روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «از مدتها پیش نشانهها حاکی از آن بود که دوران ایرج عرب در پرسپولیس به پایان رسیده است. در این مدت چند بار زمزمه استعفای او به گوش رسید اما مدیرعامل سرخها سعی میکرد با تکذیب اخبار، از به هم خوردن آرامش تیم جلوگیری کند. دیروز اما قصه به سر رسید و مسعود سلطانیفر رسما ماجرای کنارهگیری عرب را تایید کرد. وزیر ورزش در مصاحبه رادیوییاش گفت: «پرسپولیس الان مدیرعامل دارد اما اگر قرار باشد تغییراتی انجام شود، هیاتمدیره تصمیم خواهد گرفت. در بحث مدیرعاملی پرسپولیس با توجه به این که آقای عرب استعفا داده بودند، فکر میکنم هیاتمدیره ظرف یکی - دو روز آینده در این مورد تصمیمگیری میکند.» در نهایت اما حتی زودتر از پیشبینی آقای وزیر، جلسه هیاتمدیره پرسپولیس برگزار شد و محمدحسن انصاریفرد بر مسند مدیرعاملی پرسپولیس نشست.
سفید و سیاه ایرج عرب
از همان زمانی که تجمعات روزانه چشمگیر علیه عرب شکل گرفت و کار حتی به راهپیمایی معترضان در خیابان شیخ بهایی کشید، میشد حدس زد که مدیرعامل باشگاه رفتنی است. این کار اما باید بعد از تعیین سرمربی جدید تیم انجام میشد؛ زمانی که باشگاه در نقلوانتقالات از رقبا عقب نیفتاده باشد. حالا انگار همان زمان فرا رسیده و در شرایطی که پرسپولیس از پنجشنبه هفته گذشته وارد لیگ نوزدهم شد، فرصت مناسبی برای ایجاد تغییرات مدیریتی در بدنه باشگاه به وجود آمد. این که عرب در پرسپولیس چه کرد و چه کارنامهای باقی گذاشت، یک بحث مفصل است که بخشی از آن هم به مرور زمان مشخص خواهد شد. در عین حال اما بیشتر از هر چیز دیگری باید او را یک آدم «اشتباهی» به شمار آورد. او شاید واقعا به درد چنین پستی نمیخورد اما معادلات مبهم و پیچیده مدیریتی در فوتبال ایران باعث شد عرب سر از جایی درآورد که تناسبی با کارنامه و سوابقش نداشت. البته در این سالیان خیلیها مثل او اشتباهی در پرسپولیس و استقلال پست گرفتند اما بدشانسی بزرگ عرب این بود که حضور او با پایان دوران طلایی برانکو ایوانکوویچ در پرسپولیس مقارن شد.
بعد از چهار سالونیم حضور در ایران و کسب افتخارات متعدد از جمله سه قهرمانی پیاپی لیگ برتر، شاید برانکو شخصا به این نتیجه رسیده بود که نیاز به تغییر فضای کاریاش دارد. شواهد هم نشان میدهد پروفسور واقعا «خودش» میخواست برود اما این وسط برخی آشفتگیها و ناتوانیها در کادر مدیریتی باشگاه هم او را در این مسیر مصممتر کرد. شاید اگر عرب میتوانست مطالبات برانکو را به موقع جور کند، مرد کروات برای بیاعتنایی به قراردادش فرصت مناسب پیدا نمیکرد و حداقل یک فصل دیگر در پرسپولیس میماند. عرب اما نتوانست این شرایط را فراهم کند؛ شاید چون او «اشتباهی» بود. عرب البته گافهای دیگری هم در پرسپولیس داشت؛ از جمله نمایش عجیب تمدید قرارداد ابتدایی با بشار رسن که بعدا معلوم شد واقعی نبوده است یا داستان تمدید قرارداد شتابزده با شایان مصلح که خیلی زود در لیست مازاد قرار گرفت و غرامت چند صد میلیونی غیر ضروری روی دست باشگاه گذاشت.
با همه اینها از حفظ اسکلت اصلی تیم قهرمان ایران هم میشود، بهعنوان یکی از موفقیتهای ایرج عرب یاد کرد؛ همینطور جذب مربی موجهی مثل گابریل کالدرون که انتخاب نسبتا خوبی بهنظر میرسد. در هر صورت بعید است خبر جدایی عرب چندان برای کالدرون ناگوار باشد؛ چه این که این اواخر نشانههایی از تعارض و اختلاف بین سرمربی آرژانتینی و مدیرعامل باشگاه پیدا شده بود. کالدرون یک بار در جمع خبرنگاران گفت اختلافاتی وجود دارد و همه چیز به خوبی پیش نمیرود. همچنین خبر عزل عرب شاید گشایشی هم در پرونده برانکو ایجاد کند و باعث شود اختلاف مالی با سرمربی سابق سرخپوشان، قبل از ارجاع به فیفا حل شود. در نهایت اما عرب هم میرود همان جایی که امثال سیاسی، منتقمی و رویانیان رفتند؛ بدون این که روشن شود باشگاه پرسپولیس چرا باید محل آیند و روند چنین چهرههایی باشد.
بازگشت انصاریفرد
طی چند روز گذشته کمتر اسمی از محمدحسن انصاریفرد در میان گزینههای احتمالی پرسپولیس وجود داشت و چهرههایی مثل گرشاسبی، نبی و رغبتی در عالم شایعات دست بالا را داشتند. حالا اما انصاریفرد که سابقه زدن گل قهرمانی پرسپولیس را در جام در جام آسیا دارد به باشگاهی برمیگردد که یک بار اواسط دهه هشتاد آن را مدیریت کرده بود. حضور انصاریفرد در آن مقطع، با پروژه عبور از علی پروین همراه شد و التهابات زیادی بهدنبال آورد اما حالا محمدحسن در فضای نسبتا آرامتری به باشگاه برمیگردد. آیا او موفق خواهد شد؟»