به گزارش ایران اکونومیست,اوباما در عين حال اظهار اميدواري كرده است كه جمهوري اسلامي ايران از فرصت ديپلماسي بوجود آمده در راستاي تعامل اين كشور با غرب استفاده كند و از آن نفع ببرد.
از اظهارات اخير رييس جمهوري آمريكا در قبال ايران اين طور استنباط مي شود كه كشورمان و طرف هاي غربي بايد از اين ديپلماسي براي اعتماد سازي متقابل استفاده كنند.
درچنين شرايطي اين پرسش مطرح مي شود كه چرا با وجود اعتمادسازي ايران در خصوص استفاده صلح آميز از فناوري هسته اي در ساليان گذشته، آمريكا همچنان بر مواضع خود در اعمال تحريم ها بر كشورمان پافشاري مي كنند؟
در پاسخ به اين سووال به گام هايي كه ايران در جهت اعتماد سازي فعاليت هاي صلح آميز هسته اي خود پس از انقلاب اسلامي تا به امروز برداشته اشاره مي شود.
**رفتارهاي ايران در راستاي اعتماد سازي
جمهوري اسلامي ايران به عنوان كشوري صلح طلب، همانند ساير كشورهاي صلح دوست خواهان كاهش تسليحات در سطح جهان و برچيده شدن سلاحهايي است كه جز تهديد بشريت و به هدر دادن منابع، سرمايه ها و نيروي انساني، ثمري ندارند.
اين در حالي است كه جمهوري اسلامي ايران به ويژه حامي و پيشرو امحاي سلاحهاي كشتارجمعي در جهان بوده و توليد و استفاده از اين گونه سلاحها را خلاف اصول و اعتقادات خود و آن را غيراخلاقي و غيرانساني مي داند.
پيش از اين حضرت امام خميني معمار كبير انقلاب ايران نيز طي سخناني با محكوم كردن دارندگان سلاحهاي هستهاي، چنين فرموده اند: « اگر آنها بمب هاي اتمي زيادي بسازند، جهان ممكن است به سمت نابودي برود و صدمات زيادي بر ملت ها وارد آيد».
اين در حالي است كه كشورمان بارها اعلام كرده است كه سلاحهاي كشتارجمعي از جمله سلاحهاي هستهاي در دكترين دفاعي آن جايگاهي ندارد و اين موضع اصولي، نشات گرفته از اصول اعتقادي، تعهدات قراردادي و محاسبات عقلاني است.
بر اين اساس ايران همواره يكي از نخستين كشورهايي بوده كه معاهده منع استفاده از سلاح هاي هسته اي را در سال ۱۹۶۸ ميلادي امضاء و در سال ۱۹۷۰ميلادي به عضويت آن درآمد و نخستين كشوري در منطقه خاورميانه بود كه به استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي روي آورد.
تاسيس سازمان انرژي اتمي در سال ۱۹۵۷ ميلادي نيز نشان از قدمت برنامه هستهاي ايران حكايت دارد ضمن اين كه امضاي قرارداد پادمان با آژانس بينالمللي انرژي اتمي در سال ۱۹۷۳ ميلادي هم حاكي از شفافيت در برنامه هاي صلح آميز هستهاي كشورمان بود.
جمهوري اسلامي ايران علاوه برعضويت و حمايت از خلع سلاح هسته اي و شيميايي، در راستاي سياست اصولي خود در مخالفت با سلاحهاي كشتارجمعي، از كشورهاي پيشرو در مقابله با سلاحهاي ميكروبي نيز هست و بر اين اساس كشورمان در سال ۱۹۷۲ ميلادي اين كنوانسيون را امضاء و در سال ۱۹۷۳ ميلادي آن را تصويب كرد.
يكي از مهمترين اقدامات جمهوري اسلامي ايران در خصوص اجراي كنوانسيون منع سلاحهاي ميكروبي اين است كه در راستاي سياست خلع سلاحي خود و مشاركت در فرآيندهاي شفاف ساز، نسبت به تكميل و ارسال داوطلبان? فرم هاي اعتماد ساز اقدام نموده است.
از سوي ديگر پروتكل ژنو كه مهمترين و نخستين توافق نامه بينالمللي درمورد سلاحهاي ميكروبي و شيميايي است و به عنوان بخشي از حقوق بين الملل عرفي درنظر گرفته شده نه تنها به واسطه نقص هاي ماهوي آن از جمله عدم ممنوعيت توليد و توسعه سلاح شيميايي نتوانست مانع گسترش جنگ افزارهاي شيميايي شود بلكه توليد و كاربرد اين نوع سلاحها گسترش يافت كه وحشتناك ترين مورد آن، استفاده رژيم بعثي عراق از اين سلاحها عليه جمهوري اسلامي ايران بود.
با وجود اعمال فشارهاي كشورهاي غربي، ايران به تلاش هاي خود در راستاي اعتمادسازي در خصوص فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ادامه داد و همچنان بر مواضع ملت خود در اين راستا پافشاري كرد.
در همين حال پرونده هسته اي صلح آميز جمهوري اسلامي ايران در خرداد ماه سال ۱۳۸۲(ژوئن ۲۰۰۳) براي نخستين بار در نشست شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي مطرح شد.
در اين نشست البرادعي مديركل وقت آژانس بين المللي انرژي اتمي براي نخستين بار گزارشي درباره برنامههاي هستهاي ايران به شوراي حكام ارائه كرد و بعد از پايان اين نشست، ۳۵عضو شورا بيانيه اي عليه جمهوري اسلامي صادر و در آن درخواستهايي از جمله، امضاي پروتكل الحاقي، همكاري شفاف تر و بيشتر با آژانس و دادن اجازه بازرسي از مراكز هستهاي كشورمان به بازرسان بينالمللي، تشويق تهران به تعليق گازدهي در مركز هسته اي نطنز مطرح شد.
رييس جمهوري وقت ايران بار ديگر در جهت افزايش اعتماد سازي متقابل شهريور ماه سال ۱۳۸۳(اوت ۲۰۰۴ميلادي) اعلام كرد كه آژانس بايد حق كشورمان براي غنيسازي اورانيوم براي نيات صلح جويانه را به رسميت بشناسد.
در پي قطعنامه شديد اللحن شهريور ماه سال ۱۳۸۳ شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي، جمهوري اسلامي ايران و سه كشور بزرگ اروپايي انگليس، فرانسه و آلمان به نمايندگي از ۲۵عضو اتحاديه اروپا دور جديدي از مذاكرات حساس و طولاني مدت هستهاي را آغاز كردند.
بعد از ششمين اجلاس شوراي حكام براي بررسي پرونده هستهاي ايران در وين و تعيين ضرب الاجل در ۲۵نوامبر ( ۵آذرماه) همان سال براي توقف سريع و بدون قيد و شرط فرآيند غنيسازي اورانيوم توسط كشورمان، مذاكرات هستهاي ايران و اروپا وارد مرحله نويني شد.
در نوامبر ۲۰۰۴ ميلادي نيز دكتر «حسن روحاني» رييس وقت هيات مذاكره كننده ايراني در امور هستهاي جمهوري اسلامي ايران روز ۱۵آبان ماه سال ۱۳۸۳ در سفر به پاريس، مذاكراتي جدي را با وزيران خارجه انگليس، فرانسه و آلمان شروع كرد.
نشست پاريس و بعد از آن دو دور مذاكره در كاخ سعدآباد تهران كه پس از گفت وگوهاي فشرده و طولاني مدت به توافقنامه پاريس انجاميد، سرفصلي تازه در پرونده هستهاي ايران گشود كه تمامي گفت و گوهاي بعدي با اروپا براساس و در چارچوب آن تداوم يافت.
رييس جمهوري سابق ايران در راستاي اعتماد سازي در شهريور ماه سال ۱۳۸۴در مقر سازمان ملل اعلام كرد كه برخي كشورها به دنبال اين هستند كه نيات هستهاي كشورمان را خلاف واقع جلوه دهند.
حال با اقداماتي كه ايران در اين ساليان در راستاي اعتماد سازي با طرف هاي مذاكره كننده داشته و بارها نمايندگان آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز از فعاليت هاي صلح آميز هسته اي كشورمان بازديد كردند و بر آن صحه گذاشتند، اين سووال مطرح مي شود كه موضع گيري آمريكا و كشورهاي اروپايي در برابر پرونده هسته اي ايران، تا چه اندازه از القائات رژيم صهيونيستي متأثر است؟
طبيعي است كه رژيم صهيونيستي به دنبال آن است كه بگويد جمهوري اسلامي ايران به صورت يك تهديد امنيتي بالقوه، براي صلح و امنيت جهاني است و اين گونه القاء مي كند كه بومي كردن دانش هسته اي در اين كشور، تنها موضوع مورد علاقه حاكميت است و مردم علاقه اي به هزينه كردن منابع مادي و معنوي كشور در اين حوزه ندارند.
رژيم صهيونيستي با استفاده از ابزارهاي رسانه اي نظير راديو، تلويزيون، سينما، مطبوعات، بازي هاي كامپيوتري و فن آوري اطلاعات (IT) كه همگي آنها داراي تأثير مستقيم بر افكار عمومي است، تلاش مي كند با بزرگنمايي فعاليت هاي هسته اي ايران تصويري مجازي از تهديد آميز جلوه دادن كشور ما به وجود آورد تا به اهداف خود دست يابد.
رژيم صهيونيستي در اين راستا به دنبال آن است كه فعاليت هاي هسته اي صلح آميز ايران را براي كشورهاي همسايه تهديد آميز جلوه دهد و با ترفندهاي تبليغاتي چون به هم خوردن تعادل و توازن قوا در جهت مخالف كشورهاي عربي، آلودگي هاي زيست محيطي در منطقه بر اثر تشعشعات هسته اي، تبديل شدن جمهوري اسلامي به قدرتي منطقه اي و افزايش پشتوانه صدور انقلاب به كشورهاي همسايه ،القاء كردن وجود انحراف در فعاليت هاي صلح آميز هسته اي به صورت فعاليت هاي نظامي و انجام غني سازي سطح بالا يا تهيه پلوتونيم از ته مانده سوخت هسته اي به اهداف خود در اين زمينه دست يابد.
بر اين اساس دستگاه هاي تبليغاتي رژيم صهيونيستي تلاش مي كنند تا با تأثير گذاري بر محيط بازي، با بلند كردن چماق تهديد به تحريم يا حمله نظامي غافلگيرانه ،نوعي دو دستگي را ميان حاكميت به وجود آورند و ميان افكار عمومي داخلي، اين شائبه را به وجود آورند كه در صورت عدم تعليق يا توقف فعاليت هاي غني سازي در داخل كشور، مردم ايران بايد هزينه هاي مادي و معنوي بسياري متحمل شوند.
رژيم صهيونيستي با تحريك كشورهاي غربي و آمريكا به دنبال آن است كه با طرح مسايلي نظير اين كه جمهوري اسلامي ايران، دانش هسته اي خويش را به ديگر كشورهاي دوست خود، مانند سوريه يا گروهايي چون حماس و حزب الله انتقال خواهد داد، زمينه هاي تكثير سلاح هاي كشتار جمعي در خاورميانه را توجيه كند و رقابت را ميان كشورهاي منطقه افزايش دهد.
اين درحالي است كه رژيم صهيونيستي به عنوان بزرگترين دارنده كلاهك هاي هسته اي در خاورميانه، زمينه هاي نا امني را در اين منطفه ايجاد كرده و عين حال تلاش مي كند تا ساير كشورها را از دستيابي به دانش هسته اي بومي و صلح آميز منع كند.
« پيتر جنكينز» ديپلمات انگليسي كه از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ ميلادي، به عنوان نماينده انگليس در آژانس بين المللي انرژي اتمي فعاليت مي كرد، مي گويد: فكر نمي كنم دليل اصلي اختلافات ايران و آمريكا از زمان انقلاب اسلامي باشد.
جنكينز مي افزايد: بر اين باورم كه آمريكا بايد اصول استراتژيك براي برنامه هسته اي ايران را درك كند و آن را بپذيرد، همانگونه كه براي اصول برنامه هسته اي برزيل پذيرفت.
وي اضافه كرد: آمريكا بايد مجاب شود كه فعاليت هاي صلح آميزهسته اي ايران تهديدي براي متحدان اين كشور و عربستان سعودي نيست، متحداني كه سرمايه حيرت آوري را براي متقاعد كردن قانونگذاران در واشنگتن(و در سطح محدودتري در پاريس و لندن) در مورد تهديد ناشي از ايران هسته اي براي صلح و امنيت منطقه اي و جهان؛ هزينه كرده اند.
دكتر « حسن روحاني» رييس جمهوري اسلامي ايران نيز اخيرا در گفت و گو با شبكه ان.بي.سي آمريكا، گفت كه ايران با بمب هسته اي مخالف است به دليل آن كه دين و اخلاق به ما مي گويد كه سلاح كشتار جمعي و از جمله سلاح هسته اي غيرانساني و براي بشريت خطرناك است.
دكتر روحاني با تاكيد بر اين كه جمهوري اسلامي ايران هرگز دنبال سلاح هسته اي نبوده، نيستيم و نخواهيم بود، افزود: ما صرفا دنبال فناوري هاي صلح آميز هسته اي خواهيم بود و بنابراين در اين زمينه مي خواهيم همه جهانيان بدانند كه سلاح هسته اي در دكترين ما جايي نداشته و نخواهد داشت.
با توجه به سوابق حسن رفتار ايران در اين سال ها در قبال استفاده صلح آميز از فناوري هسته اي بايد ديد اكنون كاخ سفيد كه مدعي است آمريكا آماده تعامل با ايران بر اساس احترام متقابل است، آيا از اين ديپلماسي در راستاي تعامل فرصت سازي مي كند يا فرصت سوزي؟