مهران مدیری شب گذشته میزبان نسیم ادبی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما بود. نکته جالب هنگام ورود این بازیگر پخش موسیقی تیتراژ سریال شهرزاد بود چرا که این بازیگر در این سریال پرمخاطب حضور داشت. عاشق بازیگری در تئاتر هستم
در بخش ابتدایی مدیری پیرامون فعالیتهای این هنرمند سوال کرد و او پاسخ داد: کار خودم را از تئاتر شروع کردم، چرا که من عاشقانه تئاتر را دوست داشتم و چیزی برای من عاشقانهتر از حضور روی صحنه نبود. از این طریق با مردم همراه بودم و تا به امروز اجراهای بسیاری را با کارگردانهای شناخته شده تجربه کرده و بسیار آموخته ام. تقریبا حدود ۸۰ تئاتر را تا الان کار کرده و میتوانم بگویم که زندگی را در تئاتر آموختم.
وی ادامه داد: به نظرم جذابتر از حضور در صحنه چیز دیگری برای من وجود ندارد. این حضور حس زنده بودن به من میدهد. حتی بعد از این همه سال، زمانی که دوباره روی صحنه میروم یک حس عجیب و غریب همراه من است.
مدیری پیرامون حضور بازیگران سینما در تئاتر سوال کرد و ادبی گفت:من اصلا با این موضوع مخالف نبودم، واقعیت این است که من بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون را جدا نمیدانم.
ادبی در خصوص واکنشهای مردم نسبت به هنرمندان عنوان کرد: این موضوع بسیار واضح است چرا که مردم حرفهایی از سلبریتیها شنیدهاند و در نهایت اتفاق نیفتاده، حتی برخی از آنان هنرمندان را الگوی خود قرار داده اند، اما متاسفانه اتفاقات خوب رخ نداده و مردم هم از این اتفاق خشمگین هستند.
مردم از تئاترهای لاکچری استقبال کردند مدیری سراغ تاجهای لاکچری رفت و درباره این موضوع صحبت کرد و بازیگر سریال شهرزاد بیان کرد: خود من به شخصه میگویم که جامعه به انواع تئاترها نیاز دارد، همه سبک کار تئاتر داشته باشیم. اما مردم نسبت به همین تئاترها هم استقبال داشتند. شاید به خاطر بازیگرها و سالنها و موضوعات دیگر این اتفاق افتاده است. البته از طرفی هزینه این تئاترها به هزینه سالنهایی مربوط میشود که نمایش در آنها به روی صحنه میرود.
ماجرای جالب ازدواج با یک آهنگساز بداخلاق
بازیگر سریال برادر جان درباره ازدواج خود توضیح داد: با آقای ابراهیم اثباتی که همسر من هستند، در نمایش «خانم» پری صابری همکار بودیم، آهنگساز این نمایش بود و خیلی هم آدم بد اخلاقی بودند (خنده)
من گفتم چطور میشود با ایشان حرف زد. همیشه میگویند که همه چیز با تنفر شروع و به عشق ختم میشود، برای ما اینگونه رقم خورد
در این برنامه اتفاق جالبی رخ داد و مدیری درباره اینکه چرا خانم بازیگر هیچ کجا نامی از دایی خود یعنی محمود کلاری نبرده است پرسید و او گفت: دوست نداشتم که دیگران گمان کنند از نام او استفاده میکنم. زمانی که من کار خود را تازه شروع کرده بودم، مادربزرگم به آقای کلاری گفت که نسیم کار خود را در تئاتر شروع کرده تا او مرا کمک کند.
وی ادامه داد: اماآقای کلاری نپذیرفت و گفت اگر او میخواهد در این حرفه حضور پیدا کند، همانطور که من برای حضور در این حرفه زحمت کشیدهام و کسی حمایتم نکرد، نسیم هم باید زحمت بکشد. اگر استعدادش را داشته باشد خودش راهش را انتخاب میکند و من کاملا برای حضور او با تجربه کم در سینما مخالف هستم، من ابتدا خیلی ناراحت شدم و به مادربزرگم گفتم کاش نمیگفتی.
این بانوی بازیگر گفت: من خودم شروع به کار تئاتر کردم و به مرور کارم را ادامه دادم. امروز خیلی خوشحالم و از او ممنونم که خیلی بیشتر از من سختی کشیده است. چرا که هم دورهای آقای کلاری و همه همکاران دوره سختتری را سپری و راه سخت تری را طی کردند و من این این مسیر را بسیار بیشتر دوست دارم.
مدیری درباره اینکه غرور دارند سوال کرد و ادبی گفت: مغرور به این معنی نیست که غد باشم. بلکه از زنهای ضعیف بدم میآید و همیشه در کارهایم بیشتر دوست دارم که نقش زنهای قدرتمند را بازی کنم. زنانی که تلاش میکنند تا زندگی خود را بسازند.
آشپزی به سبک بازیگر سریال شهرزاد
در بخش دیگر، مجری دورهمی پیرامون آشپزی جالب این بازیگر سوال کرد و دستور پخت قلیه ماهی را پرسید که نسیم ادبی گفت: من جنوبی نیستم و از همه جنوبیها عذر خواهی میکنم چرا که به مدل خود این غذا را درست میکنم، من قلیه ماهی با تن ماهی درست میکنم سبزی قلیه و تن ماهی و سبزیجات خاص خود را دارد.
ادبی پیرامون دغدغه این روزهای خود عنوان کرد: این روزها بیشتر دغدغه کارگردانی دارم، فیلم کوتاه ساخته و بازهم در حال ساخت آن هستم تا در آینده فیلم بلند بسازم. البته کارگردانی تئاتر را بیشتر دوست دارم و تدریس بازیگری هم دارم. البته من با دانشجویانی که کار اولشان بوده و کارگردانهای فیلم اولی بازی کرده ام.
در ادامه مدیری به فوبیا این بازیگر نسبت به کبوتر سوال کرد و او پاسخ داد: چند وقت پیش قرار بود که نمایش آقای پسیانی را تماشا کنم، در سالن چند کبوتر وجود داشت، به یکی از دوستانم گفتم که میخواهم از اینجا بروم، امکان دارد که از سالن خارج شوم؟
وی افزود: خیلی از کبوترها میترسم. زمانی که پرندهها درسالن پرواز میکردند، بدن من در تمام طول مدت نمایش یخ کرده بود. شاید در بچگی این ترس در وجود من از یک اتاق بستهای که کبوتر وجود داشت به وجود آمد و من ترسیدم.
در بخش دیگری مدیری چند کلمه مطرح کرد تا نظر این بازیگر را درباره آنها بداند.
مدیری: فضای مجازی
ادبی: حریم خصوصی
سیمرغ: عشق
تلویزیون: آزادی
دوبله: صداقت
کتاب: مهربانی
تن ماهی: زندگی (خنده)
در بخش پایانی ادبی گفت: من حسرتی در زندگی ندارم چراکه خواسته خودم در زندگی بازیگری بوده و به آن رسیده ام. احساس خوشبختی دارم، زیرا تا زمانی که سلامت هستیم و حالمان خوب است خوشبختیم.