کمتر از ۱۰ روز دیگر لیگ برتر فوتبال ایران وارد بیستمین فصل خود خواهد شد لیگی که از آزادگان به برتر تغییر نام داد و در ابتدا برخی این تغییر را فقط در لاتین شدن شماره بازیکنان و شمار تیمها میدانستند اما در ادامه تغییراتی در این لیگ رخ داد که فوتبال ایران را به سمت و سوی حرفهای شدن سوق داد.
برای واکاوی میزان حرفهای شدن فوتبال ایران پای صحبتهای یکی از پیشکسوتان فوتبال ایران و تیم پرسپولیس تهران نشستیم. «اسماعیل حلالی» در این گفت وگو تغییرات در فوتبال ایران در ۲ دهه گذشته را خوب ارزیابی کرد اما روند آن را کُند دانست و گفت: یکی از مشکلاتی که در راه حرفهای شدن کامل فوتبال ایران وجود دارد، دولتی بودن است زیرا که موجب میشود ثبات مدیریتی در تیمهای بزرگ لیگ برتر پایین باشد.
متن کامل این گفت وگو را با هم میخوانیم؛
ایرنا: تا چند روز دیگر لیگ برتر ایران وارد بیستمین فصل برگزاری میشود. به عنوان یکی از پیشکسوتان و مربیان سازنده در فوتبال ارزیابی تان از پیشرفت این لیگ در ۲ دهه گذشته چگونه است؟
زمانی که ایده لیگ برتر داده شد صحبتهایی در مورد نبود زیر ساخت و شرایط حرفهای شدن وجود داشت اما در سال ۱۳۸۰ این ایده اجرایی شد و لیگ عنوان حرفهای را یدک کشید هر چند که در سالهای نخست تفاوتها چشمگیر نبود اما به مرور زمان فوتبال ایران با نمودهای حرفهای بودن آشنا شد و تغییراتی به وجود آمد اما این تغییرات کُند و پیش روی حرفهای شدن فوتبال ایران موانعی هنوز وجود دارد.
یکی از مشکلات پیش روی لیگ برتر که روند تغییراتی را کند کرده، دولتی بودن فوتبال است که موجب تحمیل مدیران از جنس غیر فوتبال به لیگ خواهد شد. این افراد با توجه به کوتاه بودن دوره مدیریتی ایدهای برای توسعه ندارند و چشم به نتایج مقطعی میدوزند.
ایرنا: اما شیوه برگزاری و نظم حاکم بر مسابقات نسبت به دورههای نخست لیگ برتر تفاوت معناداری دارد.
بله؛ باید هم اینگونه باشد. دو دهه است که با نام حرفهای بودن لیگ برگزار میشود، این نظم مشهود است در کنار این، تیمهایی مانند ساهان اقدامات اساسی در زمینه زیر ساخت فوتبالی انجام دادهاند. اما اگر درآمد را به عنوان یکی از شاخصههای توسعه فوتبال در نظر بگیریم، لیگ ما برای تیم و باشگاه درآمدی ندارد و بیشتر هزینه کِرد است. تمام بودجه یک باشگاه صرف خرید و جذب بازیکن خواهد شد.
ایرنا: یعنی از لحاظ فنی تغییر چشمگیری نداشتیم؟
در نوزده دوره گذشته لیگ برتر مربیان بزرگی مانند رولند کُخ، مصطفی دنیزلی، برانکو ایوانکویچ، آندره استراماچونی و ... به لیگ برتر ما آمدند بدون شک این حضور تاثیر زیادی بر روی دانش فنی بازیکنان و مربیان داخلی گذاشته است. اگر در کنار این تقویت دانش به تیمهای پایه نیز توجه میشد تا کنون سطح فوتبال ایران بسیار بالاتر میرفت. البته در این فوتبال آدمهایی که ایده دارند پولی برای ورود نخواهند داشت و پشت سرمایه دیگران می مانند.
ایرنا: سطح دانش مربیان قدیمی با مربیان کنونی چه تفاوتی دارد؟
فوتبال در گذشته زمین خاکی و بازی محلات بود و از آنجا بازیکنان به تیم و باشگاه بزرگ میرسیدند. سطح دانش را نمیشود با هم مقایسه کرد مربیان گذشته علم روز نداشتند و تمرینات استاندارد نبود. این تمرینات موجب شد تا بسیاری از همدورههای من اکنون مصدومیتیهای وحشتناکی داشته باشند. اما جنگندگی و تعصب در فوتبال وجود داشت. در محلات فوتبال برگزار شد و بازیکنان از هم یاد می گرفتند.
ایرنا: اما با دانش آن مربیان بازیکنان بزرگی به فوتبال ایران رسیدند که هنوز نامشان ماندگار است.
در گذشته چیزی به نام پول تعیین کننده سرنوشت فوتبال یک نفر نبود بسیاری از خانواده برخی از ستارههای بزرگ با رفتن آنان به فوتبال مخالفت بودند اما پول در فوتبال امروز موجب شده تا خانوادهای که فرزندش استعدادی در این رشته ندارد را هم به مدرسه فوتبال بفرستد.
استعدادیابی اینگونه نیست. باید سن و سال مشخص باشد و فیزیک بدنی یک فرد برای فوتبال مناسب تشخیص داده شود. شاید اگر بگویم برخی از بازیکنان کنونی هماهنگی عصب و عضله ندارد، گزاف نباشد چون این بازیکنان در سن مناسب استعدادیابی نشدند و استعداد فوتبالی هم ندارند. در دوره فوتبال ما پول تعیین کننده نبود شرایط اقتصادی سختیهای امروز را نداشت و ارزش پول هم بالا بود.
ایرنا: در فصل بیستم لیگ برتر قراردادها از ۱۰ میلیارد نیز عبور کرد به نظر شما این ارقام منطقی است؟
سیر صعودی قراردادها مشکلی است که از میز مدیران شروع شده است. مشکل ما ایرانیان این است که بدون تخصص در همه کارها وارد میشویم. کسی که علم اقتصادی ندارد دلار، سکه و طلا خرید و فروش میکند. مدیران ما نیز علم ورزشی ندارند و قرارداد میبندند. اگر هم توان پرداخت مبلغ این قرارداد را نداشته باشند، برایشان مهم نیست زیرا بدهی این قراردادها، میراث آنها برای مدیران بعد محسوب میشود. این مدیران فوتبال را گلآلود کردند تا به اهداف و نیست خود برسند.
ایرنا: خصوصی سازی یکی از راهکارهایی است که از آن به عنوان درمان دردهای فوتبال دولتی یاد میشود.
بله در دنیا فوتبال یک صنعت است و سرمایه داران زیادی در آن وارد میشوند. خصوصی سازی شرایط دارد و باید به گونه ای صورت گیرد که تیم بعد از جدا شدن از دولت با بحران روبرو نشود. مسوولان ما می توانند با الگو برداری از ترکیه خصوصیسازی کنند. نباید تیم را دست یک نفر سپرد و از آن غافل شد باید تا چند سال در قالب وام به فوتبال کمک کرد تا خصوصی سازی پا بگیرد. البته شعارهایی که درباره خصوصیسازی اکنون داده میشود بعید است به مرحله عمل برسد.
ایرنا: حق پخش یکی از لازمه های خصوصی سازی است آیا صدا و سیما این را می پذیرد؟
چندین سال است که حق پخش به کلاف سیردرگم تبدیل شده و مسوولان به دنبال حل آن هستند. صدا و سیما اگر پذیرفته بود تا کنون اعلام میکرد. به نظرم حق پخش مانند آنچه در کشورهای صاحب فوتبال در جریان است در ایران روی نخواهد داد.