در آخرین تلاشهای آمریکا برای انصراف ایران از توسعه برنامه صلحآمیز هستهای، خواستار یک توافق موقت به شرط توقف غنیسازی ۶۰ درصد از سوی تهران در ازای تعلیق - و نه رفع و لغو - تعداد محدود و معدودی از تحریمهایی شده است که اصولا براساس برجام، موظف به لغو همه آنهاست.
۱) عبارت توافق موقت از وقتی وارد ادبیات مذاکرات ایران و ۱+۵ شد که ۳ آذر ۹۲ توافق موقت ژنو صورت گرفت. آمریکاییها که آن زمان از میزان هول بودن تیم سابق مذاکرهکننده ایران و اجرای داوطلبانه توقف غنیسازی ۵ درصد و از بین بردن اورانیومهای ۲۰ درصد غنیشده، شگفتزده شده بودند، حالا هم تصور میکنند آش همان است و کاسه همان!
البته در مواردی که راهحلی برای توافق کامل وجود ندارد، ابتکار توافق موقت میتواند یک راهکار تلقی شود؛ اما نه توافق موقت با رژیم بیتعهد و خودکامهای چون آمریکا. اصولا مذاکرات فعلی که برای لغو تحریمها علیه ایران و اجازه بازگشت ایالات متحده به برجام در حال برگزاری است و دور هشتم آن در پایتخت اتریش پنجشنبه ۹ دی برای شرکت مذاکرهکنندگان در جشنهای کریسمس و سال نو میلادی به درخواست طرفهای اروپایی به مدت ۳ روز متوقف شد، جایی برای انجام یک توافق موقت؛ آن هم با شروط مضحک واشنگتن ندارد.
۲) آمریکا اصرار و انتظار دارد برای حفظ پرستیژ ابرقدرتی خود، جمهوری اسلامی ایران که تنها متعهد - و البته متضرر - برجام است، قبل از لغو تحریمهای برجامی و غیربرجامی و پیش از گرفتن غرامت از کاخ سفید، به تعهدات برجامیاش برگردد تا در جهان پیروزمندانه اعلام کند هم برجام را پاره کردیم و هم تهران آخر هم ناچار شد ابتدا به برجام بازگشت به عقب کند. بعد هم آیا آمریکا واقعا تحریمها را لغو میکند؟ بسیار بعید است. اتفاقا اگر آمریکا دست و پایی میزند و با تهدید و ارعاب، برای رسیدن طرفین به توافق، ضربالاجل تعیین میکند به خاطر نگرانی خود و متحدان صهیونیست و سعودیاش از پیشرفتهای دانشمندان ایرانی در انرژی صلحآمیز هستهای است و کافی است با خبطی غیرمنتظره مذاکرهکنندگان و دولت به توافق موقت رضایت دهند تا همان شود که واشنگتن، تلآویو، لندن، پاریس و ریاض میخواهند.
۳) پیشنهاد مذاکرهکنندگان آمریکایی حاضر در وین که به صورت غیرمستقیم از طریق ۳ کشور تروئیکای اروپا و نماینده اتحادیه اروپایی، از ایران خواستند غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم را متوقف کند تا تنها بخشی از داراییهای بلوکه ایران را آزاد کنند، مطالبهای حداکثری و توقع دادن امتیازی بسیار ارزشمند از جمهوری اسلامی است تا بخش بسیار ناچیزی از موضوعی که ۶ سال پیش براساس برجام باید عملی میکردند را انجام دهند. اگر مواضع اعلامشده در میز مذاکرات از سوی تیم ایران همچنان حفظ شود، با اعتنا به زیادهخواهیهای ایالات متحده ممکن است توافق دشوار شود اما هر گونه کوتاه آمدن، موجب جریتر شدن آن میشود. بیتردید اگر مذاکرهکنندگان ۱+۴ کمترین انعطافی از سوی ایران ببینند و مانند دوران مذاکرات دولت یازدهم، احساس کنند این ایران است که نیاز به توافق دارد، به این جمعبندی میرسند که تهران چارهای جز احیای برجام ندارد و یقیناً تقاضاها و توقعات غیرمنطقیشان را افزایش میدهند. بدین ترتیب نخستین موضوعی که با پذیرش توافق موقت در ذهن طرف مقابل شکل میگیرد، نیاز جمهوری اسلامی به احیای برجام خواهد بود در حالیکه در واقع این آمریکا و غرب است که محتاج احیای برجام است و ایران در صورت شکست احتمالی مذاکرات وین، به پیشرفتهای صلحآمیزش در دانش هستهای سرعت و به ذخیرهسازی اورانیم با درصد بالا ادامه میدهد.
۴) به آمریکا باید فهماند مواضع سرسختانه و انعطافناپذیر آن کشور در صورت تداوم، منجر به پایان مذاکرات از سوی ایران میشود و این دولت مانند دولت پیشین هدفش مذاکره برای مذاکره نیست و نیازی به وقتکشی ندارد چون هماینک با اقتدار دست برتر را دارد.
یکی از اهداف آمریکا از پیشنهاد توافق موقت، عقبنشینی حتی کوتاهمدت تهران است تا به جهانیان اثبات کند هم از برجام خارج شد، هم با قلدری به تعهداتش عمل نکرد و هم سرانجام ایران را وادار کرد از مواضع به حقش عدول کند که این موضوع پیامهای بدی برای جبهه مقاومت داشته و در ادامه مذاکرات موضع کشورمان را به شدت تضعیف خواهد کرد.
هدف دیگر بایدن و تیم سیاست خارجی وی، خرید زمان و کاستن از تنش واشنگتن با رژیم مجعول صهیونیستی است. آمریکا میخواهد با استفاده از کارت توافق موقت ضمن آنکه مانع شکست مذاکرات با خروج احتمالی تهران از میز مذاکرات شود، اختلافات خود با اسرائیل را هم کم کند؛ موضوعی که کمترین ارتباطی با جمهوری اسلامی ندارد و شیاطین عالم خودشان باید باهم کنار بیایند. ایران تنها و تنها میخواهد حق منطقی ملت خود را استیفا کند.
۵) مورد با اهمیت آخر درباره بحث انحرافی توافق موقت آن است که موقعی ۲ طرف اقدام به موافقت با چنین مدلی میکنند که چشمانداز واضحی از توافق نهایی ترسیم شده باشد؛ این در حالی است که اصولا توافق اصلی(برجام) ۶ سال قبل انجام شده و پذیرش مجدد توافق موقت در این باره از سوی کشوری که به تمام تعهداتش براساس توافق - و حتی به اذعان غرب، بیش از آن - عمل کرده است، نوعی عقبنشینی محسوب میشود. مقامات عالیرتبه کشور با منطق درست و دقیق، در قدم نخست خواستار برچیدن یکباره تحریمهای ظالمانهاند که این بدان معناست که امکان اجرای مرحلهای تعهدات براساس توافق موقت، هرگز وجود ندارد.