امیر ساعد وکیل، وکیل سابق باشگاه پرسپولیس درباره پرونده عیسی آل کثیر مهاجم سرخپوشان پایتخت توضیحاتی را بیان کرد که از نظر خواهیم گذراند.
"سرگذشت پرونده عیسی آل کثیر درسهای زیادی را در عرصه مدیریت فوتبال کشور به ما میآموزد و حالا که این پرونده تمام شده، فرصت مناسبی است که با بازگو کردن نکات آن، برای آینده عبرت بگیریم. خوشبختانه این بازیکن سخت کوش دوباره به مسابقات ورزشی راه پیدا خواهد کرد و امیدوارم هر چه زودتر در اوج بایستد هر چند باید برای بازگشتش به دوران طلایی، پس از ۶ ماه محرومیت، به او فرصت کافی داد.
۱- با وجود سوابقی که از شادی های آن چنانی پس از گل عیسی یا بازیکنان دیگر در سطح لیگ وجود داشت کادر فنی و مدیران تیم نسبت به آموزش بازیکنان و تشریح مقررات انضباطی از سوی یک کارشناس حقوق ورزشی کوتاهی کردند و هیچ گاه کسی پیدا نشد مسئولیت این قصور بزرگ را که هم عیسی را قربانی کرد و هم فرصت کم نظیر قهرمانی پرسپولیس در آسیا را از بین برد، بر عهده بگیرد.
۲- بدون هر توجیهی از نظر مبانی مدیریت، و بدون رعایت ضوابطی برای تشخیص افراد کاردان، به اصرار سرمربی تیم، فردی به عنوان وکیل این پرونده معرفی شد که اتفاقا سرمربی پافشاری میکرد او معاون حقوقی باشگاه نیز باشد در حالی که به طور ظاهری به قدری دفاعیاتش نزد کمیته انضباطی "ای. اف. سی" مفید و مؤثر بود که حتی یک خط از جوابیه او در سوابق و پروندههای باشگاه یافت نشد!
۳- وقتی کمیته انضباطی، خواستار ارائه دفاعیات تکمیلی شد وکیلی که برای این پرونده در نظر گرفته بودند هیچ پاسخی را ارسال نکرد و کنفدراسیون فوتبال آسیا در واکنش به بی محلی پرسپولیس، عیسی را نقره داغ کرد! چه بسا در همان مرحله، با رایزنی و دفاع مناسب، به راحتی میشد جلوی محرومیت عیسی را گرفت. چرا گل محمدی درباره کوتاهیهای فردی که با اصرار این مربی به عنوان وکیل پرونده معرفی شد و او اعلام کرده بود به طور حتم پرونده عیسی را به نتیجه مطلوب میرساند توضیح نمیدهد؟
۴- زمانی که مسئولیت وکالت در پرونده عیسی را بعد از بردی که در مقابل شکایت النصر، به لطف خدا کسب کردم بر عهده گرفتم، سختی موفقیت پرونده را اعلام نکردم و اتفاقاً ۲ وکیل خارجی ورزشی هم اعلام کرده بودند شانس موفقیت در این پرونده کم است. هر چند هر کسی از مسائل ورزشی سررشتهای داشت میدانست احتمال موفقیت ناچیز است، باز عدهای تلاش کردند امیدواری کاذبی را بین هواداران ایجاد کنند و فشار سنگین روانی مضاعفی هم به خود عیسی و هم به وکیل پرونده تحمیل شد که مصلحت نبود امیدها را به یأس تبدیل کنم.
۵- لایحه دفاعیه ممتازی در پرونده عیسی تهیه شد. طی ۳۰۰ صفحه، به فیلمها و عکسهای مربوط به شادیهای پس از گل عیسی در مسابقات لیگ، عکسهای مربوط به فیگور مشابه ۳ بازیکن سرشناس دنیا که مشمول هیچ محرومیتی نشده بودند، مصاحبههای عیسی که انگیزه خود را برای این رفتار در عمق علاقه خود به برادر زاده اش بیان کرده بود، استدلالهای حقوقی برای تفسیر مقررات انضباطی ای. اف. سی، تحلیل رأی فیفا درباره محکومیت رفتار مشابه بازیکن بحرینی حدود یکسال قبل، فقدان انگیزه نژاد پرستی در بازیکن ایرانی، زمینههای روابط مثبت بین الملل ایران و ازبکستان، اخذ شهادت از بازیکن دیگر تیم برای توضیح انگیزه غیرنژادپرستانه عیسی از شادی پس از گل او (هر چند تعدادی از بازیکنان پرسپولیس هم حاضر نشدند به نفع عیسی شهادت دهند!) و همچنین ثبت شهادت خود عیسی در لایحه با اشاره به اینکه قصد توهین به گروه نژادی خاصی را نداشته، پرداخته شد.
۶- در این لایحه از یکی از متخصصین سرآمد که دارای جایگاه بین المللی در حوزه حقوق بشر است تقاضا کردم نظریه کارشناسی مستقل خود را در مورد اینکه تا چه اندازه رفتار عیسی، یک رفتار نژادپرستانه بوده است ارائه کند و او بدون هیچ چشمداشت مالی، به خاطر لطفی که به من داشت نظریه کارشناسی خود را عرضه کرد و در لایحه ثبت شد. در آن، به ریشههای تاریخی مشترک ایران و ازبکستان اشاره شد که در مینیاتورهای ایرانی، چشمها بصورت کشیدهتر نقاشی میشوند و این نه تنها نشانه تبعیض است بلکه نماد زیبایی در هنر ایرانی را نشان میدهد. با کمال تأسف، علیرغم تأکید اینجانب، مدیر عامل محترم پرسپولیس از این استاد برجسته به هیچ شکل مادی و معنوی قدردانی نکرد هر چند شأن آن استاد، فراتر از آن بود که توقعی داشته باشد.
۷- لایحهای نزد کمیته استیناف ای. اف. سی ثبت شد که برای نخستین بار در تاریخ دعاوی انضباطی فوتبال کشور، جلسه رسیدگی به دفاعیات شفاهی، علاوه بر تبادل لوایح کتبی برگزار شود. هر چند برگزاری جلسه استماع، نشانه نگاه مثبت ای. اف. سی به این پرونده بود، اما آنچه باعث شد پس از تشکیل این جلسه، کنفدراسیون فوتبال آسیا محرومیت عیسی را تأیید کند، همان طور که در جلسه مطرح شد، این بود که آنها اطلاع یافتند عیسی در انتهای بازی قبل از مسابقه پرسپولیس با پاختاکور ازبکستان همین رفتار را انجام داده بوده و همین طور بعد از اینکه ای. اف. سی عیسی را به دلیل رفتارش محروم کرد او عکسهایی را مشابه همان فیگور در صفحه اینستاگرامی خود منتشر کرده بود و این از نظر کمیته استیناف به منزله اصرار بازیکن بر تخلف مذکور بود. چرا گل محمدی که شاهد این رفتار بازیکن در مسابقه قبلی بود، تذکرات لازم را به بازیکن نداد؟ چرا مانع از انتشار عکسهای متعدد توسط عیسی در اینستاگرام نشد؟ آیا نقشی برای متخصص حقوق ورزشی در کنار تیم قائل است؟!
۸- بعد از تأیید حکم محرومیت عیسی در کمیته استیناف، سمیعی و شکوری تصمیم گرفتند به استناد قرارداد، به دلیل محرومیت ۶ ماهه عیسی از مبلغ قراردادش کسر شود و متنی را به من دادند تا ضمن ارزیابی حقوقی آن، برای امضاء به عیسی بدهند تا از بخشی از مبلغ قراردادش انصراف بدهد. شبی که آخرین روز پنجره نقل و انتقال تابستانی بود تا حدود ساعت ۸ شب در باشگاه ماندم و سپس باشگاه را ترک کردم. پس از من، عیسی به باشگاه آمده بود و با خواسته کسر مبلغ قرارداد که شکوری با او در میان گذاشته بود، مواجه شد. بلافاصله چند خبرگزاری اعلام کردند که من به عنوان وکیل باشگاه، عیسی را ناگزیر به کسر مبلغ قراردادش کرده ام. چرا مدیران باشگاه، اگر مبنای موجهی برای تصمیم خود قائل بودند، حاضر نشدند به طور رسمی این موضوع را اعلام کنند و برای اینکه در نگاه هواداران محبوبیتشان مخدوش نشود، آن را به پای وکیل باشگاه نوشتند؟ عیسی میتواند شهادت دهد آیا من با او کلامی در این زمینه صحبتی داشته ام یا خیر. امیدوارم خبرنگارانی که این خبر را منتشر کردند به قدری وارسته باشند که حالا اعلام کنند به خواسته چه کسی این خبر کذب منتشر شد!
۹- لایحه شکایت از ای. اف. سی در دیوان داوری ورزش پس از چند روز بی خوابی به دلیل مهلت بسیار کم تهیه شد. به دلیل تحریمها و همین طور محدودیتهای کرونایی، شرکت پستی بین المللی از باشگاه تعهد گرفت اگر بسته پستی به مقصد نرسد هیچ مسئولیتی را نمیپذیرد. چارهای نبود و لوایح ارسال شد با این امید که به موقع برسد.
۱۰- پس از ۱۰ روز، چون دیوان وصول لوایح را تأیید نکرد نگران شدیم مبادا شرکت پست بین المللی در ارسال لوایح تأخیر کرده و دیگر امیدی به پیگیری پرونده در دیوان وجود نخواهد داشت. با موافقت سمیعی، با ارتباطاتی که از سوی یکی از موکلین خود در سوئیس داشتم شبانه متن لوایح را برای او فرستادم. او با همکاری تمام و کمال، حدود ۲۰۰۰ صفحه را پرینت گرفت، فیلمها و عکسها را در کارت حافظه قرار داد و پنج سری لوایح مطابق مقررات دیوان را در بسته بندیهای جداگانه از داخل سوئیس به دیوان داوری ورزش پست کرد. همه اینها با هزینه شخصی من انجام شد و سمیعی از پرداخت هزینههای ارسال شکایت باشگاه که به طور شخصی متقبل شدم طفره رفت.
۱۱- تأکید میکنم باشگاه به دلایلی که برای من بسیار آشکار است با وجود توافقات شفاهی به عمل آمده، برای پروندههای متعدد خارجی و داخلی که به نتیجه رساندم و مدیریت سایر امور حقوقی باشگاه، بعد از چندین ماه برای امضای قرارداد با من و همکاران حقوقی باشگاه بهانه جویی میکرد و علاوه بر اینکه هزینههایی که انجام شده بود را نپرداخت، حتی یک ریال هم به من و همکارانم در بخش حقوقی باشگاه پرداخت نشد. جدا از این که هیئت مدیره و مدیر عامل باشگاه، از نظر قانونی و شرعی چگونه این کار خود را توجیه میکنند، فراموش نکنید دیگران شاهد این عملکرد مذموم مدیریتی در پرسپولیس هستند و علاوه بر خسارتی که به اعتبار پرسپولیس وارد میشود، در مقاطع حساس دیگر، افراد متخصص به دلیل این بدعهدیها حاضر به همکاری با باشگاه نمیشوند، مگر سراغ رفقایتان بروید که دانشی در حقوق ورزشی ندارند و تکلیف پروندهها همانی میشود که سالهای قبل بود. اگر تلاشهای شخصی ام برای ارسال لایحه عیسی نبود باشگاه فقط دست روی دست گذاشته بود و مهلت شکایت پرسپولیس در دیوان از دست میرفت. البته در مدیریت فعلی پرسپولیس، قدرشناسی، گوهر نایابی است!
۱۲- درخواست دستور موقت باشگاه برای حضور عیسی در فینال، با این استدلال دیوان که فوتبال، یک ورزش تیمی است و حضور یک نفر نمیتواند تأثیر تعیین کنندهای در نتیجه مسابقه داشته باشد، رد شد. باز عدهای با انگیزههایی که خلاف آرمان اتحاد و دوستی مطابق اصول منشور المپیک، اساسنامه فیفا و اخلاقیات است از داخل، کارشکنی کردند و گزارشهایی را برای ای. اف. سی فرستادند تا عیسی با چالش دیگری رو به رو شود.
۱۳- عیسی در یک برنامه زنده تلویزیونی اظهار کرده بود به اردوی تیم، قبل از بازی با شهر خودرو رفته و همین فیلم و ترجمه آن برای ای. اف. سی ارسال شده بود. شائبه تخلف عیسی از حکم کنفدراسیون فوتبال آسیا قوت گرفت. معلوم نیست چه کسی در باشگاه اجازه داد آل کثیر در این برنامه شرکت کند و او بر پایه مشورت از چه کسی این اظهارات را بیان کرد؟
۱۴- پس از ۴ مرحله نامه نگاری و سوال و جواب ای. اف. سی، ضمن صحبتهایی که با عیسی داشتم دفاعیاتی برای کمیته انضباطی ارسال گشت تا اینکه مطمئن شدند تخلفی از رأی محرومیت عیسی نشده و لذا این بازیکن از محرومیت دوباره که به لحاظ تکرار تخلف میتوانست حداقل یکسال دیگر به محرومیت او اضافه کند، خلاص شد.
۱۵- گل محمدی پس از ناکامی در فینال آسیا، در اولین مصاحبه خود با انتقاد از وکیل باشگاه اظهار دشت: اگر باشگاه وکلای قوی تری در این پرونده گرفته بود عیسی میتوانست در فینال باشد و نتیجه مسابقه تغییر میکرد. فارغ از اینکه یک بار باشگاه، طعم تلخ وکیل معرفی شده از سوی سرمربی را چشیده بود، معلوم نیست سرمربی با کدام دانش حقوقی در شرایطی که حتی یک خط از لوایح انگلیسی ثبت شده را ندیده بود به خود اجازه داد چنین اظهار نظری کند؟ به نظر میرسد حضور من به عنوان مشاور حقوقی باشگاه برای تأیید قراردادهای بازیکنان و کادر فنی و هدایت دعاوی و امور باشگاه به مذاق برخی خوش نیامده بود!
۱۶- گل محمدی فراموش کرده بود بنده همان وکیل ضعیفی از نظر او هستم که با درخواست مدیران باشگاه در مدتی کمتر از ۲ روز، لایحه جوابیه به شکایت النصر عربستان را تهیه کردم و با موفقیتی که به دست آمد پرسپولیس فینالیست شد، در غیر از این صورت با وجود زحمات بسیار ارزنده یکایک ستارههای تیم، با قدرت لابی کشورهای عربی در تشکیلات آسیایی فوتبال و پیش داوریهایی که از وضعیت مدیریت فوتبال ما در سطح بینالمللی وجود دارد معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار حضور پرسپولیس در فینال آسیا رقم میخورد. شاید سرمربی محترم یادش رفته است من با لوایحی که به فدراسیون فرستادم و دفاعیاتی که در کمیته انضباطی داشتم جلوی چندین جلسه محرومیت خود او و چند بازیکن دیگر را گرفتم و مبلغ اندک جریمه مالی، جایگزین چندین جلسه محرومیت او و تعدادی از بازیکنان از حضور در بازیهای لیگ شد!
۱۷- سمیعی پس از مصاحبه غیرموجه سرمربی، تلاش کرد رضایت اینجانب را برای ادامه همکاری با باشگاه جلب کند، اما هیچ گاه نه گل محمدی درصدد جبران اشتباه خود برای اظهار نظر در موضوعی که صلاحیت تخصصی در آن ندارد، برآمد و نه سمیعی یا سخنگوی باشگاه، از زحماتی که در این پرونده و پروندههای دیگر بر عهده من گذاشته شد، قدردانی کردند. شاید عدهای میخواستند وکیل به این شیوه زودتر از باشگاه برود!
۱۸- در روزهایی که دخالتهای افراد فاقد تخصص حقوقی و بی حرمتیهای مدیران باشگاه در مسائل متعدد اوج گرفت و مدیریت حقوقی باشگاه از مسیر خود خارج شده بود و به نقطهای رسیده بودم که با باشگاه قطع همکاری کنم، همچنان پرونده عیسی را جدی دنبال کردم و پس از معرفی یک داور توانمند ایرانی برای حضور در هیئت داوری، دادگاه ۳ تاریخ را اعلام کرد تا با توافق طرفین، یکی از آنها به عنوان روز برگزاری جلسه استماع تعیین شد و این موضوع را به مدیر عامل باشگاه اعلام کردم. متأسفانه شاهد بودیم یکی از خبرگزاریهای معتبر کشور، با دور شدن از فضای اخلاق رسانهای، تعیین تاریخ این جلسه را به پای تلاشهای کادر حقوقی جدیدی گذاشت که کمتر از یک هفته در باشگاه مستقر شده بودند و سر سوزنی از پروندههای خارجی باشگاه هنوز اطلاع نداشتند. نه مدیر عامل، نه سخنگو و نه معاون محترم حقوقی باشگاه، قدمی برای قدردانی از اقداماتی که در دوران خدمتم صورت گرفت، برنداشتند در حالی که در این دوران، علاوه بر چندین موفقیت در پروندههای داخلی و اقدامات اساسی دیگر در بخش حقوقی، برای نخستین بار باشگاه پرسپولیس، طعم موفقیتهای متعدد در پروندههای بین المللی ورزشی را تجربه میکرد و مبالغ نجومی دلاری از جیب باشگاه نمیرفت.
۱۹- تیم عریض و طویلی در مقابل دوربین باشگاه بعد از حضور در جلسه استماع پرونده عیسی ایستادند و عکس دسته جمعی گرفتند که به طور حتم حق الزحمه آنها را باشگاه پرداخته است، اما چطور تیمی مرکب از افرادی که اکثریت عمده آنها به زبان انگلیسی تسلطی ندارند و هیچ کدام وکیل متخصص دعاوی ورزشی نیستند میتوانند در فرصتی کمتر از ۲ هفته به محتوای لوایح چند صد صفحهای ارسال شده از سوی من آگاهی پیدا کنند و تنها در ۴ روز مانده به جلسه استماع، لایحه وکلای ای. اف. سی را بخوانند و سر در بیاورند. مدیر عامل محترم باشگاه چه تدابیری را اتخاذ کرده است تا این شائبه نباشد که حضور این تیم دفاعی که در صورت موفقیت، باشگاه میتوانست غرامت قابل توجهی بگیرد، صرفا صوری و رفع تکلیفی بوده است؟
۲۰- متأسفانه اخباری منتشر شد که عیسی آل کثیر قبل از پایان دوره محرومیتش در ورزشگاه شهید کاظمی حاضر شده و اقدام به تمرین کرده است. خوشحالم که این اخبار تکذیب شد، چون در غیر این صورت، به طور حتم این اقدام مغایر مقررات انضباطی ای. اف. سی بوده و میتوانست محرومیتهای بیشتری برای بازیکن و باشگاه به دنبال داشته باشد و جلوهای از نابسامانی مدیریتی به ویژه در بخش حقوقی ورزش ما را با وجود تجربیات قبلی نشان میداد.
ناگفته هایم از شرایطی که ریل گذاری شد تا جز قطع همکاری با باشگاه راهی نداشته باشم، بماند برای وقتی دیگر!"