جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 13 - ۱۰ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۸

وجود بیش از ۲۰ نوع مدرسه درکشور

ایران اکونومیست-عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش گفت: مدارس تیزهوشان در چارچوب مدل پیشنهادی مطلوب توزیع خیرِ تربیت مدرسه ای قرار نمی گیرد و نافی عدالت است و باید تا جایی که ممکن است این ساختار را حذف کنیم و دسترسی برابر و بهره گیری متناسب را فراهم کنیم.
وجود بیش از ۲۰ نوع مدرسه درکشور
کد خبر: ۳۶۵۰۱۵

دکتر محمد حسنی در ابتدای کرسی ترویجی مجازی با عنوان «مدارس تیزهوشان در ترازوی عدالت تربیتی» که به همت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برگزار شد با بیان اینکه یکی از مسائل مهم در هر جامعه ای عدالت است گفت: عدالت از ارکان اجتماع و از ماموریت های مهم انبیا است. شاید برای اولین بار افلاطون بحث عدالت را به صورت عملیاتی مطرح کرده است. عدالت آموزشی هم در همانجا مورد اشاره قرار می گیرد.

وی افزود: عدالت در دیدگاه فیلسوفان تقسیم بندی هایی شده که یکی از آنها تقسیم بندی ارسطو است که عدالت را به دو نوع توزیعی و کیفری تقسیم کرده است. عدالت توزیعی از جمله مسائل مهمی است که متفکران بزرگ به آن پرداخته اند.

حسنی اضافه کرد: عدالت توزیعی زمانی مفهوم می یابد که قرار است یک خیر اجتماعی توزیع شود. توزیع این خیرات مبنا و ملاک تحقق عدالت است. ثروت، سلامت، موقعیت های شغلی، اجتماعی و حرفه ای از جمله خیرات هستند. بهبودی و نیک بختی جامعه به تولید و توزیع خیرات بستگی دارد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با بیان اینکه اگر مفهوم عدالت را کمی تحلیل کنیم در درون مفهوم عدالت، مفهوم برابری یعنی توزیع برابر خیرات نهفته است گفت: بسیاری معتقدند عدالت به معنای توزیع برابر خیرات مانند ثروت، منابع مالی، سلامت، کرامت و ... است. یکی از اصول مورد تایید، اصل برابری است.

وی افزود: در سنت نبوی و علوی نیز بحث عدالت و برابری بسیار مورد توجه و تاکید قرار گرفته و برجسته است.

حسنی با بیان اینکه در میان فیلسوفان معاصر، مارکس این مفهوم را مورد توجه قرار داده و بر برابری توزیع خیرات تاکید می کند و بر شکل گیری جوامع سوسیالیستی معتقد است گفت: در مقابل این دیدگاه، دیدگاه سوسیال لیبرال را داریم که مبنای آن آزادی است و تلاش می کند اصل آزادی و استحقاق را مبنای عدالت قرار دهد.

وی ادامه داد: در جدال میان این دیدگاه ها، شواهد نشان می دهد یک نوع همگرایی در این ملاک ها در حال ایجاد است و استحقاق و برابری در حال حرکت و همگرایی به سمت یکدیگر هستند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در ادامه با بیان اینکه بشر امروزی به این نتیجه رسیده که اگر قرار است نسل جدید ظرفیت و توانایی هایش محقق شود و توسعه یابد، باید موقعیت های تربیتی تایید شده ای را برای آنها فراهم کنند گفت: با توجه به پیچیدگی جوامع، انسان ها باید بخش های بیشتری از ظرفیت هایشان را محقق کنند.

حسنی افزود: تربیت مدرسه ای که می توان عنوان آن را تربیت رسمی و عمومی نهاد، امروز رشد یافته و به عنوان نهاد مسلم و بسیار اساسی در جوامع شکل گرفته است.

وی با اشاره به اینکه تعلیم و تربیت یک خیر عمومی است و می تواند موضوع عدالت باشد عنوان کرد: برخی کالاها عمومی هستند و نباید توزیع آنها تابع توزیع خیرات دیگر باشد. آیا کالای تعلیم و تربیت مانند کالای خصوصی تابع خیرات دیگری باشد و منوط به آن باشد که به عنوان مثال فرد کجا زندگی می کند؟ درآمد و وضع مالی اش چگونه است؟ و ... این سوالات در حوزه خیر تعلیم و تربیت مطرح است. علت اهمیت این مسئله به اهمیت تعلیم و تربیت رسمی در جوامع برمی گردد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با بیان اینکه تفاوت تعلیم و تربیت مدرسه ای با تعلیم و تربیت های دیگر در این است که نسل حدید توانایی ها و ظرفیت های مشترکی پیدا کنند و برای زندگی در یک جامعه آماده شوند گفت: اما در عین حال وقتی این مشترکات در حال شکل گیری است برخی تفاوت در ظرفیت ها و توانایی ها بین افراد وجود دارد که باید به آنها توجه شود. اما در نهایت مبنای مهم و اصلی تعلیم و تربیت مدرسه ای، توجه به اشتراکات عمومی است.

حسنی افزود: بر اساس این تفکر است که مبنای عدالت توزیعی را در تعلیم و تربیت بر برابری قرار می دهیم زیرا تعلیم و تربیت، عمومی و جزو حقوق مسلم انسان ها در جوامع تلقی شده است. این برابری مبنای توزیع خیرِ تعلیم و تربیت رسمی است. اما سوال اینجاست که اگر ملاک تنها «برابری» باشد، با تفاوت های بین افراد باید چه کنیم؟ آیا نباید به اصل استحقاق توجه کنیم؟ باید توجهی هم به استحقاق و تفاوت ها کنیم. اصل برابری باید با اصل استحقاق توامان درنظر گرفته شود.

وی با بیان اینکه عموما تفاوت های میان انسان ها را به استعدادهای فردی محدود می کنند اظهار کرد: آیا ملاک و ابزارهای لازم را برای شناسایی این استعدادها را در دست داریم؟ اگر قرار است در توزیع خیرِ تربیت مدرسه ای هر دو ملاکِ برابری و استحقاق مدنظر قرار بگیرند، اینها را باید با چه نسبتی در کنار یکدیگر قرار دهیم؟.

حسنی افزود: زمانی استعدادها خودشان را نشان می دهند که ابتدا توانایی های مشترک در یک بستر برابر فرصت های تربیتی شکل بگیرند. در نهایت این فرصت های برابر باید منجر به بهره گیری مناسب شوند. اگر برابری را اصل مقدم در نظر نگیریم، اصل استحقاق نیز قابل پیگیری نیست. تاخیر یا همزمانی دو اصل برابری و استحقاق خطرناک است، بلکه ابتدا باید اصل برابری رعایت و سپس اصل استحقاق مبنا قرار بگیرد و به عنوان مکمل مطرح باشد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با اشاره به پدیده تنوع مدارس در کشور گفت: وقتی خواستیم اصل ۳۰ قانون اساسی را اجرا کنیم، نزدیک به ۲۰ نوع مدرسه ایجاد کرده ایم، آیا این تنوع مدارس عادلانه است؟ پاسخم این است که تنوع مدارس به خودی خود عادلانه یا غیرعادلانه نیست. چون مدرسه عشایری یا شبانه روزی داریم که در راستای سیاست های جبرانی شکل گرفته است.

وی افزود: باید دید آیا تک تک مدارس با این مدل قابل انطباق هستند یا خیر؟ یکی از این مدارس، مدارس تیزهوشان هستند. اشکال اساسی مدارس تیزهوشان این است که گروهی از دانش آموزان را بر حسب یک ملاک مبهم که با ابزاری دارای اشکالات زیادی شناسایی می شود، برچسب بزنیم و یک نظام مستقل و مجزایی در تعلیم و تربیت رسمی و عمومی که هم و غم آن توزیع خیرات مشترک است برای آنها ایجاد کنیم.

حسنی ادامه داد: اشکال اصلی مدارس تیزهوشان در همین است که یک ملاک طبیعی مانند هوش را برای ارائه یک خدمات پرکیفیت و پر هزینه به گروهی از افراد مبنا قرار داده است. اما تا زمانی که مطمئن نشده ایم اصل برابری اجرا شده یک نظام هم ارز ایجاد کنیم و یک نوع انحراف در مدل پیشنهادی مطلوب توزیع خیر تربیت مدرسه ای محسوب می شود. البته از منظر روانشناسی و جامعه شناسی نیز نقدهای فراوانی به مدارس تیزهوشان وارد شده است.

به گفته وی به نظر می رسد مدارس تیزهوشان در چارچوب مدل پیشنهادی مطلوب توزیع خیر تربیت مدرسه ای قرار نمی گیرد و نافی عدالت است و باید تا جایی که ممکن است این ساختار را حذف کنیم و دسترسی برابر و بهره گیری متناسب را فراهم کنیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش افزود: پیشنهاد بنده این است که توجه به تفاوت ها را به تحقق برابری در دوران اولیه رشد کودکان معطوف کنیم. در دوره متوسطه دوم نیز نه با راهبرد جداسازی بلکه با راهبرد ارائه خدما ویژه در مدارس معمولی به استعدادها توجه کنیم؛ نه فقط تیزهوشی. معادل دیدن تیزهوشی و بااستعداد بودن اشتباه است و استعدادها انواع گوناگونی دارند.

فرهاد کریمی، رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نیز گفت: امیدوارم برگزاری این کرسی زمینه ساز طرح مسائل جدی تر در زمینه تحقق عدالت آموزشی باشد.

وی افزود: یکی از مباحث مهم و ارزشمند نظام آموزشی، مبحث عدالت آموزشی است که یکی از ابعاد آن پذیرش، سنجش و آموزش استعدادهای درخشان است که با توجه به ظرفیت های مهمی که در خصوص ارتقای راهبردهای آموزش و پرورش دارد نیازمند توجه است.

ایسنا

آخرین اخبار