چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 11 - ۸ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۰۳ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۶
کارشناس مسائل پولی و بانکی عنوان کرد؛

عملیات بازار باز؛ ابزار رسیدن به هدف کنترل تورم و ثبات تولید

ایران اکونومیست- کارشناس مسائل پولی و بانکی گفت: پیاده سازی عملیات بازار باز اجرای یکی از ابزارهای متعارف سیاست پولی است که نظام پولی ما آن را نداشته است.
عملیات بازار باز؛ ابزار رسیدن به هدف کنترل تورم و ثبات تولید
کد خبر: ۳۴۵۳۰۲

تیمور رحمانی در گفت‌وگو با مجله تازه‌های اقتصاد به بررسی عملیات بازار باز پرداخته و تاکید کرده است عملیات بازار باز می‌تواند شروع شود بدون اینکه الزاماً با هدف‌گذاری تورم همراه باشد. آنچه که در زیر می‌خوانید متن کامل گفت‌وگوی تیمور رحمانی عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و صاحب نظر اقتصادی با مجله تازه‌های اقتصاد است.
هدف از به‌کارگیری ابزار عملیات بازار باز توسط سیاست‌گذار پولی چیست و چه دستاوردهایی را در صورت فراهم‌شدن همهٔ زیرساخت‌ها و شرایط اجرای کامل آن به‌همراه خواهد داشت؟
ابتدا باید گفت عملیات بازار باز می‌تواند شروع شود بدون اینکه الزاماً با هدف‌گذاری تورم همراه باشد. عملیات بازار باز یک ابزار است و خیلی از کشورها در زمانی که هدف‌گذاری تورم نداشتند نیز عملیات بازار باز را به‌عنوان یک ابزار بانک مرکزی در اختیار داشتند و بانک مرکزی در آن زمان برای کم و ‌زیادشدن حجم پول در اقتصاد از عملیات بازار باز استفاده می‌کرد. در واقع، پیاده‌سازی عملیات بازار باز اجرای یکی از ابزارهای متعارف سیاست پولی است که نظام پولی ما نداشته است. آن چیزی که عملیات بازار باز را درحال حاضر متفاوت کرده و یا چیزی که در ذهن منتقدان و تحلیلگران است در اصل عملیات بازار باز نیست، بلکه هدف‌گذاری تورمی است؛ به این معنا که عملیات بازار باز هدف نیست و ابزار است و از طریق این ابزار، بانک مرکزی می‌خواهد به هدف نهایی برسد. حال، این اهداف چیست؟ اهداف نهایی ابتدا کنترل نرخ تورم است؛ یعنی بانک مرکزی تلاش کند نرخ تورم را در حول‌وحوش عددی که فکر می‌کند از نظر اجتماعی بهینه است نگه دارد. همچنین، ثبات‌بخشی به تولید نیز از این طریق دنبال می‌شود و بانک مرکزی می‌خواهد اجازه ندهد تولید ملی دچار نوسانات زیاد شود و درعین‌حال در زمان رکود بتواند با استفاده از ابزاری که در اختیار دارد زودتر مشکل رکود را حل کند و اقتصاد را به شرایط ثبات برساند. بنابراین، عملیات بازار باز ابزار است و علاوه‌برآن بانک مرکزی به هدفی میانی احتیاج دارد و این هدف میانی الآن در دنیا نرخ سود در بازار بین‌بانکی است و با استفاده از عملیات بازار باز و ابزارهای جانبی یعنی کریدور نرخ سود می‌توان به اهداف نهایی دست یافت. در این کریدور، نرخ سود کف و سقف دارید و در نرخ کف معمولاً بانک مرکزی از بانک‌ها سپرده قبول می‌کند و در نرخ سقف کریدور نیز معمولاً با وثیقه به بانک‌ها در بازار بین‌بانکی اعتبار می‌دهد و عملیات بازار بازار در کنار این نرخ سقف و کف مجموعهٔ ابزار بانک مرکزی است و هدف میانی یا واسط آن در واقع نرخ سود بازار بین‌بانکی است.
بانک مرکزی می‌کوشد آنچه مطلوب اقتصاد به‌عنوان نرخ سود بازار بین‌بانکی است تشخیص بدهد و زمانی‌که تشخیص داد به‌عنوان نمونه نرخ ۱۸ درصد است، این اصطلاحاً به‌عنوان نرخ سود سیاستی در نظر گرفته می‌شود و کریدوری هم دارد حول همین نرخ سیاستی که تعریف می‌شود که به‌مرور آن کریدور باید محدودتر شود. نرخ سود هدف نهایی بانک مرکزی نیست و هدف میانی محسوب می‌شود؛ یعنی بانک مرکزی با عملیات بازار باز و ابزارهای جانبی سعی می‌کند نرخ سود را حول آن چیزی که نرخ سود سیاستی است در بازار بین‌بانکی نگه دارد و آن وقت اگر به این هدف میانی رسید، به این معنی است که چون این نرخ سود سیاستی با توجه به هدف نهایی تورم و ثبات تولید تعیین می‌شود یعنی اولاً تشخیص دادید که اگر می‌گویید نرخ سود بازار بین‌بانکی باید فلان عدد باشد، معنی آن این است که برای کنترل تورم و ثبات تولید این نرخ مناسب است. حال، شما با عملیات بازار باز سعی می‌کنید نرخ سود را حول‌وحوش نرخ سیاستی نگه دارید و از این طریق می‌توانید به سطح تولید مناسب در اقتصاد و نرخ تورم مناسب دست پیدا کنید و در این زمان تورم و تولید به‌معنای اهداف نهایی عملیات بازار باز تلقی می‌شوند، ولی نرخ سود بازار بین‌بانکی هدف واسط و میانی است که اقتصاد را به نرخ تورم مطلوب و رشد تولید برساند. بنابراین، هدف‌گذاری نرخ تورم به این صورت است و عملیات بازار باز به این شکل پیگیری می‌شود و در ایران درصد بالایی این دو مبحث را خلط می‌کنند و فکر می‌کنند عملیات بازار خود هدف نهایی سیاست‌گذار پولی است، ولی این عملیات خود یک ابزار است و هدف اصلی سیاست‌گذار پولی کنترل تورم و ثبات تولید است؛ بنابراین در واقع چیزی که مهم است کنترل تورم و ثبات تولید است و عملیات بازار باز یک ابزار است. درعین‌حال، این عملیات به‌تازگی شروع شده است و زمان می‌برد تا در اقتصاد جا بیفتد و شما از آن زمان به بعد می‌توانید با خیال راحت از آن استفاده کنید و این هدف زمان می‌برد و بانک مرکزی به‌هیچ‌وجه این‌گونه فکر نمی‌کند که با اجرای عملیات بازار باز نرخ تورم و ثبات تولید به نرخ مناسب خود خواهد رسید. اگر بانک مرکزی چنین تصوری بخواهد داشته باشد، کار از همان ابتدا گره خواهد خورد، ولی قطعاً چنین نگاهی ندارد و به‌دقت می‌داند چه محدودیت‌ها و گرفتاری‌هایی وجود دارد، ولی ابزارها را معرفی کرده تا به‌مرور اقتصاد را به‌سمت نرخ تورم مناسب سوق بدهد و به سروسامان برسد.
چه دامنه‌ای از نرخ تورم را می‌توان با اجرای عملیات بازار باز متصور بود؟ به بیان ساده‌تر، پس از اجرای موفق عملیات بازار باز و مشخص‌شدن کارکردهای آن، نرخ تورم در چه محدوده‌ای قرار خواهد گرفت؟
اینکه این سیاست‌گذاری نوین پولی می‌تواند نرخ تورم را کنترل کند تردیدی در آن نیست، چون بالاخره در دنیا اتفاق افتاده و کشورهایی با استفاده از این سیاست توانستند نرخ تورم را به‌صورت محسوسی کاهش بدهند. ولی طبیعی است که شما نمی‌توانید در اقتصاد ناترازی انباشت کنید و بعد بگویید سیاست‌گذاری پولی بانک مرکزی آن را حل خواهد کرد؛ ناترازی به‌شکل کسری بودجه‌های همیشگی نه موقتی، چون موقتی ممکن است برای مقابله با رکود نیاز به کسری بودجه باشد، ولی اگر شما کسری بودجهٔ شدیدی داشته باشید که پایداری مالی برای دولت زیر سؤال برود نمی‌توانید امیدوار باشید بانک مرکزی بتواند همه‌چیز را حل کند و یا اگر ریسک‌های دیگری در اقتصاد انباشت می‌شود و تلاشی برای کنترل آن‌ها صورت نمی‌گیرد، نمی‌توانید بگویید سیاست پولی همهٔ آن‌ها را حل می‌کند. منظور این است که با اجرای عملیات بازار باز، اقدامات دیگری نیز باید برای کاهش ناترازی‌ها در اقتصاد صورت بگیرد که در نهایت بتواند به کنترل نرخ تورم منجر شود. حال اینکه نرخ در چه دامنه و محدوده‌ای است، باید بدانیم چقدر طول می‌کشد تا این عملیات به سرانجام برسد و هم اینکه آن عدد مطلوب چه نرخی است. این در واقع مسئله‌ای نیست که خیلی بتوان با قاطعیت دربارهٔ آن سخن گفت و عدد مطلوب نرخ تورم می‌تواند در طول زمان تغییر کند؛ به‌عنوان نمونه در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، خیلی از افراد عنوان می‌کردند که کاش بانک‌های مرکزی می‌توانستند نرخ تورم هدف را بالاتر ببرند و این نشان می‌دهد که متأثر از شرایط، ممکن است نرخ تورم مطلوب تغییر کند، ولی کسی نمی‌گوید در بلندمدت نرخ تورم مطلوب به‌عنوان نمونه ۲۰ درصد است. در کوتاه‌مدت ممکن است شما از نرخ تورم مطلوب به‌دلیل ملاحظات دیگر عدول کنید. به‌طور معمول، نرخ تورم مطلوب اگر صفر نیست، نمی‌تواند خیلی بالاتر هم باشد. بنابراین بعد از سپری‌شدن یک مدت زمانی، باید دنبال نرخ تورم‌های تک‌رقمی باشیم که مطمئن باشیم بتوانیم آن را حفظ کنیم، ‌ ولی اینکه چه زمانی طول می‌کشد تا به نرخ مطلوب برسیم به تکانه‌هایی بستگی دارد که به اقتصاد وارد می‌شود. کنترل ناترازی‌های اقتصاد در این بخش تعیین‌کننده است و هرچقدر ناترازی‌های وارده به اقتصاد شدیدتر باشد، ممکن است دیرتر به نرخ مطلوب تورم برسید و هرچقدر تلاش برای کاهش ناترازی‌های اقتصاد کمتر باشد، دیرتر به اهداف دست خواهید یافت؛ ‌ بنابراین، نمی‌توان گفت بعد از یک‌سال و دو سال به آن خواهیم رسید و مسیر این‌گونه است و ما اگر سعی کنیم تورم متوسط را در یک دورهٔ سه تا چهارساله به دامنهٔ ۱۲ درصد تا ۱۳ درصد هم بیاوریم، هنوز هم ممکن است خیلی موفقیت محسوب شود. اما به‌طور طبیعی اگر زمان بیشتر باشد، باید نرخ را به‌سمت نرخ‌های تک‌رقمی ببریم و آن را حفظ کنیم. ولی امروز نمی‌توان گفت که چند سال طول می‌کشد به تورم‌های مطلوب و بلندمدت می‌رسیم و نرخ تورم مطلوب هم الآن مشخص نیست که چه عددی است و این نرخ در طول زمان تغییر خواهد کرد و ممکن است از این نظر بخواهیم خود را مرتباً به‌روز کنیم.
در مجموع، چالش‌های پیش روی اجرای این طرح را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
می‌خواهم این نکته را بگویم که چون خیلی از افراد نقد می‌کنند و می‌گویند عملیات بازار باز در زمان مناسبی اجرا نمی‌شود و یا اینکه گفته شده است ابتدا باید زمینه‌های اجرای آن فراهم شود تا اجرای عملیات بازار باز موفق باشد، من می‌خواهم بگویم اساساً راه‌اندازی عملیات بازار باز در واقع راه‌اندازی یک ابزار است که خیلی‌ها به این موضوع توجه ندارند؛ به‌عنوان نمونه، شما نرخ ذخیرهٔ قانونی را به‌عنوان یک ابزار در سیاست پولی داشتید؛ حالا وجود و یا نیودِ نرخ ذخیرهٔ قانونی نمی‌تواند به این‌صورت باشد که بگوییم چه زمانی باشد و یا نباشد. نرخ ذخیرهٔ قانونی ابزاری است که بوده است و هست و فعلاً هم در چهارچوب بانکداری مرکزی یک ابزار است و کسی دربارهٔ آن بحثی نمی‌کند. در این زمینه، نمی‌گوییم که ابتدا باید همهٔ مشکلات حل شود تا بعداً نرخ ذخیرهٔ قانونی را اعمال کنیم؛ در مورد عملیات بازار باز نیز همین‌گونه است و شما ابزار معرفی می‌کنید و این ابزاری که معرفی می‌شود دربارهٔ آن بحث بستر و شرایط موضوعیت ندارد، چون شما ابزار معرفی کرده‌اید و از این به بعد اینکه چگونه از این ابزار استفاده کنید تا به هدف مطلوب برسید مهم است. خود ابزار مشکلی ندارد و شما می‌توانید از آن استفاده نکنید و یا زیاد استفاده کنید و یا تمام تمرکز را بر آن قرار بدهید و تلاش شود تا در چهارچوب هدف‌گذاری تورم تمام تلاش صورت گیرد تا نرخ کنترل شود. در واقع، الزاماتی که می‌گوییم فراهم نباشد به این معنی نیست که شما نباید عملیات بازار باز را راه‌اندازی کنید. معنی آن این است که شما در توفیق این ابزار وقفه داشته باشید و به‌سرعت به آن اهداف مطلوب خود نرسید که بانک مرکزی نیز از قبل این موضوع را می‌داند و حواسش جمع است که یک هدف آرمانی را متصور نباشد که از طریق عملیات بازار باز به مردم بگوید نرخ تورم از سال آینده به‌عنوان نمونه ۳ درصد خواهد بود و هیچ‌گاه چنین ادعایی نشده است و حواس بانک مرکزی جمع است که چگونه این ابزار جا بیفتد که در یک بازه مطلوبی اقتصاد را به سمت‌وسوی مطلوب هدایت کند.
آخرین اخبار