از زمانی که جامعه ایرانی به سمت تجدد و پیشرفت و کمال گرایی رفت و دقیقا از زمانی که رشد تکنولوژی به شدت مردم را درگیر کرد، شروعی بود برای دلتنگی های همه ما. دلتنگی هایی که گذشته را با همه خاطره های خوب و بد برایمان ورق می زد. همینطور که گذشت در کنار اینکه مردم روز به روز بیشتر درگیر فضای جدید زندگی خود می شدند، از آن سمت تمایلشان یه مرور خاطره های قدیمی و فضایی که روزگاری در آن رشد کرده بودند بیشتر می شد.
مردمی که از گذشته بدون هیچ امکاناتی با سرعت یک موشک به حالی پر از امکانات و تکنولوژی روز پرتاب شده بودند حالا و بعد از چشیدن طعم اینترنت و موبایل هوشمند و تمامی راه های ارتباطی ساده تر، از یادآوری گذشته خود به شدت غرق در لذت می شدند. حالا و در این شرایط سازندگان برخی آثار تلویریونی و سینمایی رگ خواب مخاطبانشان را در دست گرفتند و با توجه به علاقه سیل کثیری از مردم به گذشته و به عبارتی نوستالژی بازی، محتوای تولیدات خود را به این سمت بردند.
البته فارغ از حوزه هنر، اغلب کارآفرینان هم به این سمت رفتند. بارها دیده ایم که خوراکی های دهه ۶۰ ای تا رستوران هایی به همین نام و چاپ دفتر و کتاب های کودکان دهه ۶۰ و طرح های نوستالژی روی کیف و روسری و مانتو و ... همه نشان از این دارد که مردم از بازگشت به عقب و خاطره بازی لذت می برند.
اما در این گیر و دار چند برنامه تلویزیونی هم مدتی است به این سمت رفته اند.برنامه بچه های دیروز که چند سال پیش با اجرای مسعود فروتن از شبکه سه سیما بروی آنتن رفت، پرونده ای درباره کارتن های قدیمی سیما در دهه ۶۰ بود. مجری برنامه مدام از لفظ شما یادتون نمیاد اون زمانا .... در ابتدای اغلب جمله هایش استفاده می کرد و همین جمله مخاطبین را به دنیای گذشته می برد. حال ممکن بود برخی از بیننده های برنامه در آن دهه هنوز متولد نشده باشند اما با شنیدن جمله تبلیغی مجری به فکر جستوجویی کوتاه درباره برنامه مربوطه می افتادند.
** چهل تیکه یا موج سواری روی نوستالژیها
در دهه نود اوج برنامه سازی و موج سواری روی بار نوستالژیهایی بود که از کودکی با آنها بزرگ شدیم. یکی از این برنامهها «چهل تیکه» نام دارد که این شبها از شبکه نسیم بروی آنتن میرود. بخش مهم ساختاری این برنامه به نوستالژیها و یادآوری آنها میپردازد و بخش دیگری به دعوت از مهمان و دوره کردن خاطرات قدیم و حضورشان در سریالها و برنامههای تلویزیونی توسط مهمان خلاصه میشود.
** صداپیشه «دیرین دیرین» و اجرای برنامه
محمدرضا علیمردانی که قبل تر بیشتر به عنوان بازیگر، صداپیشه و خواننده شناخته شده بود با چهل تیکه پا به دنیای اجرا گذاشت. دنیایی که این روزها اغلب بازیگران و هنرمندان تلویزیونی و سینمایی به راحتی به آن ورود میکنند. یکی از نقشهای ماندگاری که علیمردانی به ایفای آن پرداخت نقش بائو در سریال «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم بود. مردی شمالی با ظاهری روستایی، فرقی از سمت راست باز شده و چهرهای سبزه و البته با نمک و البته ساده و با سیاست که قصد داشت مادر خود را به عقد بابا پنجعلی دربیاورد. علیمردانی بعد از تجربه حضور در «پایتخت۴» برای نوروز سال بعد در سریال قرعه به کارگردانی برزو نیک نژاد به ایفای نقش پرداخت و نقش متفاوتی را بازی کرد.
علیمردانی این سالها بیش از اینکه در حیطه اجرا و بازیگری فعالیت داشته باشد، در حوزه صداپیشگی و تدریس صداپیشگی کار کرده است. او علاوه بر اینکه در انیمیشنهای بسیاری به دوبله شخصیتهای معروف کراتونی پرداخته است، در برخی سریال و فیلمها نیز دوبلور بوده است. در سریال «سقوط یک فرشته» به کارگردانی بهرام بهرامیان نقشی که فقط صدای آن شنیده میشد توسط علیمردانی اجرا شده بود. صدای شخصیت تختی در فیلم تختی، تمامی شخصیتهای انیمیشن «دیرین دیرین» و صداپیشگی شخصیت قیطون خان در برنامه رنگین کمان و عروسک غنچه در «خندوانه» از کارهای شاخص علیمردانی در این سالها بوده است.
اما او این روزها برای اولین بار اجرای برنامه «چهل تیکه» را به کارگردانی الهام حاتمی به عهده دارد.
** همجواری با برج میلاد
این روزها اغلب استودیوهای برنامههای تلویزیونی که به صورت پخش زنده بروی آنتن نمیروند، در سولههایی خارج از سازمان صداوسیما ضبط می شوند و شاید تعداد انگشت شماری از برنامهها باشند که همچنان استودیویشان در داخل سازمان قرار داشته باشند. استودیوی «چهل تیکه» نیز یکی از همین استودیوهایی است که در بزرگراه همت و در سولهای جنب برج میلاد واقع شده است. سولهای نه چندان بزرگ عوامل اصلی و فرعی این برنامه را در خود جای داده است.
** استودیویی پر از نور
از دری آهنی و قدیمی وارد سوله خواهید شد، سولهای که برای این برنامه تعبیه شده است. فضای داخل اینجا از نور بی بهره است و بیشتر چراغها در محوطه استودیو چیده شده است. قبل از رسیدن به دکور استودیو سه اتاق قرار دارد که یکی از آنها اتاق گریم و لباس، دیگری اتاق مهمان و بعدی اتاق فرمان است. علیمردانی در اتاق گریم زیر دست گریمور است تا بعد از چند دقیقه وارد استودیو شود. تهیه کننده نیز کنار او است تا نکتههای لازم برای گفتوگوی امشب را با او هماهنگ کند.کمی آنطرف تر چند مونیتور بزرگ چیده شده است و خانمی که پشت آنها نشسته است و کارهای مربوط به رنگ و نور تصویر ارسالی از استودیو را انجام میدهد.
** دیواری مزین به طرح میدان حسن آباد
قسمت انتهایی این سوله که کاملا از فضای دیگر آن جدا شده است، با دیوار سفید دکور و چند پله وارد دکور برنامه میشود. دکور برنامه آنطور که در تصویر تلویزیون میبینید بزرگ نیست. فضایی سراسر سفید از زمین و دیوارها گرفته تا صندلیهای مهمان و مجری همه و همه سفید رنگ هستند. روی دیوارهای این دکور طرحی سراسری از عمارتی واقع در میدان حسن آباد دیده میشود و کمی آنطرفتر عکس هنرمندانی قرار دارد که در قید حیات نیستند.
** تصاویری که با حضور تماشاگرها ضبط شد
در دو سمت ورودی به استودیو دو سری صندلی چیده شده است و تماشاگرهای برنامه روی صندلیها نشستهاند. مدیر صحنه توصیههای لازمی از جمله رعایت کردن حجاب، صاف نشستن و ... را به آنها میگوید. علاوه بر این با دستور مدیر صحنه و با کمک تماشاگرها، بخشهای کوتاهی از حضور تماشاگران ضبط میشود از جمله این بخشها میتوان به کف زدن، خندیدن و بلند شدن برای احترام به ورود مهمان اشاره کرد.
** «چهل تیکه»- عالی ترین کیفیت!
به محض ورود به دکور نوار فیلم وی اچ اس که روی آن نوشته شده: شبکه نسیم- برنامه چهل تیکه (عالی ترین کیفیت). حتی این جمله نیز نوستالژی پنهانی دارد که فقط یک دهه شصتی میتواند آن را به خوبی درک کند. شاید قصهاش برایتان جالب باشد که در دهه ۷۰ و زمانی که ویدئو به تازگی در دسترس برخی افراد نه عموم مردم قرار گرفته بود، فیلمها با چند کیفیت ضبط میشد و برای سهولت در پیدا کردن کیفیت مورد نظر روی برچسب فیلم، کیفیت آن را مینوشتند. دقیقا کاری که سازندگان این برنامه انجام دادند.
** راکورد صحنه باید حفظ شود
این امکان وجود ندارد که خبرنگار روی صندلی و در کنار تماشاگران بنشیند چراکه اگر به هر علتی نتوانست تا پایان برنامه همراه گروه باشد، راکورد صحنه حفظ نخواهد شد و از قوانین برنامه خارج است. به همین دلیل تا جایی که میشود داخل استودیو و در مواقع ضروری از مونیتورها برنامه را نگاه میکنیم.
** پیرمردی که هر قسمت میآید
سبک و سیاق و ساختار «چهل تیکه» به شکلی است که کاملا بوی نوستالژی دارد. از زمانی که برنامه شروع میشود مجری، یک پیرمرد با نمک میشود که این تکنیک را هم از صداپیشگی با خود به همراه دارد. علیمردانی که به گفته خود نقش پدربزرگش را بازی میکند، با دقت روی هر رفتار و صحبتهای او آنها را به اجرا درمیآورد و این بخش یکی از بخشهای جذاب این برنامه است.
** گذشته کاری مهمان پیش روی مخاطبان
مهمان وارد استودیو میشود و دوربین نمایی از تماشاگرها را ضبط میکند که در حالت ایستاده مشغول کف زدن برای مهمان و ورود او به استودیو هستند. به طور معمول تماشاگرها برای استقبال و حرمتی که برای مهمان قائلند برای ورود او میایستند. بعد از آن مجری با مهمان مشغول صحبت میشوند. بخش مهم صحبتهای بین این دو به گذشته و مسیر دوران کاری که مهمان از ابتدای کارش تا به الان طی کرده برمیگردد و یکی از بخشهای جذاب هم برای تماشاگران داخل استودیو است و هم برای مخاطبینی که از طریق تلویزیون نظارهگر برنامه هستند.
** فضای نوستالژیک بین صحبتهای مهمان و مجری
مهمانهایی که به این برنامه دعوت میشوند اغلب با توجه به سابقه کاری که دارند، انتخاب میشوند. سابقه کاری که باز هم در اینجا نوستالژی بودنش برای مخاطب اهمیت دوچندانی دارد. برای مثال وقتی مریم سعادت به چهل تیکه آمد، گذری به کارهای قدیمی او زده شد، مثل خونه مادربزرگه، قصههای تا به تا و ... و او نیز خاطرههایی را از دوران کاری قدیمی خود برای مخاطبین تعریف کرد. حساب کنید در شرایط مشابه اگر هر کدام از مهمانها بخواهند از یکی از کارهای نوستالژیکشان خاطرهای تعریف کنند، چه فضای دلنشینی در برنامه حاکم میشود.
** شعر خوانی تصنیفهای قدیمی
این برنامه تقریبا سبک همراهی و مشارکت با تماشاچیها را نیز در دستور کار خود قرار داده است و از میان آنها میتوان به شعرخوانی شرکت کننده ها و مجری و مهمان با همدیگر اشاره کرد. البته شعرهایی که در اینجا خوانده میشود منحصرا برای این برنامه نیست و از تصنیفهای قدیمی تهرانی است که اغلب مخاطبان آن را به خاطر دارند و یا با آن نوستالژی دارند.
فارس