این روزها با نوسان های شاخص بورس اوراق بهادار که عمدتا نیز نزولی است، این پرسش پیش می آید که آیا بازار به نقطه سقوط نزدیک می شود یا این نوسان ها را باید به عنوان طبیعت بازار به رسمیت شناخت؟ آیا دولت و حقوقی ها موظف به حمایت از بازار و سبز نگه داشتن آن هستند؟ چه کسانی می توانند سرنوشت کلی شاخص را تعیین کند؟
یکی از عوامل تعیین کننده در تحولات بورس تهران، میزان ورود و خروج سرمایه به بازار است. کسانی که بر ضرورت حمایت از بازار تاکید دارند، مسوولیت دولت و حقوقی ها را تزریق نقدینگی به بازار می دانند. برخی نیز با ارایه آمارهای کلی، حقوقی ها را به خروج سرمایه از بازار متهم کرده و به استناد آن، مسوولیت کاهش شاخص را بر عهده آنها می دانند. در حالی که عده دیگری از تحلیلگران معتقدند، واقعیت، چیز دیگری است.
بر اساس آمار منتشر شده از 21 مرداد ماه تا 5 مهر و در 31 روزکاری حقوقی ها 21 هزار میلیارد تومان به صورت خالص از اشخاص حقیقی سهام خریداری کرده اند؛ به این ترتیب حقیقی ها با فروش 349 هزار میلیارد تومان در مقابل فروش حقوقی ها به ارزش96 هزارمیلیارد تومان، سهم خود را در خروج موقت از بازارسهام در کارنامه خود ثبت کردند.
از سوی دیگر بررسی میزان خرید حقوقی ها در دوره مذکور 117 هزار میلیارد تومان بوده که این رقم در مقایسه با خرید حقیقی ها که رقمی معادل 327 هزار میلیارد تومان بوده، نشان می دهد که حقیقی ها در دوره مذکور بیش از آنچه در این دوره خریده بودند، فروخته اند. درست بر عکس حقوقی ها که در مجموعا 21 میلیارد تومان سرمایه جدید وارد بازار کرده اند.
بنا بر عقیده این گروه از تحلیلگران، این آمارها نشان می دهد که برخلاف تصور عده ای، آنچه که امروز به نوسان بازار بورس دامن می زند چیزی نیست جز زد وبند های عده ای سرمایه گذار حقیقی، اما نه سرمایه گذاران عادی بلکه سوداگرانی که هر جا پا می گذارند، سود خود را در اختلال بازار می جویند. این افراد همان کسانی هستند که رکود بازار های اصلی داد و ستدشان؛ آنها را روانه بورس کرد و پس از آنکه سودی خوبی را ازاین بازار کسب کنند، اقدام به خروج سرمایه های خود از بازار سهام به مقاصد اصلی خود کردند و به زودی باید منتظر تحولات مهم تری در این بازارها بود چراکه این دلالان رهسپار بازارهای اصلی خود شده اند.
بررسی این کارشناسان و تحلیلگران حکایت از آن دارد که روند نزولی بورس، درست از زمانی آغاز شده که این سرمایهگذاران بزرگ حقیقی، پول خود را از بازار سهام به مقاصد کاری اصلیشان، یعنی بازارهای املاک، خودرو، ارز، طلا و واردات کالا، اعم از کالاهای کشاورزی تا واردات غذای حیوانات خانگی خارج کردند.
همراستا با اخبار؛ امروز هم اطلاعاتی مبنی بر ورود برخی از این منابع خارج شده از بورس به بازار ارز منتشر شد و قرار دادن تمام این پازل ها، به خوبی رد پای این افراد را که یکی از صدها نفری هستند که در حال برهم ریختن بازار هستند نمایان می کند، اما نکته مهم و قابل تامل آن است که آیا متولیان این بازار از جمله سازمان بورس و بانک مرکزی عزمی برای حل این معما و معرفی این افراد دارند؟
بررسی دقیق آمار به خوبی نمایان می کند که در 4 ماه ابتدایی سال، قریب به 50 درصد معاملات در دست کمتر از هزار نفر شخص حقیقی بود که عمدتا از فعالان بازار سرمایه نبودند و حالا که به بورس هجوم آوردند و سود خوبی هم درو کردند، با بازگشت به مامن اصلی خود در حال شعله ور کردن این بازارها هستند و نمونه واضح آن را می توان در نوسان نرخ ارز و رشد قیمت ملک و لجام گسیختگی قیمت خودرو مشاهده کرد.
این افراد سود خود را در بورس کرده اند و با انداختن سهم باد کرده به مردم عادی، از این بازار خارج شده اند اما و با زد و بندهای خود می کوشند تا فعالان بازار سرمایه را به جان یکدیگر انداخته و با قیل و قال ها کذایی، جنگی را به میان حقیقی ها و حقوقی شعله ور کنند تا همچنان از این آتش تنور سود آفرینی خود را گرم کنند و هیچ گاه هم در مظان اتهام قرار نگیرند.
در واقع این حقیقی های نفوذی، با انداختن بار گناه بازار نزولی به گردن اهالی بازار سرمایه به کوبیدن حقوقی ها و حامیان بازار اقدام کرده اند و دریغ از اینکه متولیان در تلاش باشند تا رد آنها را دنبال کنند هرچند که نهادهای نظارتی به راحتی می توانند پیدا کنند.
تسنیم