شاید تا چند ماه قبل "جیانی دبیاسی" یک مربی کمتر شناخته شده در فوتبال ایران بود اما با قرار گرفتن نام او در زمره مربیان مدنظر باشگاه استقلال و فدراسیون فوتبال، حالا او تبدیل به پرونده عجیبی در فوتبال ایران شده که سوالات زیادی را به دنبال داشته است.
این ابهامات در حالی افزایش یافته که سرپرست و سخنگوی فدراسیون فوتبال هرگونه مذاکره با این مربی را رد کردند اما اکنون این مربی ایتالیایی نه تنها ادعای فدراسیون فوتبال را رد کرده، بلکه مدعی است تنها توافق بر سر جزییات قرارداد با ایران مانده است.
*سر و کله دبیاسی از کجا پیدا شد؟
در واقع بعد از اتفاقاتی که بر سر توافق استقلال و دبیاسی رخ داد و این مربی در یک قدمی نیمکت استقلال به علت آنچه گفته شد که او در حد و قواره استقلال نیست، از استقلال دور شد تا مجددا با پیشنهاد یک تیم بزرگتر یعنی تیم ملی ایران مواجه شود، آن هم با نتایجی که اخیرا به همراه تیمهای خود به دست آورده است.
وقتی چند روز قبل نام جیانی دبیاسی به جای برانکو ایوانکوویچ در کنار نام علی دایی و امیر قلعهنویی به عنوان گزینههای مربیگری تیم ملی قرار گرفت، این سوال مطرح شد که آیا برخلاف گفته مهدی تاج که در دوران ریاست بر فدراسیون فوتبال گفته بود به علت نبود زمان کافی و جلوگیری از اتلاف وقت به سراغ گزینههای داخلی یا خارجی آشنا به فوتبال ایران خواهند رفت، برنامه این فدراسیون برای مربی جدید تغییر کرده است یا خیر؟
*دبیاسی از ایرانیها سبقت گرفت
در حالی که رسانههای ایتالیایی با عناوینی مانند «توافق ایران و دبیاسی در ۴۸ سال آینده» و «دبیاسی در آستانه هدایت تیم ملی ایران» و ... خبر از یک اتفاق عجیب در ایران میدادند که کسی در جریان آن نبود.
بدتر از همه فدراسیون فوتبال که روز پنج شنبه با صراحت اعلام کرد هیچ مذاکرهای با این مربی انجام نداده است تا به نوعی جو رسانههای ایران را که در التهاب احتمال انتخاب دبیاسی به عنوان یک گزینه دور از انتظار بود را آرام کند اما دبیاسی در آخرین مصاحبه خود به نوعی درباره پیشنهاد ایران صحبت کرد که گویا طرفین بخش زیادی از صحبت های خود را انجام دادند و در انتظار دست یافتن به یک توافق هستند.
*در فدراسیون چه خبر است؟
بدون شک فدراسیون فوتبال بدون دلیل تا این حد قاطعانه مذاکره با دبیاسی را تکذیب نمیکرد و ظاهرا در روزهایی که اطرافیان فدراسیون فوتبال مذاکرات خود را با این مربی ایتالیایی آغاز کردند، فدراسیون در غفلت به سر میبرد و ظاهرا در پروسه انتخاب مربی هیچکاره است.
مبنای هیچ کاره بودن فدراسیون فوتبال نیز اتفاقی است که در اطراف تیم ملی رخ میدهد. قطعا دبیاسی بدون اینکه با او مذاکرهای شود، چنین چیزی را در رسانهها مطرح نمیکرد و رسانههای ایتالیایی نیز با کسب اطلاع از او بدون شک خبری را درباره مذاکره با ایران مطرح نمیکردند.
در نتیجه طرح ادعاهای این چنینی از سوی فدراسیون فوتبال و دبیاسی که در تناقض آشکار با همدیگر است، این فرضیه را مطرح میکند که یکی از طرفین دروغ بزرگی میگوید یا در جریان اتفاقی که در حال رخ دادن است، نیست.
*مربی ایرانی و جلوگیری از اتلاف وقت چه شد؟
مسلم این است که فدراسیون فوتبال بعد از مشکلات موجود در انتقال دستمزد ویلموتس و در ادامه مشکلاتی که برای استراماچونی و کالدرون به وجود آمد، تصمیم خود را با اطلاع از زمان کوتاه تا شروع دور برگشت بازیهای تیم ملی در انتخابی جام جهانی گرفت و روی مذاکره با مربیان ایرانی و همینطور برانکو متمرکز شد.
گزینه اصلی یعنی مربی کروات سابق تیم ملی برخلاف انجام مسابقات طی ماههای گذشته بارها هرگونه مذاکره را رد کرد اما فدراسیون بیتفاوت به این صحبتها بود تا اینکه طرفین به علت وجود مشکلات از سوی فدراسیون فوتبال بیخیال این اتفاق شدند. حتی برانکو بعد از توافق با عمان، زبان به گلایه از فدراسیون فوتبال ایران گشود.
با این حال فدراسیون به سوی مربیان کارنامهدار و با سابقه ایرانی رفت که مشکلی هم از بابت پرداخت دستمزد آنها نداشت که در این این مورد هم به بنبست رسیده و ظاهرا فشارهایی خارج از فدراسیون مانع از نهایی شدن انتخاب سرمربی میشود.
شاید یکی از دلایلی که این روزها نام دبیاسی بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده، مربوط به فدراسیون فوتبال نیست و کسانی که با این مربی مذاکره میکنند، مستقل از فدراسیون فوتبال هستند و قدرت بیشتری نسبت به مدیران حاضر در فدراسیون فوتبال دارند.
ایسنا