اما در مقابل این گفتههای مقامات بورسی، مخالفان هم معتقدند که در شرایط کنونی، سازمان بورس و اوراق بهادار برای حمایت از سرمایهگذاران میتوانست تصمیمات بهتری اتخاذ نماید و شرایط را به گونهای پیش برد که به سمت افزایش عرضههای اولیه پیش رفته و در کنار آن، ورود شرکتهای دولتی به بورس را تسهیل کند.
مقام مسئول | اظهار نظر | |
سعید اسلامی بیدگلی-عضو شورای عالی بورس |
سازمان بورس و اوراق بهادار با هدف خاصی این بخشنامه را صادر کرده و باید بررسی شود که آیا میتوانند به این هدف برسند یا خیر؛ مسأله اینجاست که بخش مهمی از رشدهایی که در حال حاضر در بازار سرمایه رخ میدهد، ناشی از هیجانات است و همزمان با آن نیز پول زیادی وارد بازار سرمایه میشود؛ فعالان بازار سرمایه نگران رشد برخی از شرکتها و صنایع بودند و این نگرانیها به سازمان بورس منتقل شد و نهایتاً تصمیم گرفتند دامنه نوسان را کاهش دهند. یکی از تصمیمات اصلی دولت برای کاهش این التهابات میتوانست این باشد که بلوکهای جدیدتری از سهام شرکتهای دولتی وارد بورس شده و فرآیندهای ورود شرکتهای جدید و واگذاریها نیز تسهیل شود. همچنین سهام شناور شرکتها در سطح شرکتهای بورس افزایش یابد تا ظرفیت جذب نقدینگی برای بازار سرمایه در مجموع افزایش یابد تا ورود نقدینگی جدید، صرفاً به افزایش قیمت منجر نشود بلکه منجر به بزرگ شدن ارزش پایه بازار و بیشتر شدن سهم منابع تأمین مالی از طریق بازار سرمایه شود. دلیل اصلی تصمیم تازه هیأت مدیره بورس این است که سازمان بورس نگران افزایش رفتارهای هیجانی میان سهامداران است؛ لذا این بخشنامه را صادر کرد. بزرگترین دغدغهای که الان وجود دارد، ایجاد صفهای خرید و فروش در معاملات شنبه است و همزمان باید ببینیم که آیا بر روی میزان ورود پول به بازار نیز تأثیر میگذارد یا خیر؟ ضمن اینکه قرار است تا پایان سال چندین عرضه سهام دیگر را هم شاهد باشیم که اتفاق خوبی است و از انباشت تقاضا برای سهام نمادهای معدود جلوگیری میکند. |
|
علی سعدوندی- کارشناس بازار سرمایه |
یکی دیگر از ضررهایی که این سیاست به بازار و جامعه وارد میکند، تضعیف عدالت اجتماعی است چرا که این سیاستها تنها تأثیری که در بازار میگذارند تطویل صفهای خرید و فروش خواهد بود. یکی از ضررهایی که این سیاست به بازار و جامعه وارد میکند، تضعیف عدالت اجتماعی است؛ چرا که این سیاستها تنها تأثیری که در بازار میگذارند تطویل صفهای خرید و فروش خواهد بود کسانی که دسترسی به سامانه معاملات دارند مانند نزدیکان سازمان بورس و یا کارگزاران، میتوانند در ابتدای روز که معاملات آغاز میشود دستورهای خرید و یا فروش خود را با فراغ بال و آزادانه وارد کنند و عملاً تعیین کننده معاملات در ادامه روز خواهند بود اما افراد عادی که دسترسی به رانتهای سامانهای ندارند، عملاً از معاملات حذف میشوند. این بخشنامه یک آپارتاید و تبعیض علیه فعالان بازار سرمایه است. به عنوان مثال کسانی که در سالهای گذشته در معاملات بورس حضور داشته اند، میتوانند به ادامه معاملات خود بپردازند اما کد اولیها و آنهایی که اخیراً کد معاملات بورس را دریافت کرده اند، باید اول آموزش ببینند تا امکان معامله داشته باشند. هیچ تضمینی وجود ندارد که فردی که ۱۰ سال در بورس کار کرده است هنوز هم به جزئیات معاملات تسلط داشته باشد ولی بورس اولی، از فعالیت بازار سرمایه آگاهی نداشته باشد. اگر قرار است محدودیتی ایجاد شود باید برای همه باشد. در صورتی که قرار باشد صفهای خرید و فروش طولانی باشد باید مکانیزمی شبیه بازار اولیه برقرار شود و به همه افراد به یک اندازه سهام فروخته شود. راهکارهای مبتنی بر حراج در پایان روز در بسیاری بورسهای مدرن جهان اجرا میشود که میتوان به جای راهکارهای من درآوردی و اختراع مجدد چرخ، از تجربیات بشری و علمی بهره جست. |
|
محمد صادق الحسینی- کارشناس بازار سرمایه |
راهی که برای کنترل بازار سهام از سوی وزارت مربوطه در پیش گرفته شده غلط است. راه کنترل حباب در سهام برخی شرکتها این نیست که دامنه نوسان قیمت به دو درصد محدود شود؛ با این توصیف، وزارت اقتصاد برای دغدغهای درست، راهحلی غلط در پیش گرفته است. شکی نیست که رشد شاخص بورس خصوصاً در ۳ ماه گذشته غیرعادی بوده و باید تصمیماتی برای کنترل و مدیریت آن اتخاذ میشد. این امر بارها از سوی کارشناسان مختلف از جمله خود من مورد تاکید قرار گرفته بود. سازمان بورس اگر بدون فشارهای بیرونی، مثلاً تهدید به مالیات ستانی، بتواند تصمیم بگیرد، تصمیمات خوبی میگیرد کما اینکه در ۴ سال گذشته عملکرد مدیریتی سازمان از ادوار مختلف قبلی با اختلاف بهتر بوده و کنترل سایر بازارها از جمله ارز که عدم کنترل آن بخش واقعی اقتصاد را با مشکل مواجه میکند با مدیریتی که در بازار سهام انجام شد ممکن شده است. بهترین راه در این شرایط عرضه حداکثری در بازار است. چه عرضههای اولیه و چه افزایش میزان سهام شناور در بازار. چرا میانگین سهام شناور در بازار حدود ۱۵ درصد و سهام شناور آزاد کمتر از ۵ درصد است؟ این دست سازمان بورس نیست. در اختیار دولت و سازمانهای شبه دولتی نظیر سازمان تأمین اجتماعی و غیره است. چرا سهامشان را عرضه نمیکنند؟ گفته میشود که سازمان بورس بارها نامه نوشته و خواستار عرضه بیشتر سهام شده است ولی این کار انجام نشده است. |
|
مهدی محمود رباطی- عضو کانون کارگزاران بورس |
سوال این است که آیا با فرض پذیرفتن نقش سیاستگذاری و هدایت گری سازمان بورس، رفتار این سازمان مبنی بر نامحرم دانستن مردم و از موضع بالا به پایین رفتار کردن متولیان این سازمان با سهامداران و ذی نفعان بازار سرمایه، درست است یا خیر؟، به نظر من باید گفت این نوع رفتار کردن با فعالان بازار سرمایه توهین آمیز است. از دیگر تبعات منفی این رفتار دستوری سازمان بورس، اعتمادزدایی میان فعالان بازار سرمایه و مدیران سازمان بورس است؛ آنها میبایست از یک هفته قبل فعالان بازار سرمایه را در جریان میگذاشتند و برای آنها علل اتخاذ این تصمیم را توضیح میدادند نه اینکه ناگهان چهارشنبه شب اطلاعیهای صادر شود که قرار است از شنبه صبح این اتفاق رخ بدهد. این مدل رفتارها ریسک بازار سرمایه را به شدت بالا میبرد و فعالان بازار همواره مطرح میکنند که یکی از بزرگترین ریسکهای ما در این بازار، خودِ سازمان و نحوه اطلاع رسانی سیاست گذاری و تصمیم گیری های خلق الساعه و بک شبه است. از آنجا که بیشتر مدیران فعلی یا قبلی سازمان بورس، دولتی بوده و هستند و مرتباً در نهادهای مختلف اقتصادی در سمَت های گوناگون جابجا میشوند، دغدغهای از محل کسب و کار و ارتزاق این بازار ندارند؛ در حالی که بسیاری از فعالان اقتصادی، شرکتهای سرمایه گذاری، فعالان حقیقی بازار سرمایه و… به این بازار به عنوان محل کسب و کار خود نگاه میکنند؛ بنابراین این نوع تصمیم گیری از سر نداشتن حس مسئولیت نسبت به سرمایه گذار نشأت میگیرد. با این تصمیم، احتمال خروج نقدینگی از بورس و انتقال آن به بازارهای موازی پایین است اما در عوض از این پس با قفل شدگی سهام در صفهای خرید یا فروش مواجه خواهیم شد که زمان این قفل شدگی صفها ممکن است به یک تا دو ماه هم برسد. چون وقتی دامنه نوسان ۲ درصد باشد، به راحتی میتوان صف غیر واقعی روی هر سهم یا نماد ایجاد کرد. |
|