یک هفته بدون اینترنت. این تجربه سخت و پیچیده و عجیبی بود که همه ایرانیان در هفته گذشته آن را از سر گذراندند. قطع سراسری دسترسی به فضای جهانی اینترنت در سالهای اخیر بیسابقه بود و از این نظر به خوبی نشان میداد که چگونه حالا باید در تعریف زندگی جدید ایرانیها عنصری به نام اینترنت را گنجاند.
بلافاصله بعد از قطع اینترنت، پیامکها دوباره واجد اهمیت شدند و خیلیها پیشبینی کردند که پیامکها به تدریج جایگاه قبل از اینترنت را برای ایرانیها به دست خواهند آورند، اما برخلاف پیشبینیها تفوتهای بنیادین حضور در فضای اینترنت و ویژگیهای ارتباط پیامکی، موجب شد که پیامکها تنها به عنوان یک عنصر خبررسان از وضعیت موردتوجه قرار گیرند و انتظارها برای اتصال دوباره اینترنت کماکان باقی ماند. انتظاری که هر چه میگذشت داغتر میشد و درخواستها برای اتصال دوباره آن را بیشتر میکرد.
این وضعیت ظاهرا وضعیتی «تهرانی» نبوده است و در سایر شهرها و حتی شهرستانهای کشور نیز خلاء وجود عنصری به نام اینترنت به شدت در زندگی ایرانیها احساس میشده است. این جدا از آن وجهی است که به اینترنت به عنوان یک منبع تجاری نگاه میکرده است و اینترنت را تبدیل به راهی برای درآمدزایی آنلاین کرده بود. اینجا بحث از زندگی شخصی و اجتماعی ایرانیهاست که حالا با فقدان یک هفتهای آن حس اهمیت وجود آن در زندگی جدید ایرانی کاملا احساس شده است.
این اتفاقی البته یک شبه رخ نداده است. به موزات میزان و درجه نفوذ اینترنت در جغرافیای سراسر کشور، حضور اجتماعی این عنصر جذاب و هیجانانگیز نیز افزایش پیدا میکرده است. فقط کافی است که نگاهی به گروههای تلگرام خانوادگی، دوستانه، دانشگاهی یا هر جمع دیگری که به دلیلی کنار هم قرار گرفتهاند بیندازید تا متوجه شوید که اینترنت چگونه به عنوان یک عنصر اجتماعی جدید که شکلی جدید از مجموعه روابط را شکل داده است و نوع جدیدی از مطلع شدن از اتفاقات را رقم زده است در جامعه جدید ایران مطرح شده است.
اینگونه است که به تدریج فضای دوگانه اطلاعرسانی از کوچکترین اتفاقات سیاسی و اجتماعی که پیش از این بین شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک و روستاها وجود داشته است برداشته است. حالا در دورترین نقطه جغرافیایی از پایتخت، اخباری که بر اساس منابع غیررسمی منتشر میشود همزمان با تهرانیها دیده و شنیده میشود. به همین ترتیب است که امروز میتوانیم شاهد فضای عمومی شکل گرفته بر مبنای حرفها و دادههای یکسانی باشیم که در سرتاسر کشور شکل گرفته است.
حالا با قطعی یک هفتهای اینترنت، همه متوجه نفوذ غیرقابلباور اینترنت در زندگی شخصی و اجتماعی همه ایرانیها شدهاند. از کودکان دبستانی که خانم معلم تکلیف هر شبشان را بعد از رسیدن به خانه در تلگرام بارگذاری میکرد و حالا مجبور شده بودند که به چیزی به نام دفتر یادداشت مراجعه کنند تا تکالیف و برنامهها را قبل از رفتن به خانه یادداشت کنند تا پدربزرگ و مادربزرگی که عادت کرده بودند تا در خانه سالمندان شبی چند دقیقه با تماس تلفنی واتساپ؛ غم دوری فرزندان به خارج رفته را کمی کاهش دهند.
این واقعیت پنهانمانده و روزمرهای است که در لابهلای عبور حوادث تند کشور ایران ناگفته و ناشنیده باقی مانده است و حالا فرصت مناسبی است برای بررسی بیشتر و دقیقتر این فضا در کشور. یک هفته زندگی ایرانی بدون اینترنت انگار چیزی کم داشت. چیزی بزرگ که حالا تازه متوجه ابعادش شدهایم. بدون گوگل کردن نمیتوانستیم حرف بزنیم. بدون اینستاگرام نمیتوانستیم در فرآیند همهگانی نظردهی در باره اتفاقات روزمره شریک شویم؛ بدون واتساپ از حال یکدیگر بیخبر بودیم و بدون تلگرام از جدیدترین اخبار تلگرامی؛ سبک جدید اخبار در دنیای جدید ایران.
حالا اینترنت کمکم در همه کشور در حال اتصال دوباره است. طبق اطلاعات رسانهها اینترنتهای اپراتورهای موبایلی نیز در حال وصل شدن است و زندگی دوباره به حالت قبل برمیگردد. این بار، اما شاید فرصت خوبی است که درباره این فکر کنیم که اینترنت چه به دنیای ما افزوده است و چه کم کرده است؟
باشگاه خبرنگاران جوان