بورس اوراق بهادار تهران در هفتههای اخیر در حال نوسان حول کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی بوده است. چند روز منفی و چند روز مثبت ماجرای این روزهای بازار سرمایه این روزهاست.
بسیاری از اتفاقات پیرامون بورس، نشان میدهد، این بازار باید رشد خوبی را تجربه کند، اما تالار شیشهای تهران همچنان گرفتار بیاعتمادی و ترس سهامداران است. قیمت سهام در این روزها در دو سال گذشته، آرزوی هر خریداری بود؛ با این تفاوت که فروش شرکتها و سود آوری آنها نسبت به آن زمان رشد چشمگیری داشته است.
روزهایی که قیمت دلار، قیمت کالاهایی و فلزات، قیمت طلا و سکه در حال رشد است، بازار سرمایه در حال در جا زدن است و این مساله سبب شده تا جریان خروج پول از بازار سرمایه شدت بیشتری بگیرد و مشکل عدم وجود نقدینگی هم به مشکلات قبلی این بازار اضافه شود.
کدام عوامل باعث ریزش بازار سرمایه شدهاند؟
به نظر اکثر کارشناسان بازار سرمایه در وضعیت فعلی درگیر عوامل مختلفی است که برآیند همه این عوامل تبدیل شده است به نوسان نزولی بورس در هفتههای گذشته. به عبارت دیگر، همه سهامداران باید بدانند ریزش بورس به چند علت بنیادی ارتباط دارد و نمیتوان مشکلاتی که در بازار سرمایه وجود دارد را به گردن یک نفر یا یک عامل انداخت.
در ماههای گذشته عواملی همچون انجام عملیات بازار باز توسط بانک ها و بانک مرکزی، نوسان در بازار ارز، کنترل کسری بودجه و تورم توسط دولت، انجام ندادن وظایف توسط بازارگردانان نمادهای مختلف، مشخص نشدن وضعیت قیمتگذاری دستوری برخی کالاها مانند خودرو، مشخص نبودن برنامه وزارت اقتصاد جهت ساماندهی بازار سرمایه، کمبود نقدینگی و تفاضا به دلیل خروج پول حقیقیها، هیجان کاذب در بازار سرمایه که بر روی معاملات سهامداران خرد تاثیر شدیدی داشته، باعث ریزش بازار سرمایه بوده است.
سیگنال منفی شرایط اقتصاد کلان به بورس!
اما نکته اساسی در این بین که از نظر تحلیل بنیادی تاثیر زیادی بر وضعیت فعلی بازار سرمایه دارد، شرایط اقتصاد کلان کشور است. بسیاری از متغیرهای اساسی اقتصاد کلان با وضعیت نامناسبی روبرو هستند و این مساله سبب شده تا بورس نیز چشمانداز مشخصی را پیش روی خود نبیند.
شرایط فعلی اقتصاد کلان کشور که به یادگار مانده از دولت دوازدهم برای دولت فعلی است، شرایط را به گونهای رقم زده است که افراد سرمایه خود را به سمت بازار داراییها مانند مسکن و خودرو و سایر بازارها مانند ارز و طلا ببرند.
اتفاقی که در یک سال و نیم گذشته افتاد، حاصل تصمیمات عجولانهای است که دولت در سال پایانی عمر خود جهت تامین کسری بودجه و فروش سهام دولتی گرفت و اعتمادی را که پس از گذشت چند سال به خاطر همین شکل تصمیمات از بین رفته بود و به دلیل تورم و وجود نقدینگی احیا شده بود را مجددا از بین برد تا بازار باز هم به کما برود.
سرمایه سهامداران به کدام بازارها رفته است؟
البته نباید از سهم بانک ها و رمزارزهای مجازی نیز در این بخش غافل شد. بانکها با شرایط تقریبا تضمین شده پرداخت سود، برای افراد با ریسک پذیری کم بهترین مکان برای سرمایهگذاری هستند. البته افرادی که ریسک پذیری بالاتری دارند، نیز در این شرایط به سمت سایر بازارها و بازار رمز ارزها حرکت کردهاند.
خروج پول افراد حقیقی از بازار سرمایه این بازار را با مشکل کمبود نقدینگی و تقاضا نیز مواجه کرده است. این مساله در کاهش ارزش معاملات و کاهش ارزش معاملات خرد مخصوصا خود را به وضوح نشان داده است.
بازار سرمایه در این وضعیت که قیمت ارز در بازار آزاد به دلایل غیر اقتصادی در حال رشد است و افزایش قیمت کالاییها در سطح جهانی، باید روند صعودی به خود بگیرد. اما با توجه به کنترل تورم در کشور، پولی نکردن کسری بودجه توسط دولت باید روند نزولی به خود بگیرد.
بورس چشم انتظار اقدام انقلابی دولت سیزدهم
اما در کنار این شرایط مشخص نبودن برنامه وزارت اقتصاد جهت ساماندهی بازار سرمایه یکی از اصلی ترین مشکلات این روزهای بورس است. این مساله در حالی رخ داده است که بسیاری از سهامداران هنوز امید زیادی به حرکت انقلابی دولت سیزدهم در خصوص برخورد با متخلفان و ساماندهی این بازار دارد.
سهامداران خرد و حقیقی نیز باید این مساله را بدانند که جریان سرمایه گذاری امری بلند مدت است. در صورتی که سهامداران خرد با این نگاه به سهامداری بپردازند می توانند در کنار بررسی ارزنده بودن نمادها به سودهای خوبی در بازار سرمایه دست پیدا کنند.
فارس