محمدرضا عارف استعفا کرد؛ این خبری بود که روز یعنی هفتم شهریور ماه به تیتر نخست رسانهها تبدیل شد. با این حال اما اگرچه این خبر برای عدهای بسیار عجیب بود، اما عدهای هم بودند که از مدتها قبل میدانستند این اتفاق رخ خواهد داد. اما چرا؟ شاید بد نباشد که نگاهی به اتفاقات روزهای قبل در این طیف سیاسی بیاندازیم.
ابتدای اردیبهشت ماه همین امسال بود که حجتالاسلام و المسلمین عبدالواحد موسوی لاری نائب رئیس شورای عالی اصلاح طلبان که سمت نایب رئیسی محمدرضا عارف در شورای عالی اصلاحطلبان را بر عهده داشت، طی نامهای استعفا کرد. او در بخشی از استعفانامه خود اظهار امیدواری کرده که با رفتن وی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان دست به اصلاح ساختاری خود بزند و نقش احزاب پر رنگتر شود.
این استعفا باعث شد پچ پچهایی درباره احتمال وجود اختلاف در این طیف سیاسی مطرح شود و برخی هم معتقد بودند که نفر بعدی که استعفا دامنگیر او خواهد شد، احتمالا محمدرضا عارف خواهد بود؛ چرا که از مدتها قبل به خصوص پس از انتخابات انتقادات بسیاری متوجه او و عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان شده بود، اما اصلاح طلبان نظر دیگری داشتند.
برای مثال احمد شریف عضو شورای عالی اصلاح طلبان در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در این باره گفت: هر چند عبدالواحد موسوی لاری دلیل اصلی استعفا نامه خود را شرایط جسمانی عنوان کرده، اما اشاره او به نقش احزاب نشان میدهد که او از کمرنگ شدن نقش احزاب در شورای عالی دلگیر و ناراحت است. او در آنها روزها گفته بود که این شایعهای هم که درباره استعفای محمدرضا عارف مطرح شده کذب است و چنین مطلبی نه جایی عنوان شده و نه حقیقت دارد.
علیرضا خامسیان مدیر روابط عمومی بنیاد ایرانیان هم در این باره گفته بود: «خبر استعفای عارف از شورای عالی سیاستگذاری صحت ندارد.»
وقتی همه تکذیبها تکذیب میشود
اما حالا مشخص شده که محمدرضا عارف حتی دو ماه قبل از موسوی لاری یعنی در اسفند ماه به فکر کنارهگیری افتاده و استعفای خود را نوشته بوده است. به نقل از روزنامه اعتماد عارف پس از انتخابات مجلس یازدهم که دوم اسفندماه ۹۸، در پی ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان در غیاب لیست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و با کمترین مشارکت تاریخ انتخابات جمهوری اسلامی رقم خورد، متن استعفای خود را به داود محمدی، دبیرکل انجمن اسلامی معلمان تحویل داده بود تا از این طریق به اطلاع اعضای شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان برسد.»
حالا برخی دلایل این استعفا را به سبب انتقاداتی میدانند که از طرف این طیف به عارف و به خصوص شورای عالی مطرح شد، انتقاداتی که بیشتر آنها به سبب شکست این جبهه در انتخابات مجلس یازدهم بود.
برای مثال غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگویی خواستار کنار گذاشتن تعارفات سیاسی میان اصلاح طلبان شد و گفت «با شخصیتهای محترم سیاسی رودربایستی نداشته باشیم. مثلا اینکه آقای محمدرضا عارف وقتی نامزد ریاست جمهوری شدند و اصلاح طلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند، نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کرده و بگوییم که او حتما رئیس شورای عالی باشد. کار سیاسی که رودربایستی ندارد. »
اصلاحطلبان باید از رأیدهندگان به جبهه اصلاحات پوزش بخواهند
همچنین در بیانیه حزب کارگزاران سازندگی در بهمن ماه آمده بود: اصلاحطلبان باید از رأیدهندگان به جبهه اصلاحات به علت ناکارآمدی، بیبرنامه بودن و عافیتطلبی و حتی انحصارطلبی در درون جبهه اصلاحات پوزش بخواهند. در نهایت هم انگار انتقادات از محمدرضا عارف و عملکردش در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان کار خود را کرد و او بالاخره تصمیم گرفت که از این سمت کنارهگیری کند، اما کنارهگیریاش برخلاف سیاستورزیاش مبتنی بر سکوت نبود و حاشیه و جار و جنجال به همراه داشت، چرا که عارف برخلاف رسم سیاسیون استعفای خود را با یک خبر صریح و یک بیانیه رسمی به اطلاع نرساند و اجازه داد که این موضوع از لابهلای گزارشی های خبری به گوش همگان برسد و چهرههای نزدیک به عارف که تا قبل از این ماجرا را تکذیب میکردند، مجبور شدند که تایید کنند که عارف بنای رفتن دارد.
موضوعی که احمد شریف دبیرکل حزب همبستگی دانش آموختگان ایران در مورد آن می گوید: آقای عارف تاکنون استعفای خود را به شورای عالی ارائه نکرده و من هم این موضوع را صرفا در خبرها شنیدم، اما روند این استعفاها معمولا اینگونه است که باید در جلسه عمومی شورای عالی مطرح شود، بعد هم درباره آن بحث و رای گیری شود و در صورتی که اعضا با آن موافقت کردند این استعفا پذیرفته میشود، اما چنین چیزی تا به حال مطرح نشده و ظاهرا صرفا به نقل از آقای محمدی خبر استعفای عارف منتشر شده و تا آنجا که من اطلاع دارم هیچ کدام از اعضا از این موضوع خبر ندارند.
شریف افزود که در نهایت باید گفت فردی که مدیریت جمعی را برعهده داشته و مورد حمایت آن جمع است استعفایش هم باید در همان جمع پذیرفته شود و در ابتدا باید دلایل ایشان شنیده شود و سپس تصمیم در این باره گرفته شود، این در حالی است که ما بعد از انتخابات مجلس هیچ جلسهای در شورای عالی نداشتیم و حتی استعفای موسوی لاری هم در شورای عالی مطرح نشده است.
علی صوفی از اعضای شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم در این باره گفته است که در جریان استعفای آقای موسویلاری هم ما از طریق فضای مجازی و رسانهها مطلع شدیم. اکنون هم بحث استعفای آقای عارف در شورایعالی مطرح نشده است و صرفاً رسانهها آن را منتشر کردند. نکته دیگر اینکه گفته میشود آقای عارف استعفایش را به آقای داود محمدی که او هم تنها یکی از اعضای شورای عالی سیاستگذاری است، داده است که این اقدام کاری غیرمتعارف است و معلوم نیست که چرا آقای محمدی در جریان استعفای دکتر عارف بوده، اما دیگر اعضا خبر نداشتهاند. همه این مسائل موضوع استعفای محمدرضا عارف را مشکوک میکند و طبیعی به نظر نمیآید و به نظر میرسد که به نوعی دوستان میخواهند بدون هیچگونه هزینهای ابتکار عمل را در دست بگیرند.» پس از این اتفاق بود که گمانه زنیهای بسیاری اتفاق افتاد و هر یک از شخصیتها نظر خود را در این زمینه ارائه دادند.
او چارهای جز استعفا نداشت
مثلا قربانعلی قائمی فعال اصلاح طلب درباره استعفای محمدرضا عارف از ریاست شورای عالی اصلاح طلبان، گفت: بحث استعفای موسوی لاری و عارف به این بازمیگردد که شورای عالی اصولا ساختاری موقتی بود که در انتخابات مجلس قبلی تشکیل شد و طبیعی است که پس از برگزاری انتخابات باید متناسب با شرایط خود را به روز میکرد، ولی متاسفانه این کار را نکرد، تا به جایی رسید که نتوانست اثر خود را در ساختار سیاسی کشور مخصوصا در حوزه اصلاح طلبان به خوبی بگذارد؛ در نتیجه به نظر من چارهای جز استعفا نداشت.
او ادامه داد: من برداشتم از این استعفا به سبب هجمهها نیست؛ بلکه نشانه ناکارآمدی شورای عالی اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو است، زیرا این شورا حتی در شرایطی که اقبال اصلاح طلبان به سوی این شورا وجود داشت هرگز نتوانست همه اصلاح طلبان را نمایندگی کند و دلیل من هم این است که وقتی نمایندگان مجلس از کلان شهرها مخصوصا به صورت متمرکز به مجلس و شوراها راه پیدا کردند نتوانستند رفتار و گفتار و حرکتهای منتخبان را متناسب با انتظاری که رای دهندگان از آنها داشتند مدیریت کند.
صوفی در خصوص اینکه استعفای عارف دلیل بر انحلال شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیست، افزود: «استعفای آقای عارف دلیل بر انحلال شورایعالی سیاستگذاری نیست، زیرا هیئترئیسه را اعضای شورا تعیین میکنند و استعفای نائبرئیس و حتی رئیس شورا نمیتواند حکم به انحلال شورا باشد. شورای عالی کاملاًً قانونی همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد و تمام مجوزهای لازم را از وزارت کشور دارد، فقط یک ایراد کوچک کمیسیون ماده احزاب وجود داشت که آن هم حل شد».
وقتی بود و نبود عارف برای اصلاحات فرقی نمیکند
ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا البته این موضوع را از زاویهای دیگر میبیند. او گفت: «احتمال کاندیداتوری عارف در انتخابات ۱۴۰۰ مطرح است و احتمالا به این دلیل خواسته زودتر استعفا دهد تا خیلی در انتخابات بعدی با اصلاحطلبان چسبندگی نداشته باشد.
دلیلش نیز این است که اصلاحطلبان به خاطر عملکردشان اکنون در افکار عمومی وجهه خوبی ندارند و این برای هر کاندیدایی که با اسم اصلاحطلبی وارد شود، یک امتیاز منفی است. عارف هم خواسته با دوری از اصلاحطلبان شانس خود را در انتخابات بعدی بیشتر کند. عارف هم میخواهد از چهره اصلاحطلبی خود کم کند و از طرف دیگر هم اطمینان دارد که اصلاحطلبان از او حمایت نخواهند کرد.»
زیبا کلام فعال سیاسی اصلاح طلب با تأکید بر این که بود و نبود عارف فرقی نمیکند، گفت: این که عارف باشد یا نباشد، شورای عالی اصلاح طلبان باشد یا نباشد، فرقی ندارد. بنابراین ما باید این دو مقوله را از هم تفکیک کنیم که ضرورت اصلاح وجود دارد، زیرا رهبری جریان اصلاحات ظرف این دو دهه نشان دادند که نمیتوانند و توانایی لازم را برای پیشبرد اصلاحات ندارند و جامعه نیز از آنها رخت بربسته است.
حالا استعفای عارف علنی شده و دلیل آن هرچه که باشد بیش از همه نشان از خالی شدند جبهه اصلاحات از شخصیتهای اصلی آن دارد. پس شاید بتوان نتیجه گرفت که امروز اصلاحات در کما قرار گرفته و باید دید که آیا می تواند از کما در بیاید یا ...
باشگاه خبرنگاران جوان