هاشمی در شیرگاه(مازندران) مدعی شده که «مردم سوریه از طرف حکومت خودشان
مورد حمله شیمیایی واقع شدهاند و حالا هم باید منتظر حمله خارجیها
باشند».
اظهارات هاشمی رفسنجانی فارغ از خاستگاه آن، نمونه روشن
ماجراجویی و بهانهتراشی برای دشمنان خونآشام ملتهای مسلمان منطقه است.
در واقع آقای هاشمی برخلاف ادعای همیشگی موضعی به غایت نسنجیده و افراطی
اتخاذ کرده که میتواند مستند دروغ آشکار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار
گیرد و این در حالی است که رسانههای غربی اخبار متعددی حاکی از نقش رژیم
سعودی در انتقال تسلیحات شیمیایی و کاربست آن از سوی گروههای مسلح و
تروریستها منتشر میکنند.
رسانههای غربی همچنین اغلب اذعان دارند
که با توجه به پیروزیهای بزرگ ارتش سوریه طی چند ماه اخیر، دلیلی ندارد
که این ارتش از سلاحهای شیمیایی آن هم علیه شهروندان خود و کودکان و زنان
حومه دمشق- و نه دشمنان- استفاده کند.
در هر حال بازی - انشاءالله
ناخواسته- هاشمی در زمین آمریکا و رژیم صهیونیستی چند گمانه نگرانکننده را
پیش میکشد. نخست اینکه ناتوانی جسمی و ذهنی وی باعث شده نتواند مصلحت خود
و کشور خود و مردم منطقه را تشخیص دهد و به رغم نبودن کوچکترین سندی،
همان ادعای رژیم ملک عبدالله سعودی و رژیم شیمون پرز و اوباما و کامرون را
تکرار کند.
احتمال دوم که در تناقض با گمانه نخست نیست این که
حلقه مشورتی آلودهای- از لحاظ اطلاعاتی- در گروه اطرافیان و مشاوران هاشمی
نفوذ کرده که مرتبا وی را به اتخاذ مواضع رادیکال و به دور از خرد و
اعتدال ترغیب میکند. وگرنه در شرایط عادی دلیلی ندارد یک چهره سیاسی مدعی
میانهروی و پرهیز از بهانهتراشی برای دشمنان، ادعاهای دروغ سران کاخ سفید
و تلآویو را که حتی سازمان ملل نیز آن را تأیید نکرده و پارلمان انگلیس
نیز حاضر نیست بپذیرد، تکرار کند. برای ناظران و تحلیلگران ردگیری این حلقه
بسیار ضروری است چرا که در آشوبافکنی 4 سال پیش بیگانگان نیز همین رفتار
غیرعقلانی به چشم میخورد.