شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۲ آذر ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۵

به شهاب حسینی: خودت چرا همرفیق نیستی برادر من؟

ایران اکونومیست- بالاخره اولین قسمت از برنامه «همرفیق» هم رونمایی و دیده شد. برنامه‌ای که برایش تبلیغات فراوانی شده بود و انتظارات از آن بالا بود.
به شهاب حسینی: خودت چرا همرفیق نیستی برادر من؟
کد خبر: ۳۶۹۸۶۸

از همین اولین قسمت هم می‌شود گواهی داد که استاندارد برنامه از محصولات مشابه قبلی و آنچه در صدا و سیما ساخته شده و دیده‌ایم اگر بالاتر نباشد پایین‌تر نیست. دلایل این برتری هم روشن است. وقتی در شبکه نمایش خانگی برنامه می‌سازید دست بازتری برای نمایش موسیقی و ساز و همه آن چیزهایی دارید که صدا و سیما خودش را از آنها محروم کرده است. خط‌ قرمزها هم عقب‌تر و فضا بازتر است. در عین‌حال که با توجه به وضعیت برنامه‌سازی در سیما، اگر استثنائات را در نظر نگیریم، شما هر چه بیرون از این سازمان بسازید از مشابه آن در رسانه ملی بهتر خواهد بود!
 
اما اگر بخواهیم به امتیازات خود برنامه «هم‌رفیق» بپردازیم، باید از فضای شیک و قابل تحمل آن گفت که حتی کپی‌برداری از نمونه‌های موفق خارجی هم باشد، برای برنامه پوئنی مثبت است. سادگی صحنه، موسیقی زنده و انتخاب گروه موسیقی شناخته شده بمرانی، همگی از خوش‌سلیقگی تهیه‌کننده و برنامه‌ساز خبر می‌دهد. اسپانسر برنامه هم در دادن جوایز دست‌و دلبازی می‌کند و مطمئنا این هم به دیده شدن برنامه کمک خواهد کرد. اما از شهاب حسینی به عنوان آس «همرفیق» چیزی نگفتم، چرا که این انتخاب، دانسته یا ندانسته ریسکی بزرگ بوده است. شهاب حسینی برخلاف وجه بازیگری‌اش که جای چون و چرا نمی‌گذارد، مقابل دوربین زنده و در برنامه‌های تلویزیونی بالا و پایین زیادی دارد. شاید در اوج باشد یا در نازل‌ترین سطح. او کارش را با مجری‌گری شروع کرده و بسیار هم موفق بوده، اما گذشت این همه سال و تجربه الزاما او را تبدیل به مجری توانمندتری نکرده. شهاب ممکن است جلوی دوربین تلویزیونی چهره‌ای از خود به نمایش بگذارد که ربطی به سوپراستار عالم سینما ندارد. 
 
او در اولین قسمت «همرفیق» حتی یک مجری متوسط هم نبود. با شروعی کسالت‌بار و بدون انرژی، متنی که معلوم نبود نوشته شده است یا بداهه اما هرچه بود خسته‌کننده بود، دست‌هایی که از روی استرس مدام به هم می‌مالید و بلاتکلیفی مصیبت‌باری که تا اواخر برنامه آن را بر سر بیننده خراب می‌کرد. 
«همرفیق» ضعف‌های دیگری هم داشت. قطعه‌های انتخاب شده بمرانی مناسب چنین شو شادی نیستند. آمدن آقای عرب به عنوان نماینده اسپانسر برنامه همچنان روی مخ است و قالب انتخاب شده برای گفت‌وگوی خشک و کانالیزه شده درباره رفاقت و وقت زیادی که برای پیام دادن و نصیحت کردن بیننده به رفاقت و شفقت صرف می‌شود، برنامه را از نفس می‌اندازد. معلوم نیست تا آخرین قسمت برنامه مدام قرار است این پند و اندرزهای پیرمردی ادامه داشته باشد یا نه، اما هرچه هست برای چنین برنامه‌ای سم است.

به شهاب حسینی: خودت چرا همرفیق نیستی برادر من؟

برگ برنده اولین برنامه «همرفیق» خود نوید محمدزاده بود که صمیمی و خوشحال و تا حد زیادی غیررسمی-مثل شخصیت‌های آشنای سینمایی‌اش- روی سن آمده بود تا تماشاگر از دیدن این راحتی و واقعی بودن کیف کند. چیزی که شاید از نوید بیش از حد انتظار بود. او خودش بدون نیاز به مجری حرفش را می‌زد و شلنگ‌تخته می‌انداخت و بامزه‌بازی درمی‌آورد و خاطره می‌گفت و یک‌تنه برنامه را جلو می‌برد. در عوض شهاب که به عنوان پارتنر باید او را تشویق می‌کرد تا گرم‌تر حرف بزند و بیشتر قالب را بشکند، در نقش ترمز عمل می‌کرد!

اگر بخواهیم مثل نوید محمدزاده روراست باشیم و ادا درنیاوریم، باید به شهاب حسینی بگوییم که برنامه‌ات می‌توانست خیلی بهتر از این باشد و حیفش کردی. چقدر اعصاب خردکن بود جاهایی که نوید بهترین پاس‌گل‌ها را می‌داد و شهاب مات و مبهوت توپ‌ها را به آسمان می‌زد. مثل وقتی که نوید از مانیفست بازیگری‌اش گفت که می‌خواهد همیشه نقش آدم‌های دیده نشده جامعه را بازی کند اما شهاب بازی را نگرفت. مثل وقتی که از دیوانه‌بازی‌هایش می‌گفت. از سیگار کشیدنش گفت. مثل وقتی که نوید گفت هیچوقت نمی‌تواند کارگردان شود و با این حرفش چه آتشی می‌شد به پا کرد و درباره کارگردان‌ها چه حرف‌هایی می‌شد از او شنید و شهاب حواسش نبود که نبود. مثل جایی که نوید از شکست عشقی حرف زد و گفتیم الان شهاب توفان به پا می‌کند. خب چرا ازش نپرسیدی قصه را؟ مگر برنامه‌ات درباره رفاقت نیست. درباره عشقش می‌پرسیدی. او شاید گریه می‌کرد، شاید اخم می‌کرد. شاید به هم می‌ریخت. خب کار مجری مگر همین زمینه‌سازی برای همین صحنه‌ها نیست لعنتی. حتی درباره پارنترهای فیلم‌هایش هم ازش نپرسیدی. درباره پیمان معادی. درباره پریناز ایزدیار. جز دو سه تا تکه بامزه درباره لیمو زدن در کرونا و نوشابه اضافه‌ای که بازیگر ممکن است شب قبل خورده باشد، کل برنامه را حیران بودی شهاب جان. خب تو را آورده‌اند که کار را درآوری، اگرنه چه فرقی با بقیه داری. شرمنده، اما باید بگویم غیر از آن چند دقیقه آخر که کمی یخت باز شد، در بقیه برنامه روی اعصاب بودی! اگر قرار باشد در بقیه قسمت‌ها هم همینطوری باشی که واویلا. همیشه که نوید مهمانت نیست خودش کار را جلو ببرد. اسم برنامه «همرفیق» است مرد حسابی، خب خودت هم کمی با بیننده رفاقت کن، کمی سر حال باش. مهمانت را سر کیف بیاور. بیننده را سر کیف بیاور. مردم دارند پول می‌دهند این برنامه را ببینند. از خودت بیشتر مایه بگذار. اجازه بده برنامه‌ات متفاوت شود. مهمان‌هایت را هیجان‌زده کن تا حرفی بزنند که قبلا نگفته‌اند که نباید جلوی دوربین بگویند. بالاخره می‌خواهی یک برنامه متفاوت بسازی یا آمده‌ای هر هفته چند دقیقه همینطوری دور هم باشیم و نه سیخ بسوزد نه کباب. 

سیامک رحمانی

آخرین اخبار