طبق بند پ ماده ۹۲ قانون برنامه ششم توسعه دولت مکلف است تا پایان سال اول اجرای برنامه با مشارکت سازمان صدا و سیما و وزارت ورزش و جوانان، تمهیدات قانونی لازم در خصوص نحوه تقسیم درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی را پیش بینی کند و در حالی قانون برنامه ششم از سال ۱۳۹۶ آغاز شده و باید تا پایان همان سال آن، نحوه تقسیم درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی پیش بینی میشد که پس از حدود سه سال این قانون حتی در مرحله ابتدایی نیز قرار ندارد.
بن بست اقتصاد ورزش ایران به دلیل نبود حق پخش
پرداخت حق پخش تلویزیونی در ورزش ایران فراتر از یک چالش و معضل است، اتفاقی که اقتصاد ورزش کشور را به بن بست رسانده و با توجه به رویه پیش گرفته شده طی سال های گذشته و دورنمایی که از اظهارات مسئولان مشخص است، نباید به پرداخت مطالبات ورزش کشور که ناشی حق پخش تلویزیونی است امیدوار بود، هرچند که به نظر می رسد گره کور این ماجرا حتی به سختی اما در نهایت به دست باشگاه های خصوصی باز می شود.
فضا همچنان به گونهای است که چرخه معیوب اقتصاد ورزش ایران به عنوان یک بحران اساسی برای باشگاهها و متولیان آن تبدیل شده و در این بین سازمان صداوسیما با نپرداختن حق پخش، هر سال بیشتر از سال قبل قدرت نمایی میکند تا باشگاههایی که ماهیت آنها اساسا دولتی است نگاهشان به جیب دولتی باشد که تاکنون قصد نداشته دستش را از تصدیگری در ورزش کوتاه کند و گاه و بیگاه با شعار خصوصیسازی، تنها وانمود کرده که قصدی برای تحقق آن وجود دارد؛ قصهای که به نظر می رسد با عزم دولت در سال ۱۳۹۹ مبنی بر واگذاری سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در بورس و آغاز فرآیند خصوصی سازی این باشگاه ها مسیر خود را تغییر خواهد داد هرچند که نباید به این زودی ها نسبت به تغییرات اساسی در فرایندهای اقتصادی ورزش کشور امیدوار بود.
اصلیترین پرسش در مورد چالش حق پخش
اصلیترین پرسش فعلی این است که چه زمانی قرار است چالش حق پخش رقابتهای ورزشی از تلویزیون حل شود؟ چه زمانی مجلسیها قصد دارند سازمان صدا و سیما را با اعمال قانون، ملزم به پرداخت حق پخش رقابتهای ورزشی کنند؟ تا چه زمانی صرفا قرار است تمام درآمدهای تبلیغاتی به جیب صدا و سیما برود و تا چه زمانی باید باشگاههای ورزشی نگاهشان به جیب دولت باشد؟
سازمان صداوسیما نشان داده به هیچ وجه حاضر به پرداخت مطالبات بهحق ورزش نیست و هرچند که بارها و بارها مقوله عدم پخش بازیها به عنوان یک اهرم فشار مطرح شده اما در نهایت از این مساله به عنوان یک مقوله امنیتی و حاکمیتی یاد کردهاند و پرونده آن بینتیجه مختومه شده است و به نظر میرسد از وزارت ورزش گرفته تا روسای فدراسیون های ورزشی از جمله فدراسیون فوتبال هیچکدام قدرت اثرگذاری برای گرفتن حق پخش تلویزیونی رقابتهای مختلف ورزشی را ندارند و روز به روز ورزش ایران فقیرتر از گذشته به حیات خود ادامه میدهد و در این بین، مجلس شورای اسلامی نیز احتمالا اراده یا دغدغهای در این رابطه ندارد!
تمام گرههای این چالش به دست نمایندگان مجلس باز خواهد شد تا حق پخش ورزش ایران مستقیما به جیب ورزش کشور واریز شود و تنها یک سازمان، همه درآمدهای حاصل از آن را را به جیب نزند. قابل ذکر اینکه صرفا حق پخش فوتبال ایران رقمی معادل ۱۵۰ میلیون دلار برآورد شده است و به گفته یک عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال برنامه ریزی فوتبال در دنیا نشان میدهد که ۶۵ تا ۷۵ درصد درآمد فوتبال دنیا از حق پخش است و علت بدهکاری تیمها و ناتوانی بخش خصوصی و غیبت بخش خصوصی در اداره تیمها نبود حق پخش است و کشورهایی نظیر عربستان سعودی ۱۰۰ میلیون دلار، امارات ۱۵۰ میلیون دلار، کرهجنوبی ۴۶۰ میلیون دلار و انگلیس که بیش از ۳ میلیارد پوند از طریق حق پخش درآمد داشتهاند.
جدی شدن فرایند خصوصی سازی در ورزش ایران به واسطه واگذاری سرخابی ها
حال اما واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در سال جاری آنگونه که به نظر می رسد و از اخبار مشخص است به طور جدی در دستور کار وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزیر ورزش و جوانان، وزیر دادگستری و رییس سازمان خصوصی سازی قرار گرفته است و طبق اظهارات مسئولان، عرضه اولیه سهام این دو باشگاه در بدبینانهترین حالت تا پایان سال و در خوشبینانهترین حالت در نیمه نخست سال جاری در بورس مدنظر قرار میگیرد.
در همین راستا نیز رییس جمهوری به وزیر امور اقتصادی و دارایی دستور صریح داده که هرچه سریعتر سازوکار عرضه سهام بنگاههایی که در اختیار دولت، نهادهای عمومی و نیروهای مسلح هستند، در بورس فراهم شود که بر همین اساس وزارت ورزش و جوانان و وزارت امور اقتصادی و دارایی بر آغاز واگذاری سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به عنوان یک اولویت مهم تاکید و اعلام کردهاند که در نهایت پس از سالها این اتفاق در سال ۹۹ محقق خواهد شد.
اما آغاز واگذاری سهم دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در بورس شروطی دارد که تا زمان انجام این شروط واگذاری به بخش خصوصی امکان پذیر نخواهد بود که در این راستا بروز رسانی اساسنامه دو باشگاه، مشخص شدن حساب و کتابهای این دو باشگاه با فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و جوانان و صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان و نیز خروج از ورشکستی از جمله شروطی است که باید در این راستا مدنظر قرار گیرد.
مسیر جدید صدا و سیما با ورزش ایران پس از خصوصی سازی
به طور حتم با واگذاری باشگاه های ورزشی به بخش خصوصی معادله صدا و سیما در خصوص عدم پرداخت حق پخش تلویزیونی رقابت های ورزشی بر هم خواهد خورد چراکه بخش خصوصی به هیچ وجه حاضر نخواهد بود بدون هزینه به سازمانی نظیر صدا و سیما خدمت رسانی کرده و برایش محتوای رایگان تولید کند. این مسئله نه تنها در مورد مسابقات ورزشی بلکه در مورد ویژه برنامه های ورزشی نیز صدق می کند و به طور حتم خصوصی سازی باشگاه های ورزشی در ایران مسیر جدیدی را در روابط مالی سازمان صدا و سیما با ورزش کشور تعریف خواهد کرد که دیگر همچون گذشته یک طرف تعیین کننده و دارای قدرت بلامنازع نیست و باید به ازای درآمدهای ناشی از حق پخش تلویزیونی سهم باشگاه های ورزشی را نیز بپردازد.
ایسنا