آمارهای معاملاتی بورس انرژی

در سال‌جاری حجم عرضه فرآورده‌‌‌‌ها در بازار صادراتی بورس انرژی که اغلب از سمت دولت است، ۹میلیون تن بوده که در مقایسه با سال قبل و رقم ۲۳میلیون تنی کاهش جدی داشته است. این درحالی است که حجم معاملات سال‌جاری ۲/۸میلیون تن بوده که نشان می‌دهد ۳۱ درصد از عرضه‌‌‌‌های صادراتی مورد معامله قرار گرفته که رقم قدرتمندی در ادبیات بازارهای بین‌المللی فرآورده‌‌‌‌هاست. اینکه بورس انرژی در شرایط تحریم می‌تواند از نسبت معامله به عرضه بیش از ۳۰درصدی برخوردار شود، به این معنی است که تفاوت عمیقی بین این بازار و بازارهای جهانی مشابه وجود ندارد. این امر به این معنی است که اگر یک عرضه با قیمت رقابتی سه بار در بورس انرژی ثبت شود، احتمال معامله بسیار بالایی (بیش از ۹۰ درصد) دارد که عرف مرسوم در ادبیات بورس‌‌‌‌های فرآورده‌‌‌‌ها در جهان است.

 

همان‌‌‌‌گونه که عنوان شد، از اوایل خردادماه تاکنون عرضه‌‌‌‌های بخش دولتی به نسبت کاهش یافته است. در این مدت۳ماهه شاهد عرضه صادراتی ۲۵/ ۶میلیون تنی بودیم که ۸/ ۱میلیون تن آن مورد معامله قرار گرفت و از راندمان ۳۰درصدی (مطلوب) صادرات حکایت دارد. این در حالی است که سال گذشته در همین زمان ۲/ ۱۴ میلیون تن عرضه شده بود که امسال به ۲/ ۶ میلیون تن کاهش یافته است.

در نهایت می‌توان این‌‌‌‌گونه عنوان کرد که طی ماه‌‌‌‌های اخیر تقاضا برای خرید در بورس انرژی وجود داشته و مهم‌ترین دلیل برای کاهش حجم معاملات همین افت عرضه‌‌‌‌ها بوده است. اینکه در ماه‌‌‌‌های اخیر شاهد کاهش حجم عرضه‌‌‌‌های صادراتی مثلا در بازار بنزین بودیم و به‌تازگی ادعای ذخیره‌‌‌‌سازی فرآورده‌‌‌‌هایی همچون بنزین مورد بحث قرار می‌گیرد، جای تامل دارد. به‌تجربه ثابت شده است که بهترین مسیر برای صادرات فرآورده‌‌‌‌ها حتی در روزهای سخت تحریم، استفاده از بورس انرژی است و دور زدن این بورس به این معنی خواهد بود که معاملات شفافیت چندانی ندارد و ناخودآگاه دیگر نمی‌توان امکان‌‌‌‌پذیری انحراف در بازار غیرشفاف را رد کرد. اینکه در قیمت‌های بالاتر نفت با انتظار کاهش سخت‌‌‌‌گیری‌‌‌‌های تحریمی شاهد کاهش عرضه فرآورده‌‌‌‌ها در بورس انرژی باشیم، قطعا به بررسی‌‌‌‌های دقیق‌‌‌‌تری نیاز دارد، آن هم در وضعیتی که نگاهی به تجربه معاملاتی در بازارهای رسمی از موارد بسیاری حکایت دارد که در صورت لزوم با صراحت بیشتری به آن خواهیم پرداخت.

به نظر می‌رسد، هنوز ابعاد عملکرد بورس انرژی در صادرات فرآورده‌‌‌‌ها برای برخی تصمیم‌‌‌‌سازان اقتصادی شفاف نشده، شاید به توضیح بیشتری نیاز داشته باشد. فراموش نکنیم، بورس انرژی ارزآورترین بخش معاملاتی کشور است که سال گذشته  رقم برجسته‌ای از فروش فرآورده‌‌‌‌های صادراتی ارزآوری داشت. در آذرماه سال گذشته بزرگ‌ترین معاملات روزانه تاریخ بازار سرمایه به ارزش یک‌میلیارد و ۲۴۸میلیون دلار با صادرات بنزین ثبت شد که مستقیما در بورس انرژی رخ داد. با احتساب کاهش محسوس حجم عرضه‌‌‌‌ و معاملات در سال‌جاری، باز هم شاهد هستیم که درآمد (دولت) تنها با عرضه در بورس انرژی ۱۸۰میلیارد تومان تنها به کمک رقابت برای خرید افزایش داشته است و اگر جریان عرضه صادراتی به روال عادی و مورد قبول در بورس انرژی‌ برسد، می‌توان به‌سادگی پیش‌بینی کرد که این رقم برای سال‌جاری به بالای هزار میلیارد تومان خواهد رسید. به عبارت ساده‌‌‌‌تر، صادرات فرآورده‌‌‌‌ها وقتی به صورت غیرشفاف صورت پذیرد، ساده‌‌‌‌ترین خروجی آن عدم‌امکان ورود همه خریداران به فرآیندهای معاملاتی و چانه‌‌‌‌زنی است. در این شرایط از یک‌سو قیمت‌ها از ابهام نانوشته برخوردار می‌شود و از سوی دیگر رقابت برای خرید و کشف نرخ عادلانه  بعضا ممکن نیست. حال در شرایطی که عرضه‌‌‌‌ها با حداقل حجم خرید در بورس انرژی شفاف باشد، هر خریداری به فراخور شرایط خود با حجم خرید مشخص در رقابت مشارکت کرده و ساده‌‌‌‌ترین خروجی آن کشف نرخ عادلانه به همراه حفظ اصول محرمانگی و همچنین رقابت برای خرید و افشای نرخ در بازارهای منطقه‌‌‌‌ای و جهانی است. این فرآیند بیش از همه برای دولت به عنوان عرضه‌‌‌‌کننده جذاب است؛ زیرا درآمدزایی بالاتری خواهد داشت، آن‌‌‌‌هم در شرایطی که بازاریابی قدرتمندتری ثبت خواهد شد. از همه مهم‌تر درآمدهای صادرات همگی ارزی است یا معادل ریالی آن با نرخ سنا پرداخت خواهد شد که باز هم منافع دولت را تامین می‌کند. با وجود تمامی این مزیت‌‌‌‌ها نمی‌توان درک کرد که بحث کاهش عرضه در بورس انرژی در ماه‌‌‌‌های اخیر یا ذهنیت عدم‌تحویل محموله‌‌‌‌ها، حتی اگر یک محموله مجزا و کوچک باشد، چه توجیهی داشته یا چه هدفی را تعقیب می‌کند. فراموش نکنیم که بحث خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا در دولت قبل، هیچ‌گاه به نتیجه نرسید و در این دولت هم خروج گام به گام فرآورده‌‌‌‌های صادراتی از بورس انرژی به مخمصه‌‌‌‌ای برای بدنه‌‌‌‌ تصمیم‌‌‌‌سازی و اجرایی دولت در تقابل با رسانه‌‌‌‌ها و حتی بازار سرمایه بدل می‌شود که بهتر است از هم‌‌‌‌اکنون با استفاده از رویکردهای اقتصاد مقاومتی مسیر صحیحی را برگزینیم.

در پایان به‌وضوح می‌توان گفت که تضعیف جایگاه بورس انرژی در بازارهای منطقه‌‌‌‌ای و جهانی فرآورده‌‌‌‌ها قطعا کاهش اقتدار صادراتی نظام است و هرگونه خدشه به این جایگاه و موقعیت با دلایل مختلف با موضع‌‌‌‌گیری‌‌‌‌های شدیدی روبه‌‌‌‌رو خواهد شد. بنابراین بهتر است از هم‌‌‌‌اکنون در چارچوب رویکردهای مشخص اقتصاد مقاومتی از این ابزار و حتی سلاح استراتژیک خود در بازار نفت و فرآورده‌‌‌‌ها صیانت کنیم. توانمندی صادراتی بورس انرژی به این سادگی به دست نیامده که به‌راحتی با برخی تصمیمات خلق‌‌‌‌الساعه تهدید شود. در خصوص نامه‌‌‌‌نگاری‌‌‌‌های اخیر فضای مجازی و بحث ذخیره‌سازی بحث‌‌‌‌های بسیاری وجود دارد که در آینده به آن خواهیم پرداخت.

 

 
دنیای‌اقتصاد
 
محمدحسین بابالو