روزنامه همشهری با این مقدمه نوشت: «از آخرین داربیای که با حضور تماشاگران برگزار شد، بیش از دو سال میگذرد. ۱۷ بهمن ۹۸، فرهاد مجیدی و یحیی گلمحمدی در نخستین مواجههشان با یکدیگر در حضور تماشاگران یکی از جذابترین شهرآوردهای این سالها را برگزار کردند و آنها که به ورزشگاه آزادی آمده بودند، یک بازی سراسر هجومی (بیشتر از سوی پرسپولیس که گل اول را خورده بود) را مشاهده کردند. همان بازی معروفی که با گل دقایق پایانی بشار رسن، با تساوی دو بر دو به پایان رسید. کمی بعد از این بازی کرونا از راه رسید و همه مسابقات بدون تماشاگر برگزار شد. جز یک بازی ملی و چند بازی معدود از رقابتهای لیگ، در بقیه مسابقات شاهد ضیافت سرد سکوهای خالی بودهایم. البته که در همین دوران کرونا، ملت میتوانستند سینما، تئاتر و کنسرت ببینند و این اواخر به تماشای رقابتهای ورزشی در سالنهای سربسته هم میتوانستند بنشینند. انگار ویروس منحوس فقط در استادیومهای روباز فوتبال امکان شیوع داشت. حالا به صورت رسمی اعلام شده که داربی با تماشاگر انجام میشود.
در فاصله آخرین داربی با حضور تماشاگر تا مسابقه بزرگ آخر سال (که شاید تکلیف قهرمان را هم مشخص کند) دو تیم پنج بار با هم مسابقه دادهاند که بیشترشان ملالآور و با حداقل کیفیت بودهاند. داربیهایی که انگار بدون حضور تماشاگران فاقد شور لازم بودند. البته که این همه داستان نیست و در گذشته تا دلتان بخواهد داربیهایی دیدهایم که احتیاط زیاده از حد دو تیم، فوتبال را به مسلخ برده است. مسابقاتی که در انتهایش اغلب تماشاگران کاملا مغبون و پشیمان از ورزشگاه خارج شدهاند. یعنی در روزهای قبل از محدودیتهای کرونایی هم اوضاع خیلی گل و بلبل نبود ولی نمیشود انکار کرد که غیبت تماشاگر، بخش مهمی از جذابیت ذاتی رقابتهای ورزشی را از بین میبرد. حالا ماییم و داربی نود و هشتم که التهاب و هیجان و کری به سکوهایش باز خواهد گشت.
تقسیم مساوی سکوها رسم قدیمی داربیهای پایتخت بوده است. البته داربیهایی را به خاطر میآوریم که تعداد هواداران پرسپولیس در استادیوم بیشتر از استقلالیها بوده (مثل داربی معروف سال ۶۵)، منتها علتش کمتعداد بودن تماشاگران استقلال بود نه تصمیم قبلی برگزارکنندگان در تقسیم سکوها بر اساس قاعده میزبان و مهمان. در سالهای متاخر هم پیش آمده که تعداد هواداران حاضر در ورزشگاه یک تیم از تیم رقیب کمتر بوده چون نسبت به نتیجهگرفتن تیم محبوبشان ناامید بودهاند و حتی در این شرایط هم سکوها مساوی تقسیم میشد. در واقع سالهاست این دو تیم فقط روی کاغذ از داربی میزبانی میکنند. با این وضعیت نه میزبانی معنایی دارد و نه بازی در خانه حریف. این هم از آن گرههای بازنشده فوتبال ایران است که بالاخره باید روزی بازش کرد. اما قطعا آن روز ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ نیست که پرسپولیس مثلا میزبان است. همه میدانند که الان زمان مناسبی برای بهرهگرفتن از امتیاز میزبانی نیست. شاید وقتی دیگر بشود این قاعده بدیهی را در سراسر دنیا، که در لیگ خودمان هم تقریبا رعایت میشود، در مورد سرخابیها رعایت کرد. انتظار این که از همین داربی قاعده بازی رعایت شود، شوخی است.
آنها که تجربه حضور در طبقه اول استادیوم آزادی را داشتهاند، این لحظه فراموشنشدنی را تجربه کردهاند؛ لحظهای که کارکرد جادوییاش انگار ازلی - ابدی است؛ لحظهای که از تونل تاریک گذر میکنی تا آن قاب درخشان و پر از نور و رنگ مقابلت گشوده شود. عظمت و شکوه استادیوم آزادی که به نظر تمامنشدنی است، در ترکیب با کریخوانی تماشاگران و هیجانی که همیشه قبل از سوت آغاز بازی حکمفرماست، اتفاقی را رقم میزند که فقط یک علاقهمند استادیومبرو قادر به درکش است؛ جایی که تماشاگر همه مشکلات و مصایبش را پشت در استادیوم میگذارد و میآید تا از نمایش لذت ببرد. از زیباترین نمایش زنده دنیا. فوتبالی که واقعا گاهی فراتر از زندگی است. بعد از دو سال آماده میشویم برای ضیافتی دیگر. فقط خدا کند کیفیت بازی مثل چند داربی اخیر نباشد که خروج از استادیوم هنگامی که از بازی ناراضی هستی، معمولاً با این حس دریغآلود همراه میشود که کاش نیامده بودم. به استقبال هیجان و شور آزادی میرویم به این امید که پشیمان نشویم.»