يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۹ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۶

نوازی: برای استقلال زندان رفتم

ایران اکونومیست- «محمد نوازی» با اشاره به خاطره شهر آورد جنجالی سال ۱۳۷۹ گفت: وقتی بازی به پایان رسید درگیری و جر و بحث میان بازیکنان دو تیم شکل گرفت که باعث شد تا من و چند بازیکن دیگر به زندان برویم. سه روز در زندان قصر بودم و این به خاطر استقلال بود.
نوازی: برای استقلال زندان رفتم
کد خبر: ۳۴۶۲۸۳

 

«محمد نوازی» یکی از بازیکنان شاخص استقلال در سال‌های گذشته محسوب می‌شود و خاطرات خوبی را با پیراهن آبی رقم زده است.

نوازی  خاطرات جالبی را از روزهایی تعریف کرد که بازیکن استقلال بود و پیراهن شماره ۸ را می‌پوشید.

اولین باری که پیراهن استقلال را پوشیدی به خاطر داری؟

مگر می‌شود چنین اتفاق خوشایند و بزرگی را فراموش کنم. بازی با تیم ملی عمان بود که در ورزشگاه آزادی برگزار شد و من برای اولین بار پیراهن تیم محبوبم‌ را پوشیدم.

۲ گل زدی؟

آره، یک روز رویایی برای من در آن مسابقه رقم خورد و در اولین بازی توانستم ۲ گل بزنم. شاید باور نکنید اما آن شب از فرط خوشحالی تا صبح خوابم نبرد.

سال‌ها برای استقلال در پست دفاع چپ بازی کردی اما به یکباره به سمت راست منتقل شدی؟

من ۱۵ سال دفاع و هافبک‌ چپ بازی کردم و البته به راحتی توانایی بازی با هر دو پا را داشتم. زمانی که به استقلال آمدم دفاع چپ بودم اما زمانی که سکوموروخوف هدایت این تیم را برعهده گرفت، علی رضا واحدی نیکبخت را از ابومسلم به استقلال آورد و مرا به سمت راست منتقل کرد.

به تصمیم سکوموروخوف اعتراض نکردی؟

نه، علی رضا واحدی نیکبخت یکی از بهترین چپ‌ پاهای فوتبال ایران بود و توانست به خوبی توانایی‌های فنی‌اش را به نمایش بگذارد و برای من نیز فرقی نداشت که در چه پستی بازی کنم چرا که بازی کردن در استقلال برایم بزرگ‌ترین افتخار بود.

روزهای خاطره‌انگیزی را نیز در سمت راست برای استقلال پشت سر گذاشتی؟

بله، لطف خدا و حمایت هواداران استقلال بود تا بتوانم خاطرات خوبی را از خودم در پرافتخارترین تیم ایران در قاره کهن به نمایش بگذارم.

بهترین بازی‌ات با پیراهن استقلال در کدام بازی بود؟

من هر وقت پیراهن استقلال را پوشیدم سعی می‌کردم بهترین نمایش را به اجرا بگذارم و به جز چند بازی که تعداد آن به اندازه انگشتان یک دست هم نیست عملکردی خوبی را داشتم. من قبل از هر بازی فقط به یک موضوع فکر می‌کردم.

چه موضوعی؟

اینکه شاید آخرین بازی‌ای باشد که برای استقلال به میدان می‌روم و باید طوری در زمین حاضر شوم که هیچ وقت افسوس نخورم.

بهترین گلتی که زدی به کدام تیم بود؟

چند گل خوب در استقلال زدم که برای همیشه در ذهنم حک شده است، در پاسخ به این پرسش می‌توانم از گلی که در ‌شهرآورد به احمدرضا عابدزاده زدم بگویم یا از گلی که در جام حذفی از وسط زمین وارد دروازه ذوب‌آهن کردم، حرف بزنم.

بعد از گلی که از نیمه‌های زمین به پرسپولیس زدی برای عابدزاده کری نخواندی؟

من هیچ وقت اهل کری نبودم و در تمام دورانی که فوتبال بازی کردم برای حریفان رجزخوانی نکردم. عابدزاده دوست من بود و همواره برایش احترام زیادی قائل هستم.

آن شهر آورد با اتفاقات حاشیه‌ای خاصی همراه شد، خاطره مشخصی داری؟

وقتی بازی به پایان رسید، درگیری و جر و بحث میان بازیکنان دو تیم شکل گرفت که باعث شد تا من و چند بازیکن دیگر به زندان برویم. سه روز در زندان قصر بودم و این به خاطر استقلال بود.

با محرومیت سنگینی هم روبرو شدی؟

با رای کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال با محرومیت ۸ ماهه روبرو شدم و این اتفاق باعث شد تا ماه‌های زیادی از فوتبال دور باشم.

در تمام سال‌هایی که فوتبال بازی کردی می‌توانستی لژیونر شوی اما این اتفاق رخ نداد، چرا؟

متاسفانه برخی از آقایان اجازه ندادند این اتفاق رخ بدهد.

چه کسانی و برای چی؟

من سال اولی که به استقلال آمدم قرارداد ۵ ساله‌ای را با این تیم امضا کردم و از نظر مالی پول چندانی نگرفتم، در تمام آن سال‌ها پیشنهادات بسیار خوب خارجی داشتم اما برخی از آقایان این پیشنهادات را پنهان می‌کردند و به من نمی‌گفتند. اگر کمی با من صداقت داشتند محمد نوازی خیلی زودتر از بازیکنان دیگر و به تیم‌های خوب اروپایی می‌رفت و شرایط بهتری از امروز داشت. همین عدم صداقت باعث شد تا از استقلال جدا شوم.

نوازی از رفتارهایی که در طول دوران فوتبالش انجام داده پشیمان نیست؟

من هیچ وقت برای استقلال کم نگذاشتم و به آن افتخار می‌کنم. همین الان هواداران استقلال و پرسپولیس به من احترام می‌گذراند و این برایم دنیایی ارزش دارد. سالم زندگی کردم و مثل برخی‌ها با لابی و خراب کردن دیگران پشت و مقام نگرفتم. صداقت داشتم و اگر با هر فردی اختلاف داشتم مستقیم و چشم در چشم به او می‌گفتم. برخی از دوستان شبانه به دفتر مدیر و خانه سرمربی می‌رفتند و دیگران را خراب می‌کردند و پشت سر من حرف می‎‌زدند و الان وقتی به گذشته خود نگاه می‌کنم، عذاب وجدان ندارم.

با مربیان زیادی کار کردی و حتی دچار چالش شدی؟

من اسم آن را چالش نمی‌گذارم و اختلاف سلیقه بود، روزی که به استقلال آمدم زنده یاد ناصر حجازی سرمربی بود و با مربیانی همچون مرحوم منصور پورحیدری، پرویز مظلومی، امیر قلعه ‌نویی، کخ، صمد مرفاوی، فیروز کریمی،‌ سکوموروخوف در استقلال کار کردم و شاید برخی اوقات جر و بحثی شکل گرفته باشد اما هیچ وقت از دایره ادب خارج نمی‌شدم و خدای ناکرده بی احترامی نکردم.

بهترین شعاری که از سوی هواداران استقلال شنیدی چه بود؟

«محمد دیوید بکام»؛ این شعاری بود که علاقه خاصی به آن داشتم و همیشه از شنیدن آن لذت می‌بردم.

 ایرنا

آخرین اخبار