رسول بهروش، روزنامهنگار، در روزنامه همشهری نوشت: «لو رفتن پیاپی فایلهای صوتی و تصویری از مهدی رسولپناه، تیر خلاص را به شقیقه سرپرست باشگاه پرسپولیس شلیک کرد و مخصوصا یک مورد استفاده از لفظ زشت قومیتی، دیگر جای دفاع برای او باقی نگذاشت. حیرتانگیز است که رسولپناه بیاعتنا به جایگاه حقوقیاش این طور بیمحابا در جمعهای ناشناخته سخنرانی میکرد، اسرار باشگاه را لو میداد، به اعضای تیم هجوم میبرد و حتی رکیکگویی میکرد. شاید انتشار سریالی این فایلها کمی مشکوک بوده باشد اما به هر حال رسولپناه این اشتباهات را انجام داده و دیگر نمیشود از او دفاع کرد. با این همه عملکرد سرپرست مستعفی سرخپوشان هم مثل هر مدیر دیگری دارای وجوه مثبت و منفی بود و اتفاقا بر عکس فضایی که امروز بهوجود آمده، نمیتوان برخی اقدامات مطلوب او را نادیده گرفت.
نکات منفی
اساسا حضور آدمی که هیچ ربطی به فوتبال و مدیریت ندارد، در جایگاهی مثل اداره پرسپولیس یک اشتباه بزرگ است و در شمار شگفتیهای خاص فوتبال ایران قرار میگیرد. هرگز مشخص نشد مهدی رسولپناه چطور سر از این پست مهم درآورد. او هیچ رزومه قابل ذکری نداشت و شاید همین بیتجربگی هم باعث شد گافهایی از جنس نطقهای آتشین اخیر از او سر بزند. بدیهی است که در شکل درست باشگاهداری امثال رسولپناه هرگز نمیتوانند به چنین مناصبی دست پیدا کنند. از سوی دیگر شکل جدایی مهدی ترابی از پرسپولیس هم مستقیما به سبک مدیریت غلط رسولپناه مربوط میشود؛ مدیری که نتوانست روی قرارداد یکی از مهمترین بازیکنانش اشراف پیدا کند و او بهطور رایگان جدا شد. حتی علی علیپور هم مفت رفت و باشگاه میتوانست روند مذاکره با این بازیکن را خیلی قبل از پایان فصل آغاز کند؛ اتفاقی که همه جای جهان رخ میدهد. در نهایت حرفهای تندی که جناب سرپرست کف کوچه و خیابان زد، مال پشت درهای بسته است و او حق نداشت با این قبیل سهلانگاریها و پردهدریها باشگاه را به هم بریزد.
نکات مثبت
«اما انصافا خیلی از حرفهای رسولپناه درست بود»؛ این جملهای است که طی چند روز گذشته به وفور در مورد سرپرست مستعفی سرخپوشان شنیده شد. کسانی که در این فضای سنگین و منفی جرأت حرکت ب رخلاف موج را داشتند، تأیید میکردند که بخش زیادی از مطالب طرحشده از سوی جناب دندانپزشک در همین فایلهای صوتی و تصویری درست بود. مهم نیست که دفاع از رسولپناه هماکنون رفتاری «ضدلایک» محسوب میشود؛ مهم این است که دغدغه او در مقابله با بازیکنسالاری و مربیسالاری قابل تامل است. در دوران ۲ مدیرعامل قبلی باشگاه، به دفعات قرارداد ثبتشده بازیکنان به بهانه تورم، پیشنهاد خارجی یا عملکرد خوب فنی ترمیم شد و یک بار مالی هنگفت برای پرسپولیس به دنبال آورد. بیخود نبود که پرداخت طلب برانکو این قدر طول کشید. وقتی هر بازیکن با چند بار آمد و رفت در باشگاه میتوانست رقم پایه قرارداد رسمیاش را افزایش بدهد، دیگر پولی برای پرسپولیس باقی نمیماند. این اتفاق هیچ کجای دنیا رخ نمیدهد. رسولپناه هم میتوانست به خواسته بازیکنان تن بدهد، آنها را راضی نگه دارد و امضاهایی بزند که تاوانش متوجه مدیر بعدی شود، اما این کار را نکرد. در همین ماجرای محمد نادری، رسولپناه در اوج فشارها میتوانست با حفظ او «به هر قیمتی» فضا را کمی به سود خودش آرام کند اما زیر بار این رفتار پوپولیستی نرفت. حفظ نادری مستلزم پرداخت ۱۵۰ هزار دلار به کورتریک بلژیک و پرداخت چند میلیارد تومان به خود این بازیکن بود که نمیتوانست به صرفه باشد. به علاوه فراموش نکنیم سرپرست پیشین باشگاه پرسپولیس با جذب ۷ بازیکن در کوتاهترین زمان ممکن، تیم را برای آسیا تجهیز کرد و این نفرات نقش مهمی در فینالیست شدن سرخپوشان داشتند. پرداخت طلب برانکو و حفظ بشار رسن هم از دیگر نکات مثبت مدیریت رسولپناه بود. او هر چقدر هم که بیربط، پراشتباه و ناشی بوده باشد، باز اخلاقی نیست که اقدامات مثبتش را نادیده بگیریم.»