رضا شجیع در یادداشتی با اشاره به اتفاقاتی که در دیدار هفته بیست و دوم تیم های فوتبال سپاهان و پرسپولیس رخ داد نوشت:
«پس از یکسال برگزاری لیگ ها و مسابقات فوتبال در سایه همه گیری کرونا آن هم بدون تماشاگر، اتفاقات دیدار تیم های پرسپولیس و سپاهان و درگیری بازیکنان پس از بازی، دوباره خاطره های تلخ فوتبال ایران و چالش های فرهنگی و اخلاقی آن را برایمان زنده کرد.
اینکه فوتبال ما آنجا که حرف از حقوق و درآمد است حرفه ای است و آنجا که باید به ارزش های جامعه و فوتبال احترام بگذارد، بویی از اخلاق و حرفه ای گرایی نبرده است بحث جدیدی نیست و به نظر می رسد برای خوانندگان هم تکراری شده باشد؛ اینکه ورزشکاران و مربیان الگو بودن را انتخاب نکرده اند و بدون آنکه خودشان هم بخواهند در معرض انتخاب، قضاوت و الگو شدن هستند هم موضوع جدیدی نیست. چشم هزاران جوان و نوجوان به آنهاست و اگر هم بخواهند نمی توانند شانه هایشان را از زیر این مسئولیت خالی کنند.
شاید آنها بگویند برای این مسئولیت آموزش ندیده اند و مهارتی هم در این زمینه ندارند. پافشاری بر این موضع، اوج کم اطلاعی و غیرحرفه ای بودن آنها را نشان می دهد. در دنیای حرفه ای امروز، رفتار ورزشکاران در درجه اول ضامن حرفه آنهاست و آنها باید بدانند رفتار غیراخلاقی شان نه تنها به خودشان که به همه فعالان حرفه و هوادارانشان آسیب می زند.
بر این اساس؛ دنیای حرفه ای امروز تلاش کرده است با سلسله اقداماتی مشکل را به کمترین میزان خود برساند:
۱- هزینه رفتار غیراخلاقی و غیرحرفه ای باید به اندازه ای بالا باشد که ارتکاب این رفتار به ذهن ورزشکار هم خطور نکند. به نظر می رسد هزینه رفتار غیراخلاقی برای ورزشکاران ما پایین است که به خود اجازه می دهند در مقابل دوربین ها و رسانه ها دست به چنین رفتارهای زشت و زننده ای بزنند و اینکه این رفتار احتمالا به جای هزینه، با کارکردهایی برایشان همراه است. کمیته انضباطی باشگاه ها و کمیته اخلاق فدراسیون موظف به طراحی الگویی برای بالا بردن هزینه رفتارهای غیراخلاقی هستند و اگر این رفتارها تکرار می شود بدین معناست که روش ها و جرائم پیشین پاسخگو نبوده است.
۲- الزامات اخلاقی و انتظارات رفتار حرفه ای، مشخصاً محوری است که باید در قرارداد بازیکنان لحاظ شود. قرارداد بازیکنان حرفه ای باشگاه های معتبر دنیا، دارای بندهایی اختصاصی برای الزام بازیکن به رعایت هنجارها و ارزش های مورد تأکید باشگاه است. موضوعی که هنوز و علی رغم تأکیدات متعدد در قرارداد بازیکنان فوتبال ایران لحاظ نشده است. بازیکنان باید مراقب چیزی باشند که جزئیات آن را نمی دانند.
۳- نقش مدیران و مربیان در بروز اتفاقات این چنینی بسیار مهم است. آنها می توانند نقش پیشگیرانه خود را در زمان مناسب اجرایی کنند. مربیان و مدیرانی که در چنین شرایط غایب هستند و یا سکوت می کنند، در حقیقت صادرکننده مجوز رفتارهای ایچنینی هستند. آنها و بویژه مربیان بالاترین نقش را دراین زمینه ایفا می کنند.
۴- رسانه هایی که صرفاً این اتفاق را برای هزاران هوادار در سراسر جهان بازتاب می دهند، باید متوجه تأثیر این اقدام رسانه ای خود باشند. آنها هم باید با تقبیح این رفتار و ارایه نقدهای تهاجمی، موضع خود را در قبال رفتارهای این چنین شفاف کنند و به نوعی حس نگرانی خود را با محتوای رسانه ای آمیخته کنند که اگر چنین نکنند در حقیقت موید و مبلغ رفتارهای این چنینی هستند.
در پایان بر این نکته تأکید می کنم که فوتبال ایران به مرحله ای از بلوغ رسیده است که می توان با یک ساز و کار برنامه ریزی شده، آن را به مسیر صحیح و متناسب با ارزش های جامعه رهنمون ساخت. به شرط آنکه نسبت به وقایع اینچنینی حساس باشیم و به محض خوابیدن موج رسانه ای اش، آن را به دست فراموشی نسپاریم. بر این باورم که باید از اتفاقات درس گرفت و سرنوشت آنها که از اتفاقات درس نمی گیرند، سرنوشتی تلخ و فاجعه بار خواهد بود.»
مهر