فوتبال ایران این روزها با یک معضل بزرگ دست و پنجه نرم میکند و آن نفوذ شدید ایجنتها در نقل و انتقالات است.اتفافی که باعث شده بسیاری از معادلات بر هم بخورد تا کنترل نقل و انتقالات از دست مدیران و مربیان باشگاهها خارج شود و به دست ایجنتها بیفتد. این روزها کمتر بازیکنی پیدا میشود که بدون حضور ایجنت با باشگاههای لیگ برتری و حتی لیگ یکی مذاکره کند و تقریبا تمام بازیکنان با یک شخص یا شرکت نقل و انتقال بازیکن همکاری دارند.موضوعی که البته یکی از شرط های مهم در فوتبال حرفه ای و روز دنیا است.
وجود ایجنتها در کنار بازیکنان به خودی خود اتفاق بدی نیست و میتواند در بسیاری از مسائل مانند امضا قرارداد و تصمیمگیری به بازیکنان کمک کند اما مشکل از جایی آغاز میشود که این بعضی از این افراد با زیادهخواهی سعی در نفوذ در باشگاهها و دخالت در امور دارند تا از این طریق به سود بیشتری برسند. در این بین فیفا و فدراسیون فوتبال قوانینی برای کنترل فعالیت این کارگزاران وضع کردهاند اما وظیفه اساسی به دوش باشگاهها است که مقابل خواستههای غیرمنطقی این افراد ایستادگی کنند؛ اتفاقی که این روزها در فوتبال ایران مشاهده نمیشود و همین موضوع تبدیل به یک آفت بزرگ شده است. این روزها مدیران غیرورزشی فوتبال ایران برای کسب نتیجه و جذب ستارگان مورد نظر تن به بیشتر خواستههای ایجنتها میدهند و این افراد به نوعی در حال پادشاهی در فوتبال ایران هستند. البته این اتفاق در فوتبال نتیجهگرای ایران که به اصول هیچ توجهی ندارد، امری اجتنابناپذیر است،مدیرانی که بعضا عمر مدیریتشان به شش ماه هم نمیرسد برای ترکاندن بمب، حاضرند شان باشگاه را در مقابل افرادی سودجو زیر سوال ببرند.
در این بین حتی کار به جایی رسیده که بعضی از مدیران و مربیان باشگاهها و حتی فعالان رسانهای هم به این ایجنتها در رسیدن به خواستههایشان کمک میکنند و رقم های زیادی در این راه جابجا میشود. در کنار این افراد، گاهی هواداران هم با فشارهای بیدلیل به باشگاه، مدیران را مجبور به پذیرش خواستههای غیرمنطقی ایجنتها میکنند؛ مشابه این اتفاق در سال 97 رخ داد که باشگاه استقلال پس از نتایج خوب وینفرد شفر و به دلیل فشار هواداران به تمدید قرارداد با مرد آلمانی، در حالی مجبور شد قراردادی یک میلیون دلاری با او امضا کند که قراراد فصل قبلش برای یک نیم فصل تنها 300 هزار دلار بود. پس از آن هم دخالتهای ایجنت شفر باعث شد بازیکنان بیکیفیتی چون الحاجی گرو و مارکوس نویمایر با استقلال قراراداد ببندند و باعث ایجاد هزینه شوند.
این مسئله اما تنها محدود به مربیان خارجی نمیشود، در همین فصل جنجالهای زیادی درباره دخالت ایجنتها در تیمهای پرطرفدار به وجود آمده و حتی کار به ورود نهادهای نظارتی هم کشیده شده است؛حتی شایعه شده که اغلب خریدهای یک باشگاه از یک کانال خاص وارد تیم شدهاند!
در موردی دیگر یک دروازهبان برای اینکه وارد تیمی شود مجبور شده ایجنت خود را تغییر دهد و با ایجنت نزدیک به باشگاه قرارداد ببندد که همین موضوع حتی کار را به شکایت و دادگاه کشانده است. ایجنتی که علی رغم کسب سود کلان از آن تیم، منفعت باشگاه برایش کمترین اهمیتی ندارد و تنها به دنبال افزایش سود خود است و حتی باعث جدایی یکی از ستارگان تیم هم شده است. البته سود این ایجنتها در همین جابجاییهای پیاپی است و اگر به دنبال دلیل برای عدم ثبات مربی و بازیکن در فوتبال هستید، یکی از دلایل همین ایجنتها هستند.
اگر میخواهید علت جابجاییهای پرتعداد بازیکنان و مربیان در فوتبال ایران را بدانید، باید موضوع را در همین ایجنتهای خاص جستجو کنید که باعث این اتفاقات میشوند و از هر جابجایی سودی کلان به دست میآورند. شرکتهای کارگزاری که در چند تیم لیگ برتری نزدیک به 10 بازیکن دارند و به نوعی نقش پررنگی را در تیم ها بازی می کنند. حتی ردپای همین کارگزاران را میتوان در نقل و انتقال پرتعداد مربیان در هفتههای پایانی لیگ برتر هم مشاهده کرد که تلاش میکنند با جابجایی های مد نظر خود، برچسب سقوط را از روی نام آقای مربی بردارند تا برای فصل بعد هم بتوانند برایش تیم دیگری پیدا کنند!
یکی از دلایلی که باعث افزایش نفوذ ایجنتها میشود این است که فرد با بازیکنان زیادی در یک تیم قرارداد دارد و همین موضوع باعث میشود باشگاه به اصطلاح با ایجنت «راه بیاید» و خواستههایش را بپذیرد؛ حتی مشاهده شده باشگاهها برای حفظ ستاره خود مجبور شدهاند از ایجنتش یک بازیکن اضافه هم بگیرند و به اصطلاح پکیجی بازیکن بخرند. در این شرایط قدرت ایجنت به شکل عجیبی زیاد میشود و او اگر اراده کند میتواند تیم را به هم بریزد و نمونه اش در تیم های بزرگ ایران هم کم مشاهده نشده است!
اخیرا چند فایل صوتی از مهدی رسولپناه منتشر شد که جدا از ادبیات ناپسند سرپرست سابق پرسپولیس، نکات عجیبی در آن وجود داشت که حتی اگر بخشی از آن هم صحت داشته باشد، بار دیگر ثابت میکند فوتبال ایران در چه شرایط سختی قرار دارد و کنترل فوتبال نه در اختیار مدیران و مربیان که در اختیار ایجنتهایی است که تنها به منافع شخصی فکر میکنند. البته در میان ایجنتها موارد بسیاری وجود دارد که با رعایت اصول و بدون زیادهخواهی به پیشرفت فوتبال کمک میکنند و حضورشان برای فوتبال مفید است اما هستند کسانی که تنها به دنبال افزایش سود و درآمد خود هستند.
در چنین شرایطی برای بیرون آوردن فوتبال ایران از چنگ ایجنتها همه ارکان از مدیر تا هوادار باید کمک کنند تا فوتبال از این وضعیت خارج شود. اگر مدیران مسائل مالی را شفافسازی کنند،مربیان اجازه دخالت در امور تیم را از ایجنتها بگیرند، بازیکنان خام حرف ایجنت خود نباشند( تا زمانی که قرارداد دارند فقط به منافع باشگاه خود فکر کنند) و هواداران هم در هر شرایطی به دنبال حفظ منافع باشگاه باشند و برای جذب یک بازیکن یا مربی خاص به باشگاه فشار نیاورند؛ (فشارهایی که گاهی قیمتها را 2-3 برابر میکند) آن وقت می توان گفت که قدم های بزرگی برای ریشه کن شدن زیاده خواهان برداشته شده است.
در این بین با توجه به اتفاقات رخ داده در ماههای اخیر و آشکار شدن بسیاری از فعالیتهای این کارگزاران، حالا نهادهای نظارتی می توانند با جزییات بیشتر به مسائل نقل و انتقالات ورود کنند و جلوی این فعالیتها را بگیرند؛ کاری بسیار سخت اما شدنی که میتواند کمک شایانی به فوتبال ایران کند.
سپهر ستاری