امیر قلعه نویی، سرمربی تیم فوتبال سپاهان درباره انتخاب سرمربی تیم ملی اظهار کرد: آقای دایی انسان و مربی بزرگی است و من در رابطه با خودم صحبت می کنم. اصلا با اسم من بازی نشد. ما چندین جلسه داشتیم. آقایان به اصفهان آمدند و مذاکرات حدود یک ماه و نیم طول کشید. با آقای علینژاد صحبت کردیم. اما اینجا بحث تعهد من به سپاهان مطرح بود. تنها دغدغه من این بود. با اسم من بازی نشود. حتی آقای بهاروند و آقای کشوری به اصفهان آمدند و جلسه برگزار شد. آقای علی نژاد چندین مرتبه با من صحبت کرد. من به خاطر تعهدی که داشتم گفتم رضایت مسوولان سپاهان را بگیرند که آقای عظیمیان مخالفت کرد.
او ادامه داد: من گفتم به عنوان سرباز وطن هر کمکی از دستم بربیاید انجام میدهم. من وقتی سرمربی تیم ملی شدم که فوتبال در بدترین شرایطش بود که خوشبختانه نتایج خوبی هم گرفتیم. البته کم لطفی شد و آدمهایی بازی کردند چون منافعشان با بودن قلعهنویی قطع میشد. پروژه دادگاه را در رسانه ملی برای من گذاشتند. آن موقع هم آمدم بدترین شرایط بود و الان شرایط بدی نیست.
قلعهنویی که با رادیو جوان صحبت میکرد در پاسخ به این پرسش که اسکوچیچ با فکر به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده است یا خیر؟ توضیح داد: این همه مدیر در چند سال آمده است. آیا همه آنها لیاقت داشتند؟ فقط هم در فوتبال نمیگویم. در یک دوره مدیریتی ۱۷ هزار مدیر عوض میشود. نه فقط در این بخش بلکه سالهای گذشته این اتفاق افتاده است. آقایان پستی گرفتند و ۱۷ هزار مدیر را جا به جا کردند. آیا این درست است؟ جای دیگر هم این اتفاقات میفتد. اسکوچیچ یک مربی تحصیل کرده است و سابقه داشته و نتایج بدی هم با بضاعتش نگرفته است.
سرمربی سپاهان اضافه کرد: یک بخشی از این جنجالهای رسانهای برای این است که فوتبال برگزار نمیشود و باید این هم بازیها را انجام بدهند. ما باید طوری رفتار کنیم که شان و شخصیت آدمها حفظ شود. الان هم مد شده که هر کسی هر چیزی دلش میخواهد می گوید تا جایگاهی پیدا کند. ارزشها و اخلاقمداری نه فقط در فوتبال بلکه در جاهای دیگر هم نیست. بعضی از آدمها اعتقاد دارند بدنامی بهتر از بینامی است. شما یک مصاحبه بکن فقط برای این که روی بورس باشی. احترام و کرامت آدمها از همه چیز مهمتر است. اسکوچیچ آمده ولی هنوز اتفاقی نیفتاده که ما او را قضاوت کنیم. در مملکت ما از این مسائل زیاد است. مثلا فلان مدیرکل آیا لیاقتش بوده است؟
قلعه نویی ادامه داد: در مملکت ما در این چند دهه از این اتفاقات زیاد افتاده است. فوتبال هم تریبون دارد. آنقدر که اسم رییس فدراسیون شنیده میشود شاید اسم رییس جمهور نیاید. فوتبال جایی است که تریبون دارد و یک سری آدم ها در آن غرق می شوند. فلان مدیر الان چند سال است که رفته است ولی ۲ هزار مصاحبه درباره فوتبال کرده است. آن آدم ها هم به نیت خدمت آمدند ولی اینها اگر قابلیت داشتند چرا در رشته خودشان از آن ها استفاده نشده است؟ چرا باید امثال آقای مصطفوی بیرون باشند؟ یا امثال آقای دادکان؟
او با بیان این که مشکل بالاتر از بحث مدیریت است اظهار کرد: مشکل این است که ما سیستم و برنامه نداریم. وقتی برنامه داشته باشید هر اتفاقی بیفتد بین ۵ تا ۱۰ درصد بالا و پایین میشود. مثلا فوتبال آلمان را ببینید. یوآخیم لو بعد از قهرمانی جهان بدترین نتایج تیم ملی آلمان را گرفت ولی سیستم ادامه داشت. یک زمانی بعد از انتخاب رییسجمهور در ایران، شخصی که نزدیک او بود و جایی رای نمیآورد به او پست ریاست سازمان تربیت بدنی را میدادند. انسانها باید حقیقت را بگویند. حالا که اسکوچیچ انتخاب شده است باید به او زمان بدهیم. انتخاب هم از جنس فوتبال است و باید به او کمک کنیم. من خودم کاندیدای اصلی تیم ملی بودم و به خاطر تعهدی که داشتم مخالفت کردم. الان هم میگویم از اسکوچیچ به خاطر ایران حمایت کنیم. من یک روز گفتم باید به خاطر ایران کیروش را دوست داشته باشیم. منچستریونایتد بعد از فرگوسن هنوز شرایط مناسبی پیدا نکرده است. بازیکنان خوب و بزرگی داریم و باید همگی کمک کنیم. الان تیم ملی ما چند تیم ملی است و باید آن را یک تیم ملی کنیم. این را به آقایان بهاروند و علینژاد هم گفتم. بازیکن و مدیر باید بدانند جایگاهشان کجاست. در این صورت تیم ملی راحت به جام جهانی صعود میکند.
ایسنا