رییس مجلس شورای اسلامی در سخنان امروز خود دربارۀ نگاه به انتخابات آمریکا گفت:
"تصمیمات اقتصادی ما در حوزه های مختلف، به پاستور، بهارستان، بابِ همایون و میرداماد ارتباط دارد نه به جورجیا و میشیگان و آریزونا".
روشن است که آقای قالیباف با این استعارهها هم به دولت طعنه زده و هم توجه به تأثیر روی کار آمدن جو بایدن را انکار یا تقبیح کرده است.
او البته همچون سید حسن نصرالله از «شکست قاتل سردار سلیمانی» ابراز خرسندی کرده و گفته است:
«ما از شکست قاتل شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس خوشحالیم. همه با چشمان خود دیدند، کسی که در این دنیا ندای «انا ربکم الاعلی» سر دهد، بر اساس سنت الهی در دنیا و آخرت خوار و خفیف میگردد. ما نظامِ فاسدِ حاکم بر آمریکا را مقصرِ اصلیِ تصمیمات غلط آنها میدانیم و تنها خونبهای آنها را اخراجِ سربازانِ آمریکایی از منطقه می دانیم ولی از کوچکی و زبونیِ صادر کنندۀ فرمان آن جنایت بزرگ هم شادمان میشویم.
از طرف دیگر، هر چند که از شکست ترامپ قمارباز خوش حالیم، اما عمیقاً باور داریم که زندگی و معیشت مردم را نه میتوان و نه باید به پیروزی یا شکستِ کسی در کاخ سفید گره زد. این تصمیماتِ ماست که مستقل از این رفتنها و آمدنها، پایههای اصلیِ اقتصادِ ما را میسازد و قدرتِ ما را در این عرصه مشخص میکند. باور کنیم کسی که واگن خود را به لوکوموتیو دیگران ببندد باید منتظر بنشیند تا با آنچه در اختیارش نیست شادی کند یا عزا بگیرد...
تصمیمات ما در حوزۀ مسکن، بورس، ترخیص کالاهای اساسی از گمرک، سیاستهای پولی و بانکی، نظام بودجه ریزی، اختصاصِ ارز ترجیحی، سوداگریها در بازار ارز، طلا و خودرو، بی تفاوتی نسبت به گرانی ها و رها کردن بازار و بی توجهی به تولید ملی، به پاستور و بهارستان و باب همایون و میرداماد ارتباط دارد نه به جورجیا و میشیگان و آریزونا. پس به مردم آدرس غلط ندهید. مهمترین ریشۀ مشکلات کشور سوء مدیریت، استفاده نکردن از ظرفیتهای عظیم داخلی، دست روی دست گذاشتن و ناهماهنگی میان نهادهای سیاستگذار و مجری است؛ و همین سوءمدیریت هاست که باعث عدم برقراریِ ارتباطِ مناسب تجاری با کشورهای همسایه و منطقه و کشورهای مهم دنیا مخصوصا کشورهای آسیا واوراسیا شده است.»
به این بهانه چند نکته را می توان یادآور شد:
1- سوء مدیریت، استفاده نکردن از ظرفیت های داخلی و ناهماهنگی البته هست و قرار بود با همین «مجلس انقلابی» رفع کنند. خوب، رفع کنند دیگر!
2- خود ایشان هم گفته از شکست ترامپ خوشحال است و بدین ترتیب با احمدی نژادی هایی که دوست داشتند ترامپ بماند و در 1400 به عنوان منجی و با شعار مذاکره وارد شوند مرزبندی صریحی کرده است. بنا بر این انتقاد از شادی در جای دیگر وجهی ندارد.
3- مراد از پاستور، بهارستان، میرداماد و بابْ همایون به ترتیب ریاست جمهوری و دولت، مجلس، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی است.
اولی (پاستور) اما اعلام کرده بر اساس ماندن ترامپ و ادامۀ تحریمها برنامهریزی کرده است. دومی (بهارستان) در این 5 ماه حتی نتوانسته مصوبه مالیات بر خانه های خالی را نهایی کند و شورای نگهبان با یارانه 120 هزار تومانی هم مخالفت کرده در حالی که تصور میشد این دورۀ مجلس با شورای نگهبان کاملا هماهنگ است.
سومی (میرداماد) هم باید پولی داشته باشد تا به بازار تزریق کند در حالی که 40 میلیارد دلار بلوکه شده است و کره جنوبی و هند هم در اروپا و آمریکا نیستند تا به آسیا و اوراسیا توجه کنیم.
چهارمی (بابْ همایون) هم عملا وزارت مالیات است و آن قدر که سازمان برنامه و بودجه در اقتصاد نقش دارد وزارت اقتصاد و دارایی ندارد. شاید هم منظورشان از بهارستان همین سازمان برنامه بوده نه مجلس.
(تهرانیهای قدیم البته «بابْهمایون» را با سکون بر حرف «بْ» تلفظ میکنند و اگر آقای قالیباف هم که 12 سال شهردار تهران بوده میگفت "بابْهمایون" بهتر و تأثیرگذارتر بود تا بابِ همایون).
4- ایشان که اواخر جنگ، فرمانده لشگر نصر بوده بهتر میداند که تحرکات دشمن یا رقیب را باید رصد کرد و این به معنی دلبستگی نیست. اگر در جنگ اقتصادی هستیم پایان ترامپ اهمیت دارد خاصه این که با اعلام بازگشت بایدن به برجام، جمهوری اسلامی باید تصمیم بگیرد که متقابلا از گامهای پیش آمده عقب بنشیند یا نه و این تصمیم نه در پاستور گرفته می شود، نه در بهارستان، نه در میرداماد و نه بابهمایون.
5- اگر هیچ امیدی به لغو تحریم ها با بازگشت آمریکای بایدن به برجام نیست چرا مجلس کنونی و دوستان آقای قالیباف، هر چه سریع تر طرح سه فوریتی خروج ایران از برجام را تصویب نمی کنند تا اصل قضیه منتفی شود و «واگنمان به لوکوموتیو دیگران بسته نباشد»؟
6- منطقۀ خاورمیانه 5 بازیگر اصلی دارد: ایران، ترکیه، عربستان سعودی، اسراییل و مصر.این که 4 مورد از این 5 بازیگر، از آمدن بایدن ناراحتاند و نگران نباید موجب خرسندی بازیگر دیگر باشد؟
پس داستان روشن است:
ایرانیان تاثیر سیاست خارجی بر اقتصاد و معیشت را با گوشت و پوست و استخوان درک کرده اند. اقتصاددانان نیز مشکل را سیاسی میدانند و شعار نمیدهند. در عین حال بدیهی است که مشکلات داخلی را هم باید حل کرد. داخل را با دموکراسی و خارج را با دیپلماسی.
همان که حافظ می گوید: "با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا!"
مهرداد خدیر-عصرایران