صلح؛ واژهای که در صحبتهای ترامپ رئیس جمهور آمریکا معنای متفاوتی دارد، او و زیردستانش بارها و بارها مدعی شدند که در منطقه صلح ایجاد کردهاند و همواره در این مسیر قدم بر میدارند در حالی که تنها با نیم نگاهی به اقدامات این کشور پی خواهیم برد که این حجم از ادعاها تو خالی است و آنها تنها منفعت خود را دنبال کردهاند.
در طول تاریخ همواره استفاده از کلمات زیبا یک تکنیک و حربه بوده است، طبیعتا کسی که میخواهد جهان گشایی کند هیچگاه نمیگوید که «من جهان خوار و ظالم هستم» طبیعتا آنها هم بهانهها و الفاظ زیبایی را برای کاور اقدام خود استفاده میکنند.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، بعد از سخنرانی در ایالت پنسیلوانیا در ۱۱ آبان ماه، تلفن همراه خود را به دست گرفته و در توئیتر نوشت که «ما به جای جنگهای بیپایان، در حال ایجاد صلح در خاورمیانه هستیم!»
«دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در سرزمینهای اشغالی هم اخیرا در اظهاراتی مدعی شد که در صورتی که «دونالد ترامپ» در انتخابات آمریکا پیروز شود به پیشبرد سیاستی که به تغییرات در خاورمیانه منجر میشود ادامه خواهد داد. وی همچنین گفت ما در جایگاهی قرار داریم که میتوانیم تحولات در خاورمیانه را برای ۱۰۰ سال آینده تغییر دهیم.
سفیر آمریکا در سرزمینهای اشغالی همچنین گفت که ما چهار سال در زمینه سیاست خارجی عملکرد خوبی داشتیم. ما صلحی در خاورمیانه ایجاد کردیم که طی یک نسل گذشته آن را نداشتیم. ما از قدرتمندترین متحد خود حمایت کرده و روابطی را که در دولت گذشته شکسته شده بود بهبود بخشیدیم. اگر کشورهای بیشتری به ایجاد روابط با رژیم صهیونیستی بپردازند فکر میکنم که فلسطینیان احتمالا درک کنند که در طرف اشتباه تاریخ ایستاده و میتوانند به جهت متفاوتی حرکت کنند.
آیا واقعا ترامپ در منطقه صلح ایجاد کرده است؟
رضا کلهر کارشناس مسائل بین الملل در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره مفهوم صلحی که ترامپ ادعا میکند در منطقه به وجود آورده است، گفت که آنچه در رسانههای غربی میگذرد با واقعیتی که در منطقه در جریان است تفاوت زیادی است، در واقع حاکمان برخی از کشورها توافقاتی پشت پرده انجام دادهاند، اما آیا مشکل فلسطین حل شد؟ خیر واقعیت این است که مشکل فلسطین و مشکل سازش با رژیم اشغالگر قدس صرفا با انجام دادن یک سری تشریفات رسانهای و امضا کردن چند تفاهم نامه و تعهد نامه حل نمیشود، چراکه اگر حل میشد تا الان این اتفاق میافتاد.
او همچنین تاکید کرد که اکنون تضادها و تنشها با رژیم اشغالگر قدس در میان ملتها به شدت افزایش پیدا کرده است و نمیشود این واقعیت را انکار کرد، اما رژیم ترامپ و هوادارانش درصدد این هستند که صلح را از حاکمیت کشورهای عربی به ملتها گسترش دهند. آنها گمان میکنند که اگر بتوانند حاکمیتها را پای میز مذاکره بیاورند، حاکمیتها هم کم کم میتوانند ملتهای خود را به این نوع از صلح راضی کنند، این یک برآورد استراتژیک است که در آنها وجود دارد که دقیقا برعکس آن را میبینیم، یعنی هنگامی که میبینیم حاکمیتهای کشورهای عربی پای میز مذاکره غرب و رژیم صهیونیستی مینشینند تضادشان با ملت هایشان گسترش پیدا میکند و آن اتفاقی که آمریکاییها یا دیگر کشورها میخواهند، رخ نمیدهد.
کلهر در ادامه میگوید که آمریکاییها گمان میکنند با آوردن حاکمان پای میز مذاکره و سازش، ملتها هم پای سازش میآیند، در حالی که این اشتباه بسیار استراتژیک و جدی است و آمریکاییها بارها دیدند که نتیجه نمیدهد، ولی بر این گرایش اصرار دارند، در نتیجه این ادعا که آمریکا میتواند ۱۰۰ سال آینده خاورمیانه را شکل دهی کند اصلا صحیح نیست، چراکه آینده منطقه را ملتها شکل میدهند و این ملتها هستند که تصمیم میگیرند، لذا تنها چند حاکم با امضاهای تشریفاتی نمیتوانند سیاستها را رقم بزنند، بنابراین به نظر میرسد این مسئله با واقعیت تطبیق داشته باشد.
صلح در نگاه مقامات آمریکایی
حسن هانی زاده کارشناس مسائل بین الملل در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، بر این باور است که مفهوم صلح از دیدگاه دونالد ترامپ رئیس جمهور و مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا این است که همه کشورهای عربی بدون اینکه مسئله فلسطین به سرانجام مناسبی برسد با رژیم صهیونیستی رابطه برقرار میکنند.
هانی زاده در ادامه تاکید میکند که صلح از نظر غرب به این معناست که رژیم صهیونیستی نفوذ بالایی به لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی در سطح منطقه داشته باشد، در حقیقت آمریکا در گذشته از طریق برخی طرحها مانند طرح معامله قرن تلاش کرده است که رژیم صهیونیستی را به نوعی به عنوان حاکم مطلق اراضی اشغالی تثبیت کند بدون اینکه حقی برای ملت فلسطین برای تشکیل یک دولت فلسطینی داشته باشد. در واقع مفهوم صلح از نظر ترامپ ارائه طرحهای کاملا صهیونیستی برای اراضی فلسطین است و اکنون طرح پیوست دادن کرانه غربی به اراضی اشغالی هم در دستور کار ترامپ است.
این کارشناس مسائل بین الملل همچنین معتقد است که در صورت پیروز شدن ترامپ در انتخابات آمریکا نه تنها صلحی در منطقه حاکم نمیشود، بلکه تنشها هم افزایش پیدا میکند و حتی رژیمهایی که با رژیم صهیونیستی رابطه برقرار کردند هم از سوی مردم تحت فشار قرار خواهند گرفت و منطقه شاهد تنشها و درگیریهای جدیدتری خواهد بود.
سینا حسین پور پژوهشگر مسائل قفقاز و کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، معتقد است که مفهوم صلح یا عادی سازی روابطی که ترامپ از آن یاد میکند، شبیه تیم فوتبالی است که وضعیت بدی دارد، مربی این تیم میگوید من لیگ را تمام میکنم، در حالی که تمام کردن لیگ به تنهایی کافی نیست باید دید که به عنوان قهرمان لیگ را تمام میکنند یا به عنوان آخرین تیم؛ بنابراین عادی سازی روابط و چیزی که غرب از آن تحت عنوان صلح یاد میکند این است که همه ملتهای منطقه در قبال رژیم صهیونیستی و آمریکا گردن کج کنند و پیرو آنها باشند.
حسین پور با بیان اینکه گردن کج کردن در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی صلح نام نمیگیرد، بلکه این یک پیروزی بدون جنگ است، گفت که ترامپ میخواهد بدون جنگ به یک پیروزی رویایی برسد و این بسیار مسخره است، برخی از رسانههای غربی هم سعی میکنند این موضوع را بولد کنند، اما در واقعیت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مضحک است.
پس چگونه در منطقه غرب آسیا صلح ایجاد میشود؟
حسین پور کارشناس مسائل خاورمیانه با تاکید بر اینکه اگر غرب به دنبال صلح است، چرا به نقشههای امپریالیستی خود پایان نمیدهد، گفت که چرا رژیم صهیونیستی در کنار گوش ما آشوب درست میکند و میخواهد مرزهای کشورها و حتی ایران را دور بزنند. این موضوع نشان میدهد که هیچ صلحی در کار نیست و اگر ترامپ دوباره رای بیاورد به نظر من هیچ چیز تغییر نمیکند و این شوی رسانهای است، در حقیقت ترامپ و بایدن برای ما فرقی نمیکند و معادلات منطقه تفاوت چندانی نخواهد کرد.
حسین پور تاکید میکند که متاسفانه ملتهای منطقه تصور میکنند خاورمیانه از آن سوی مرزها و دریاها کنترل میشود، اما چنین چیزی درست نیست، چراکه تجربه ثابت کرده است که اگر ملتهای منطقه دست به دست هم بدهند نیازی به قدرتهای آن سوی آبها نخواهیم داشت.
مهدی هنردوست سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاکستان هم در مصاحبه با خبرگزاری پاکستان در اسلام آباد درباره الگویی همکاریهای منطقهای در جنوب غرب آسیا و خاورمیانه و خلیج فارس، گفت که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این برهه حساس تاریخی بر اساس اصل «اول همسایگان» تعریف میشود. همانطور که همواره تاکید شده است، اشتراکات فراوانی تاریخی، فرهنگی، قومی، مذهبی و سیاسی-امنیتی دلایل کافی را برای اهمیت روابط دو کشور فراهم میکند. همچنین تحولات منطقه به سمت و سویی پیش میرود که لزوم همکاری و تشریک مساعی کشورهای اسلامی منطقه مانند ایران، پاکستان، ترکیه و افغانستان در کنار سایر دولتهای قدرتمند مانند روسیه و چین برای حفظ و تقویت ثبات و امنیت منطقه و گسترش همکاریهای اقتصادی بیش از پیش آشکار میشود.
او همچنین گفت که اگر جمهوری اسلامی ایران با صرف جان و مال خود در مبارزه با گروهکهای فاسد، جنایتکار و سرسپرده همچون داعش به دفاع از تمامیت ارضی، جان، مال، ناموس و خاک کشورهای مسلمان وارد شده؛ آیا این به معنای تقویت حضور و نفوذ است؟ آیا جمهوری اسلامی ایران باید اجازه میداد که گروهکهای تروریستی دعوت شده از سراسر جهان با مدیریت برخی دولتهای مرتجع منطقه و چراغ سبز برخی قدرتهای استکباری تقویت و موفقتر شده و تا مرزهای غرب آسیا و آسیای میانه پیش بیایند؟
هنر دوست گفت که دلیل بارز مخالفت جمهوری اسلامی ایران با حضور سیاسی و نظامی قدرتهای استکباری و فرامنطقهای در مناطق غرب آسیا، خاورمیانه و آسیای میانه این است که تجربه چندین دهه گذشته ثابت کرده است که هرگونه حضور و دخالت خارجی در موضوعات داخلی منطقه نتایجی غیر از هرج و مرج، کشتار، تقویت گروههای تروریستی و وخامت اوضاع و بالطبع، افزایش فشار بر ملتها به دنبال نداشته است. لذا، نظر به اهمیت موضوع، ما بارها و بارها کشورهای منطقه را به همگرایی، تعامل و همکاری برای حل معضلات مبتلابه منطقه توصیه و دعوت کردهایم.
در حقیقت ایران و همسایگانش به ویژه بعد از انقلاب اسلامی از دست درازی آمریکا و رژیم صهیونیستی در امان نبودهاند و این رژیم غاصب تلاش کرده تا به صورت مستقیم و غیرمستقیم در منطقه نفوذ کند. در این راه آمریکا حامی آنهاست و نقشه جدید آنها برای کشورهای منطقه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است که امروز بیش از پیش برآن تاکید دارند و از آن به عنوان عمل صلح در منطقه یاد می کنند در حالی که آنها تنها به فکر منفعت خود هستند.
باشگاه خبرنگاران جوان