بازار سرمایه دارای یک سیکل حرکتی است که از مرداد سال۱۳۹۸ تا مرداد ۱۳۹۹ رقمی بالغ بر ۵۶۰درصد بازدهی کسب کرده است. حال موضوع این نیست که کدام سرمایهگذار از ابتدای رشد بازار و کدام سرمایهگذار دقیقا از روز ریزش بورس وارد گردونه معاملات سهام شده. در یک دوره بازار سهام خود را ریکاوری و سایر بازارهای مالی نیز همزمان خود را منطبق با شرایط میکنند.
اکنون شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران در محدوده ۳/ ۱میلیون واحدی قرار گرفته و مذاکرات وین را رصد میکند. در صورت حصول توافق در بعد سیاست خارجه به دلیل اینکه اسکناس آمریکایی مقداری با افت همراه خواهد شد یقینا تاثیر منفی این مهم در روند حرکتی شاخص قابلمشاهده است، اما تقریبا ۳ تا ۶ماه بعد دوره بازیابی بورس تهران بهطور مجدد شروع خواهد شد.
اینکه سرمایهگذاران گمان کنند بهطور مجدد بازار سهام از این تاریخ تا یک سال پس از آن ۵۰۰درصد بازدهی عاید بورسبازان میکند، یقینا چنین رویدادی بهوقوع نخواهد پیوست، چراکه اقتصاد ایران به سمت نرخ بهره حقیقی کمتر منفی و صفر میرسد، دلار در زمان حصول معاهده بینالمللی تا حدودی بهطور مجدد سرکوب میشود و دیگر اینکه به دلیل سیاست نرخ بهرهای که وجود دارد و در اوراق نزدیک به ۲۴درصدی است احتمالا اقتصاد ایران وارد یک روند بازدهی پایینتر میشود زیرا تورم در ارقام پایینی قرار دارد. چنین مواردی موردتوجه اهالی بازار سرمایه و سرمایهگذاران حرفهای است و به همین دلیل این قشر از معاملهگران هیچ عجلهای برای ورود به بورس ندارند. با اینکه پس از مدتی بورس شروع به حرکت خواهد کرد اما انتظار اینکه در کوتاهمدت مذاکرات هستهای تاثیر مثبتی در جریان داد و ستدها داشته باشد وجود ندارد.
مذاکرات در کوتاهمدت به دلیل اینکه باعث ایجاد یک ثباتی در حوزههای اقتصاد کلان میشود طیف افرادی که به سمت بازار سهام جذب میکند متفاوت خواهد بود. بیشتر افراد پول خود را وارد حوزه سپردهها و ... میکنند تا چنین مقطع زمانی را پشتسر بگذارند.
به نظر میرسد که ریزش قیمت سهام شرکتها همزمان با مخابره اخبار مثبت سیاسی مقطعی است؛ حال نباید انتظار ورود نقدینگی حقیقی و یا حقوقی قابلتوجهی را در بازار داشت. هنگامی که فعالان و ارکان به این نتیجه برسند که زمان ورود به بازار فرارسیده شرایط معاملاتی نیز دستخوش تغییر خواهد شد.
همانطور که چرخه بازار مسکن دارای سیکل مشخصی است بهطوری که پسانداز روی میدهد، جمعآوری میشود و در ادامه وارد بازار مسکن میشود؛ یقینا بورس هم دارای دوره مشخصی است، این بازار در دوره قبل بیش از ۵۰۰درصد بازده کسب کرد. خیلی از فعالان عایدی خود را جهت سرمایهگذاری وارد سایر حوزههای مالی کردند، بنابراین زمان زیادی نیاز است تا علاقه و نیاز در قشر سرمایهگذار برای ورود به بازار سهام ایجاد شود.
این مهم مستلزم درک دوره اقتصادی است. دوره اقتصادی که در حال رویدادن است نشان میدهد که به سمت نرخ بهره حقیقی نزدیک به صفر یا کمتر منفی در حال حرکت هستیم. اکنون باید سیاست سرمایهگذاران تغییر کند بهنحویکه در شرایط فعلی اقتصاد ایران به سمت شرکتهایی با EPS بالا، DPS به مراتب بیشتر از شرایط فعلی (مثلا بیش از ۷۰ درصد) و حاشیه سود حداقل ۴۰درصدی (در صنایعی اعم از پتروشیمی، معدن، صنایع معدنی و فلزات اساسی) حرکت کند تا شاهد بازگشت روند معاملاتی باشیم. متاسفانه برخی از سرمایهگذاران چنین استراتژی ندارند و بهدنبال فرصتهای عجیب هستند. این قشر از معاملهگران باید بازده مورد انتظار خود را تعدیل کنند.
به لحاظ رفتارشناسی بازار سهام در حالحاضر وارد یک تعلیق شده و سایر بازارهای مالی نیز از جذابیت بیشتری برخوردار هستند، به دلیل افزایش نرخ بهره بدون ریسک در اقتصاد ایران بهنظر میرسد به کندی شاهد حرکت بازارها به سمت بالا خواهیم بود، مگر اینکه مذاکرات به حصول توافق با قدرتهای جهانی منتهی نشود. در چنین شرایطی یقینا وارد سیکل تورمی خواهیم شد.
سرمایهگذاری در بازار سرمایه ایران پروسهای تازه است، ایجاد پختگی در چنین بازاری برای معاملهگران یقینا زمانبر خواهد بود؛ موضوعی که اغلب کشورها آن را طی کردهاند.
فارغ از این موارد به اعتقاد بنده دامنهنوسان یکبار برای همیشه باید در بازار سرمایه کشور حذفشود و چنین تجربهای برای سرمایهگذاران ایرانی شکل بگیرد تا بازار بتواند بهراحتی تخلیه شود.
دامنهنوسان همانند فیلتری در ورودی مسیر آب عمل میکند و تبعات ناشی از آن ایجاد اخلال در فرآیند خواهد بود. دقیقا تفسیر دامنهنوسان که در سالهای ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ مسوولان وقت تصمیم به ایجاد آن گرفتند، چنین مهمی است. اکنون مشاهده میشود که همان مدیران روشنفکر درخصوص مکانیزم بازار اظهارات متفاوتی را ارائه میکنند. حذف دامنهنوسان میتواند بهصورت پلهای و در بازه زمانی مشخص صورت بگیرد اما نهایت تا یک سالآینده باید بهطور کامل حذفشود.
پیمان مولوی