احسان محمدی در یادداشتی در عصر ایران نوشت: «اگر مدیریت یک بیابان شنزار را به بخش دولتی واگذار کنید، بعد از پنج سال با کمبود شن مواجه میشوید.» این جمله از میلتون فریدمن، اقتصاددان برنده نوبل را باید قاب کرد و بالای سردر تمام بنگاههای اقتصادی، بانکها و حتی باشگاههای ورزشی زد.
پرسپولیس به دلیل عدم پرداخت بدهی ۵۰۰ هزار یورویی خود به ماریو بودیمیر از سه پنجره نقل و انتقالاتی محروم شد. فیفا در آخرین نامه خود به باشگاه پرسپولیس اعلام کرده بود اگر ۱۲ بهمن ۵۰۰ هزار یورو در حساب بودیمیر نباشد یا توافقی صورت نگیرد، پنجره نقل و انتقالاتی آنها به صورت خودکار بسته خواهد شد. البته طبق قوانین جدید فیفا در هر زمانی که باشگاه پرسپولیس بتواند این پول را پرداخت کند، محرومیت آنها بخشوده خواهد شد.
این نخستین بار نیست که چنین اتفاقی میافتد؛ چرا که سالهاست استقلال و پرسپولیس به عنوان دو تیم شاخص فوتبال ایران و دو برند ورزشی به عنوان بدهکاران بدقول در دنیا به شهرت رسیدهاند. از آفریقا تا آمریکا، از اروپا تا اروپا، از هر کجا بازیکن و مربی آوردهایم سرانجام کارمان به شکایت کشیده و به جای کسب اعتبار بینالمللی اسباب سرشکستگی ما را فراهم آوردهاند. مقصر کیست؟ مقصر کسی است که مسئولیت و مدیریت این تیمها را بر عهده دارد.
فارغ از این که فرجام این ماجرا چه شود، همین اتفاق نشان میدهد مدیریت دولتی در ورزش تا چه اندازه شکست خورده است. پرسپولیس در پنج سال اخیر ۴ بار لیگ برتر را فتح کرده، دو بار نایب قهرمان آسیا شده، سوپرجام و جام حذفی را برده است ولی باز بدهکار است!
یعنی یک تیم فوتبال که قاعدتاً با این نتایج باید یک بنگاه سودده باشد و حتی در بورس سهام رو به رشدی داشته باشد، جایزه و پاداش گرفته باشد و بتواند به واسطه موفقیتهایش از حق پخش بازیهایش پول دربیاورد، هنوز به دلیل بدهی پنجره نقل و انتقالاتش بسته است، نه فقط قادر به جذب بازیکنان ستاره نیست بلکه بازیکنانش را از دست میدهد، فریاد مربی به آسمان است و ...
همه این اتفاقات محصول مدیریت دولتی است. البته که در حوزه خصوصی هم خیلی شاهکار خلق نکردهایم و به محض تلاطم در بازار بخش خصوصی دست به اخراج نیروهایش میزند و خیلی از کارمندان بخش خصوصی آرزویشان دولتیشدن است که حداقل یک «آبباریکهای» هست! مجموع این اتفاقات نشان میدهد اقتصاد فوتبال شکست خورده است. با این سبک و سیاق حتی اگر پرسپولیس باشید باز هم زیان میدهید؛ حتی اگر مدام قهرمان ایران شوید باز هم بدهکارید.
فوتبال حرفهای در این کشور نیاز به یک جراحی دارد؛ چیزی که نه دولت آمادگی آن را دارد و نه هواداران میپذیرند. تصور کنید تلویزیون حق پخش بازیها را بخرد و بعد بخواهد آن را به مردم بفروشد. یعنی هر کس بخواهد بازی استقلال و پرسپولیس را ببینید باید هزینهای پرداخت کند، آن وقت چه موجی ایجاد میشود که قرار بود آب و برق مجانی شود، تلویزیون هم پولی شد! ما در این کشور سرگرمی نداریم و دولت به جای این که دلخوشی ایجاد کند از ما پول میخواهد و ... .
طرفین ماجرا حق دارند. در حال حاضر همه حق دارند. هم ماریو بودیمیر، هم باشگاه پرسپولیس، هم دولت هم مردم، هم مدیرعامل باشگاه هم فیفا و ... وقتی همه حق دارند، سختترین کار ایجاد تغییر است و پذیرفتن تبعات آن. تا اطلاع ثانوی هواداران باید حرص و جوش بخورند و ناله کنند.»