«در بحبوحه مشکلات مالی، هفته گذشته مدیران هراسان پرسپولیس اقدام به انتشار شماره حساب باشگاه برای دریافت کمکهای نقدی و مستقیم از مردم کردند. با این همه موج انتقادها از این اقدام چنان بود که باشگاه خیلی زود منصرف شد و شماره حساب اعلامشده را حذف کرد. در این سالها بسیار پیش آمده که مدیران مستاصل سرخابیها دست نیاز به سمت مردم دراز کنند؛ اقدامی که معمولا هم عایدی چندانی برای باشگاه نداشته و به آبروریزیاش نمیارزیده است. در عین حال اما این حرکت از نظر منطقی، حرفهای و اخلاقی چند اشکال اساسی دارد.
ایراد اول
نخست آن که همه میدانند بخش زیادی از هواداران فوتبال را طبقه ضعیف جامعه تشکیل میدهد. بنابراین آیا رواست که کارگر و کارمند، آن هم در این شرایط بسیار وخیم اقتصادی، از جیبش به باشگاه کمک کند تا قرارداد چند میلیاردی یک بازیکن تمدید شود؟ آیا از این بیرحمانهتر امکان دارد؟ هر چقدر هم که از این محل پول جمع شود و منفعت حاصل بیاید، باز فلسفه و اساس این کار اشکال جدی دارد.
ایراد دوم
همه جای جهان پول اداره باشگاه از جیب هواداران تامین میشود و در این شکی نیست. اما آن چه در دنیای مدرن اتفاق میافتد به شکل غیر مستقیم و در قالب بهرهمندی از سرویسهای باشگاه است. هواداران بلیت ورود به ورزشگاه یا موزه باشگاه را میخرند، در رستوران طرف قرارداد تیم شام میخورند، با تاکسیهای اینترنتی شریک باشگاه جابهجا میشوند، پوشاک و اقلام هواداری را از فروشگاههای رسمی تهیه میکنند یا بابت تماشای تلویزیونی بازیها حق اشتراک میپردازند. در نهایت این پول به باشگاه میرسد اما حالت «اعانه» ندارد و هوادار هم در قبال پرداخت آن، سرویس گرفته است. شکل مستقیم دریافت کمک از مردم اما شبیه تکدیگری است و هرگز صورت خوشی ندارد.
ایراد سوم
درست در روزی که مدیران پرسپولیس برای دریافت کمکهای مردمی شماره حساب اعلام کردند، کارگزار طرف قرارداد باشگاه با صدور بیانیهای جزئیات پرداختی چند ده میلیارد تومانیاش را به سرخپوشان افشا کرد. خب سوال اینجاست که این پول از کجا آمده؟ مگر کارگزار عاشق چشم و ابروی باشگاه است که به آن پول مفت بدهد؟ همین مردم بنا به دعوت باشگاه، از امکانات کارگزار همچون اپلیکیشن استفاده کردهاند و بخشی از سود حاصل از آن به تیم رسیده است. پس چرا انتظار دارید مردمی که این کمک را کردهاند، به شکل مستقیم هم برای باشگاه پول کارت به کارت کنند؟ آیا بهتر نیست مثلا با بانک طرف قراردادتان برای شریک شدن در تراکنشهای اختصاصی هواداران قرارداد ببندید؟ چرا همیشه سادهترین راه را انتخاب میکنید؟
ایراد چهارم
اگر قرار است پول اداره باشگاه از طریق کارگزار و اسپانسر و پاداش آسیایی دربیاید و هر جا هم که کفگیر به ته دیگ خورد مردم کمک کنند، پس مدیران باشگاه چه میکنند؟ آیا کاری که آنها در این فرم انجام میدهند، چیزی غیر از «مدیریت هزینه» است؟ پس خلاقیت برای کسب درآمد بیشتر چه میشود؟ خب اگر این طور است یکی مثل جناب رسولپناه، سرپرست موقت باشگاه چرا در روز اهدای جام قهرمانی باید روی استیج برود؟ بابت کدام شاهکار، کدام گرهگشایی؟ حداقل به پرنسیبهای لازم برای جایگاهتان کمی توجه کنید لطفا!
دنیای اقتصاد