به گزارش ایران اکونومیست به نقل از روابط عمومی و امور بین الملل بورس تهران ، هدف از حضور در بازارهای مالی، کسب بازدهی متناسب با ریسک است. برای دستیابی به این هدف، به ابزارهایی همچون ابزارهای مبتنی بر قیمت (تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی) و مبتنی بر ارزش ذاتی (تحلیل بنیادی) نیاز است.
سرمایه گذار بازارهای مالی، نیاز به ذهنی بی طرف و فارغ از هرگونه تمایل و سوگیری، رفتار بازار و تمرین روی باورها، مهارتها و ارزشها دارد.
مهمترین ابزار در اختیار یک سرمایه گذار، ذهن است تا از طریق آن بتواند بهترین تصمیمها را بگیرد.
خطا داشتن، ذات بازارهای مالی است و به طور قطع پیشبینیها با یکسری احتمالها مواجه است که آشفته نبودن ذهن یک سرمایه گذار می تواند درصد خطای تصمیمگیریها را کاهش دهد. بنابراین، باید تحلیل درستی از خود داشته باشیم؛ اصول اولیه مدیریت یعنی برنامهریزی، زمان بندی و نظارت را رعایت و اهداف خود را در میان مدت، بلندمدت و کوتاه مدت روشن کنیم.
با توجه به اینکه مالی رفتاری دانشی از تلفیق علوم مالی و ابعاد روانشناسی است، به افراد کمک میکند تا در بازار سرمایه هیجانی رفتار نکرده و خطای کمتری داشته باشند.
سطوح مالی رفتاری، شامل سطوح خرد (سوگیری ها در سطح فردی) و کلان (کل بازار) است و چون همه بازارهای مالی در همه برهههای زمانی و در اقصی نقاط جهان یک چرخه و یک سیکل (رکود و رونق) را تجربه کردهاند، باید با تشخیص به موقع زمان بازار، اقدامات لازم را در جهت حرکت درست انجام دهیم.
در برخی زمانهای خاص، بازار صعودی یا بسیار نزولی میشود به گونهای که ابزارهای تحلیلی نمیتوانند به ما کمک کنند، اما افراد آگاه به همه ابزارها و زمان بندی بازار می توانند ضمن تشخیص زمان از بازار جا نمانده و متوجه پرریسک و کم ریسک بودن آن شوند. بنابراین، زمانبندی بازار مقوله بسیار مهمی برای سرمایهگذاران محسوب میشود.
معمولا افراد تازه وارد به بازار سرمایه به زمانبندی بازار اهمیت نمیدهند؛ اما حرفهایها متوجه اوج و نزول بازار شده و همراه با اوج آن ریسک نکرده و از یکسری بازدهیها چشم پوشی میکنند تا دچار ضرر و زیان نشوند .
افراد آگاه از زمانبندی بازار میتوانند اقدام به خرید و فروشهای خوب کرده و سهامهای ارزنده ای را شکار کنند.
بنابراین، سرمایه گذاران با آگاهی از دانش مالی رفتاری قادرند واقعیتهای فاجعه بار را از واکنش های بیش از حد در بازار تفکیک کنند. در نتیجه، دانش مالی رفتاری به سرمایهگذاران کمک میکند تا فرصتهای خرید و فروش در بازار را شناسایی کنند. آگاهی از این فرصتها به آنها کمک میکند تا احساسات خود را مدیریت کرده و به روشنی بیندیشند و در نهایت به اهداف خود یعنی دریافت سود بیشتر در بازار سرمایه دست یابند.