روزنامه شرق نوشت: «المپیک ۱۹۷۶ مونترال آخرین تجربه تیم فوتبال امید در این رقابتها بود. در آن زمان تیمهای ملی فوتبال کشورها بدون احتساب شرایط سنی میتوانستند در صورت گرفتن سهمیه المپیک، در این آوردگاه مهم حاضر شوند. قطعا هیچ پیشگوی حاذقی هم نمیتوانست پیشگویی کند که تیم فوتبال امید ایران غیبتش در این رقابتهای معتبر را به ۴۴ سال برساند اما این امر با مدیریت پربحث رؤسای فدراسیون میسر شد و به نظر میرسد هنوز هم ادامه داشته باشد. تیم امید ایران در دومین دیدار تدارکاتی برونمرزی خود مقابل ازبکستان با حساب ۴ بر یک شکست خورد تا زنگ خطر برای این تیم از همین حالا به صدا درآمده باشد. ماجرای تیم امید همانند دورههای قبل با حواشی زیادی همراه شد؛ زلاتکو کرانچار، مربی باتجربه کروات که سکان هدایت تیم امید را بر عهده داشت، بهیکباره از سوی فدراسیون فوتبال برکنار شد تا تیمی که قرار بود برای اولین بار با یک مربی باتجربه و بدون حاشیه کارش را پیش ببرد، توسط فدراسیون با چالش عجیبی روبهرو شود؛ صعود به المپیک بدون سرمربی!
توجیه فدراسیون فوتبال و البته در رأس این قضیه کمیته ملی المپیک برای برکناری کرانچار این بود که معتقد بودند با توجه به نوسانات ارزی بهصلاح نیست با کرانچار ادامه داد و با یکهزارم این قیمت هم میتوان مربی دیگری را استخدام کرد تا تیم امید را بعد از چهار دهه ناکامی راهی المپیک کند. به همین دلیل کرانچار با تفاهم دوطرفه با مسئولان از رأس کادر فنی کنار رفت. برای انتخاب مربی جایگزین اما تازه مسئولان متوجه بحران شدند؛ چراکه مربیان خارجی کمهزینهتری در دسترس نبود، به همین دلیل به سراغ مربیان با کارنامه قابل قبول داخلی رفتند. در ابتدا یحیی گلمحمدی، مربیای که با پدیده فوتبال چشمنوازی را ارائه کرده بود، گزینه اصلی هدایت تیم امید شد اما یحیی در آخرین لحظه تصمیم گرفت با تمدید قرارداد دوساله با تیمش، چالش صعود به المپیک با تیمی را که وضعیت نامشخصی دارد نپذیرد. گزینه بعدی امیر قلعهنویی بود که الحق نام جذابی برای هدایت تیم امید محسوب میشد. ژنرال اما با سپاهان قرارداد یک سالهای را به امضا رساند تا در لیگ نوزدهم هم هدایت زردپوشان را بر عهده داشته باشد. گفتنی است قرارداد یحیی و بهخصوص قلعهنویی از لحاظ ریالی تفاوت زیادی با قرارداد کرانچار در مقیاس دلاری نداشت و چهبسا بر آن میچربید!
مجیدی بهعنوان آخرین گزینه معرفی شد
بحران انتخاب سرمربی برای تیم امید همچنان ادامه داشت تا جایی که صحبت بازگشت حمید استیلی بهعنوان سرمربی در این تیم مطرح شد که استیلی با تصمیمی درست اعلام کرد بههیچوجه قصد حضور روی نیمکت فنی تیم را ندارد و فقط وظیفهاش انتخاب سرمربی برای امیدهاست. در نهایت تنها گزینه در دسترس که احتمال پذیرفتن این سمت از سوی او صد درصد بود، فرهاد مجیدی، سرمربی برکنارشده استقلال بود که کمیته ملی المپیک از همان ابتدا مخالفتش را با این انتخاب اعلام کرد. مهدی تاج مذاکره با مجیدی را تأیید کرد اما کمیته ملی المپیک گفت که بدون تأیید آنها سرمربی انتخاب نخواهد شد. مجیدی که بعد از برکناری پرماجرای شفر، هدایت استقلال را در پنج بازی پایانی لیگ هجدهم بر عهده گرفته و به دلیل تنش با علی خطیر از سمت خود برکنار شده بود، تمایل زیادی داشت تا هدایت امیدها را بر عهده بگیرد. «هفت محبوب» آبیها نتایج قابل قبولی در استقلال (هر چند پنج مسابقه) گرفت اما عدم تجربه کافی بهعنوان سرمربی چالشی بود که مخالفان زیادی داشت. سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان، فرهاد مجیدی که پیشنهادی از تیمهای لیگ برتری داخل هم نداشت، بهعنوان سرمربی تیم امید معرفی شد. در اولین گام، مجیدی چند بازیکن بیرونازگودمانده توسط کرانچار را به تیم امید دعوت کرد که از میان آنها میتوان به چهرههایی نظیر عارف غلامی و محمد محبی، دو بازیکن استقلال و سپاهان اشاره کرد. با این حال به نظر میرسد مجیدی هنوز به شناخت خوبی از شاگردانش نرسیده است.
تغییروتحولات بلای جان تیم امید در دیدارهای دوستانه
شاید اگر از بیرون به چینش کلی تیم امید در دیدارهای تدارکاتی نگاه شود، تفاوت زیادی نسبت به چینش دوران کرانچار وجود نداشته باشد؛ چراکه هر دو مربی با سیستم ۱-۳-۲-۴ مقابل رقبا صفآرایی کردند اما تغییر پست بازیکنان در دوران حضور مجیدی باعث شده تا عملکرد خط دفاعی به شکلی باورنکردنی ضعیفتر از قبل شود. در خط دفاع، عارف غلامی، ابوالفضل جلالی، طاها شریعتی و امید نورافکن چهار بازیکنی هستند که در اردوی تیم امید در ازبکستان حضور داشتند. مجیدی در اولین دیدار به دلیل مصدومیت عارف غلامی، مدافع کنونی استقلال، از یک زوج کاملا سایپایی، یعنی جلالی و طاها شریعتی در قلب دفاع استفاده کرد، ولی در نیمه دوم امید نورافکن که در دوران کرانچار در پست دفاع میانی به کار گرفته میشد، بار دیگر حضور در این پست را تجربه کرد. تیم امید در این پست بازیکن خوبی مانند علیرضا آرتا، مدافع میانی مس را به دلیل مصدومیت فعلا در دسترس ندارد.
تیم امید تحت هدایت فرهاد مجیدی در خط حمله هم مشکلات اساسی دارد و در چهار مسابقه تدارکاتی برگزارشده فقط دو بار موفق به گلزنی مقابل رقبا شدهاند. در هر صورت فرهاد مجیدی تا پیش از شکستهای نامطلوب مقابل ازبکستان با حساب یک بر صفر (در دیدار نخست) و ۴ بر یک (در دیدار دوم) یک بار مقابل نفت مسجدسلیمان و یکبار مقابل تیم ملی بزرگسالان به تساوی رسیده بود. شکست پیاپی مقابل امیدهای ازبکستان اما زنگ خطر را برای تیمی به صدا درآورد که حسرت ۴۰ ساله برای حضور در المپیک را دارد و در صورت ادامه این روند بعید نیست حسرت صعود به این تورنمنت معتبر به پنج دهه برسد. فرهاد مجیدی هم وارد فهرستی میشود که به آن «مهره سوخته» میگویند؛ مربیانی که زودتر از موعد وارد جرگه مربیگری شدند و پستی را قبول کردند که تجربهای نداشتند و مدیران ما برای فرار از مسئولیت، پشت نتایج ضعیف سرمربی مخفی شدند.
تیم ملی امید بعد از نمایش نهچندان دلچسب در تهران و صعود بهعنوان یکی از تیمهای دوم مرحله مقدماتی انتخابی المپیک در آسیا، مسیر سختی برای صعود به المپیک ۲۰۲۰ توکیو دارد. تیم امید در ایام نوروز، میزبان مرحله مقدماتی انتخابی المپیک در تهران بود که بعد از تیم ملی عراق در رده دوم قرار گرفت و نتوانست به طور مستقیم راهی مرحله نهایی انتخابی المپیک شود اما به لطف تفاضل گل بهتر نسبت به چند تیم مختلف، در رده دوم بهترین تیمهای دوم مرحله مقدماتی جای گرفت و یکی از چهار تیم صعودکننده از این مسیر بود. با این نتایج، تیم امید در قرعهکشی مرحله نهایی در سید چهارم به همراه امارات، بحرین و سوریه قرار گرفته و این احتمال وجود دارد که در مرحله گروهی با تیمهای قدرتمند و صاحبنام آسیا همگروه شود که مسیر سختی خواهد بود. این تیم برای صعود به المپیک در دیماه ۱۳۹۸ باید در مسابقات قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا در تایلند به مرحله نیمهنهایی بازیها راه پیدا کند. این بازیها با حضور ۱۶ تیم برگزار میشود و ایران در سید چهار این بازیها قرار دارد و میخواهد برای پایاندادن به حسرت ۴۴ ساله حضور در المپیک گام آخر را محکم بردارد.