«از یکشنبه سیاهی که منچستریونایتد، پرافتخارترین تیم انگلیس، تجربه کرد زمان زیادی نمیگذرد. این تیم دوم آبان در ورزشگاه خانگیاش برابر لیورپول، رقیب سنتی، در انگلیس تحقیر شد و بازی را ۵ بر صفر واگذار کرد. شرایط برای «شیاطین سرخ» انگلیس و البته سرمربی آنها یعنی «سولشر» به قدری وخیم شد که هر آن انتظار میرفت این مرد نروژی که برای سومین سال روی نیمکت یونایتد نشسته بود، اخراج شود. سولشر اما در کنفرانس خبری از این گفت که «به تسلیمشدن خیلی نزدیک شدهایم ولی قرار نیست تسلیم شویم.» او البته از بازگشت پرقدرت تیمش در بازی آینده خبر داد. بر خلاف تمامی اخباری که رأی به خروج این مربی از یونایتد داده بودند، او در بازی بعدی منچستریونایتد که شنبه همین هفته برابر تاتنهام برگزار شد، روی نیمکت نشست و توانست با ارائه یک بازی جذاب، رقیب را سه بر صفر شکست دهد؛ آن هم در شرایطی که سرمربی تیم با یک تغییر بزرگ و پرریسک پا به میدان گذاشته بود.
دوشنبه اما در لیگ ایران، پرسپولیس در جریان هفته سوم رقابتهای لیگ برتر به مصاف آلومینیوم، تیم نهچندان مدعی در لیگ برتر رفت و با ارائه نمایشی ضعیف و دور از انتظار، اولین شکست این فصل را متحمل شد. بازی تیمی که پنج فصل اخیر قهرمان لیگ برتر شده و امسال هم در زمره مدعیان است، آن قدر بد بود که سرمربی پرسپولیس از این گفت که تیمش شایستگی گرفتن مساوی را هم نداشته است. با این حال طبق عادتی ناپسند، یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس، مثل بسیاری دیگر از مربیان ایرانی، در کنفرانس خبری با فرار از پذیرش واقعیت موجود، از دستهای پشت پرده حرف زد و از این گفت که «نمیخواهند» پرسپولیس قهرمان شود. او البته از پروژه عجیبوغریب نابودی(!) پرسپولیس هم حرف زد.
نه پرسپولیس منچستریونایتد است و نه آلومینیوم اراک، لیورپول و رقیب جدی سرخهای تهرانی، ولی فوتبال همان فوتبال است. چطور یک مربی بعد از نتیجهای تحقیرآمیز از بازگشت به میدان و جبران باقدرت نتایج حرف میزند ولی دیگری از دستهای پشت پرده؟ آیا زمان آن نرسیده تا فرمول «بهانهتراشی بعد از ناکامی» جایش را به «ایده و خلاقیت جدید» بدهد؟
پرسپولیس در این فصل از ایدهآلهایش فاصله گرفته است؛ تیمی که در پنج فصل اخیر، برگ برندهاش کلینشیتهای زیاد و گلخوردنهای کم بوده، در این دوره از رقابتهای لیگ برتر، یکی از سه تیمی است که تا به حال کلینشیتی نداشته است! از همه بدتر این که موقعیت بیشتری به رقبا برای تهدیدکردن دروازهاش هم داده است. طبق آماری که متریکا منتشر کرده است، پرسپولیس فصل گذشته در هر بازی به طور متوسط هشت بار با شوت حریفان مواجه شده بود ولی این میزان در این فصل به ۱۰ شوت رسیده است. از طرفی امید گل حریفان پرسپولیس در دوره پیش به طور متوسط ۰.۷ بود که این عدد به ۱.۱ رسیده است. بررسی مختصر همین دو مورد به وضوح ضعیفترشدن خط دفاعی پرسپولیس که البته ضعف هافبکهای دفاعی این تیم را هم برجسته میکند، نشان میدهد. حال آیا یحیی گلمحمدی و کادر فنیاش که در چهار بازی اخیر (با احتساب شکست سنگین برابر الهلال) ضعف مفرطی در آنالیز رقیب داشتهاند، به این موارد واقف هستند و تغییری اعمال نمیکنند؟
ابتدای مطلب عنوان شد که منچستریونایتد با اعمال تغییری بزرگ و پرریسک ورق را به سود خود برگرداند. تغییر بزرگ سولشر برای منچستریونایتد، تغییر سیستم بازی این تیم به ۲-۵-۳ بود. همچنان با تأکید بر این مورد که این پرسپولیس، منچستریونایتد نیست و اضافهکردن این بند که این نقد، ژورنالیستی است، به نظر میرسد زمان خوبی برای پرسپولیس و یحیی گلمحمدی است تا از نسخه تیم انگلیسی کپیبرداری کند و تغییر شگرفی در سیستم بازی پرسپولیس به وجود بیاورد. با توجه به اشتباهات مشترکی که در دو شکست این تیم برابر الهلال و آلومینیوم رقم خورده، به نظر میرسد اتفاقا بهترین سیستم برای پرسپولیس کنونی همان ۲-۵-۳ باشد که سولشر را نجات داد (بدون در نظر گرفتن بازی شب گذشته یونایتد در لیگ قهرمانان). نگاهی به بازیکنان کنونی پرسپولیس نشان میدهد این تیم بیش از هر زمان دیگری ابزار استفاده از این سیستم، آن هم به شکل هجومیتر از آن را دارد. یحیی گلمحمدی در این فصل دو مدافع میانی طراز اول برای تیمش خریده که با در نظر گرفتن دو مدافع میانی فصل پیش، این تیم چهار مدافع میانی مسلط دارد. حال با اشتباهات رخداده در سمت راست خط دفاعی این تیم در دو بازی با الهلال و آلومینیوم، استفاده از دفاع سهنفره برگ برندهای برای گلمحمدی است؛ علاوه بر این که به خط دفاعیاش عمق میدهد، با اضافهشدن وینگبکها به سه نفر دفاعی، خط دفاعی این تیم عرض بیشتری پیدا کرده و در نتیجه منافذی که از آن ضربه خورده بسته میشود. از طرفی بلاتکلیفی درباره وحید امیری و سیامک نعمتی که مدافعان کناری تخصصی نیستند نیز از بین میرود. در سیستم پیشنهادی هر دو در نقش وینگبک حاضر میشوند که میتوانند در حملات پرسپولیس با آسودگی بیشتری شرکت کنند.
حال وقت آن رسیده که آمار دیگری از متریکا درباره پرسپولیس این فصل مرور شود؛ طبق آمار موجود، دقت پاس این تیم ۲.۳ درصد کم شده و از ۸۱.۹ درصد به ۷۹.۶ درصد کاهش یافته است. این افت پرسپولیس، کمشدن درصد مالکیت این تیم را هم به همراه داشته و پرسپولیس ۱.۴ درصد کمتر از فصل گذشته توپ را در اختیار داشته است. ازدسترفتن مالکیت توپ و پایینآمدن دقت پاس دیگر موردی است که یحیی را به اعمال تغییر در سیستم وادار میکند. با حضور پنج هافبک در خط میانی این نقیصه نهتنها تا حدود زیادی از بین میرود بلکه موقعیت گلهای پرسپولیس هم رشد بیشتری پیدا میکند. این تیم با توجه به داشتن بازیکنان تکنیکی مثل ترابی، پهلوان و امید عالیشاه در کنار هافبکهای قدرتی مثل رضا اسدی و کمال کامیابینیا، توان بازی برای استفاده از هافبکهای میانی دارد و دغدغهای برای خالیماندن، جلوی خط دفاعیاش با احتساب شلوغی در مرکز میدان نخواهد داشت.
نسخه موجود، نسخهای انگلیسی است که یک مربی و یک تیم را «فعلا» از بحران نجات داده است؛ این که یحیی علاقهای به این نسخه داشته باشد یا اصلا تجویز دیگری در سر دارد، مشخص نیست و باید منتظر دیدار بعدی ماند اما مشخصا این حربه که ناکامی و ضعف فنی تیمی به عوامل بیرونی ربط داده شود، فرمولی نخنماست که بعید است تیمی را از بحران نجات دهد.»
شرق