شاید اعتبار و ارزش جام حذفی به اندازه لیگ برتر نباشد اما به هر حالی قدری ارزش دارد که حضور در مرحله گروهی لیگ قهرمانان را برای یک تیم رزرو میکند و راه سادهتری برای حضور در آسیا نسبت به لیگ برتر است. جامی که این سالها آرزوی خیلی از بازیکنان و مربیان بوده اما نتوانستهاند به آن برسند.
حالا دو تیم پرطرفدار ایران یعنی استقلال و تراکتور باید برای به دست آوردن آن بجنگند. تیمهایی که به احتمال زیاد، فصل آینده با مربیانی متفاوت و تفکری دیگر به میدان خواهند رفت و حتی به دست آوردن دومین جام معتبر ایران هم نمیتواند حضور آنها روی نیمکت تیمشان را تضمین کند.
آبیها که حتی پیش از مشخص شدن فینالیست شدن تیمشان و برتری شاگردان مجیدی در داربی ۹۳، به دنبال جانشین او بودند تا دوباره استراماچونی را به ایران برگردانند، حالا حسابی شاهد دعوای مدیرعامل و سرمربی فعلی تیم هستند و استعفای مجیدی پس از صعود به فینال، به آبیها ثابت کرد که استقلال فصل بعد با مربی دیگری در زمین حاضر خواهد شد. جنگ رسانهای دیشب (دوشنبه) سعادتمند و مجیدی، حسابی آتش تفرقه را در یک طرف فینال جام حذفی سوزانتر کرده و حتی این احتمال وجود دارد که جام حذفی برای استقلال در این آتش بسوزد.
در سوی دیگر، تراکتوریها هم قصد ادامه دادن با الهامی را ندارند و گویا کسب قهرمانی در لیگ برتر برای زنوزی و مدیریت این تیم تبریزی بسیار مهمتر از کسب مدال طلای جام حذفی است. از علی دایی به عنوان جانشین اصلی ساکت الهامی نام برده میشود و سرمربی تراکتور اگر بخواهد در این تیم بماند، باید به عنوان دستیار، کارش را ادامه دهد که بعید به نظر ساکت الهامی راضی به قبول چنین سمتی در نیمکت تراکتور شود؛ نیمکتی که شاید اگر الهامی نبود، نه میتوانست به فینال حذفی بدسد و نه به سهمیه آسیا دست پیدا کند اما بسیاری از دوست داران تراکتور هم معتقد هستند که تیم تحت تفکر الهامی، توان لازم را برای قهرمانی لیگ برتر ندارد.
این مثال ساده از فینال جام حذفی نشان میدهد که ثبات در فوتبال ایران، هنوز واژهای غریب است و مدیران، جدا از آن چه در زمین فوتبال اتفاق میافتد، به دنبال انتخابهایی سلیقهای و طبعا باب میل هواداران هستند، حتی اگر تیم با سرمربی فعلیاش در مسیر موفقیت گام بردارد.
ایسنا