نوزدهم مرداد دو سال پیش بود حرفش را ثابت کرد. سرطان داشت اما پیروز
شد. پزشکی قانونی دلیل فوتش را سرطان نمی دانست و وقتی همه فهمیدند بابک را
مرگ مغزی از پا درآورده، گفتند بالاخره پیروز شد. بابک نباخت و سرطان را
شکست داد.
همانطور که زمان بازی اش فقط برای برد
به میدان می رفت و عشقش این بود پرچم کشورش را بالا بکشد. بابک از پا در
نیامد و ایستاده رفت. رفت و پرچم بیماری را از قله ناامیدی پایین کشید.
بابک روی پایش ایستاد و رفت.... رفت و شد اسطوره... اسطوره صبر!
اهالی فوتسال بر مزار بابک معصومی
اطرافیانش
می گویند بابک به دلیل سرطان نمرد. حتی ضربه مغزی را هم انکار می کنند.
اما حتی وقتی بعد گذشت دو سال از رفتنش هم از دوستانش می پرسی، چه شد؟ می
گویند دق کرد! بابک را دق دادند و به قول برادرش حتی به جنازه اش هم حسادت
می کردند!
ولی مرد اخلاق فوتسال ایران هیچ گاه
انتقام نگرفت. او هم مثل مادر پیرش فقط در دلش می ریخت. مادری که گاهی هم
نفرین می کرد... علم غیب نداریم اما از کجا معلوم؟ شاید حال و روز برخی
آقایان به خاطر نفرین های مادری باشد که نمی توانست غصه پسرش را ببیند!
حسین شمس
موقعی
که بابک چهره معصومش را هنوز از ما دریغ نکرده بود و مثل نگینی روی نشان
فوتسال این مملکت می درخشید، خیلی ها دلش را شکستند و آزارش دادند. اما
دیروز، دوست و دشمن، همه آمدند. ساعت 18 دیروز(پنج شنبه)، امامزاده طاهر(ع)
کرج زمان شروع مراسم قلغله بود. بابک معصومی نه تنها برای فوتسالی ها بلکه
برای مردم هم اسطوره بود. مردمی که دیروز در کرج برایش سنگ تمام گذاشتند و
دومین سالگرد پروازش را با شکوه هر چه تمام برگزار کردند.
بابک
که رفت، با خودش خطی کشید تا بی نهایت. خطی که اگر پی اش را بگیرید به
چیزی جز عشق نمی رسید. عشق به مردم. عشق به کار.عشق به رفیق و حتی عشق به
دشمن.
اما دیروز از همین دوست و دشمن ها خواستیم برای بابک خطی روی دفتر یادگاریمان بکشند و برای او در حد همین یک خط بنویسند.
نوشتند و گل واژه های زیر روی این خط ها شکل گرفت:
حسین
شمس: "عزیز دردانه فوتسال کشور بابک عزیز! این دو سال برای ما سال ها
گذشت. هرگز دوریت را باور نکرده ام و همیشه خاطرات شیرینت همراه ماست.
استاد ظاهری ولی شاگرد همیشگی تو"
سالگرد بابک معصومی
محمد
صادق درودگر: "یاد و خاطره انسان های بزرگ همیشه در یاد و خاطر مردم
جاودان است. خداوند هم در هنگام تولد و هم در هنگام مرگ بهانسان عنایت می
نماید. بابک خود ساخته بود. از ویژگی های بابک عزیز صداقت، مردم داری،
دستگیری از نیازمندات و مستمندان و همدلی با دردمندان بود و همیشه لبی
خندان و دلی پر درد داشت. یا د و خاطره اش جاویدان"
علی
صانعی – هم بازی سابق بابک معصومی: "صداقت و پاکی و معرفت بابک زبان زد
خاص و عام بود. در یک کلام بابک معصومی فوتسالیستی بود که تکرار نشدنی است.
یاد و خاطره بابک معصومی عزیز همیشه گرامی باد."
رضا
معصومی- برادر بابک: "گذشت، فداکاری، برخورد خوب با کسانی که در حقشان بدی
کرده بودند، از خود خذشتگی مالی، دل به دنیا نبستن از ویژگی های بابک بود.
برای شادی روحش صلوات."
ناصر صالح: "بابک عزیز، انسانی شریف، متواضع و محبوب همه ورزشکاران بود. روحش شاد."
اصغر
قهرمانی: "بابک برای من دوست نبود بلکه برادری بود مهربان. تمام خاطره
ورزشی من همیشه کنار بابک بوده و همیشه یادش در قلب من می ماند."
مصطفی عمادی: " غم از دادن بابک آنقدر بزرگ بود که دیگر غم ها را از یاد بردیم. روحش شاد."
جواد
فخیمی راد- رئیس کمیته فوتسال تهران: "بابک جان! مرام و معرفتت دیگر در
این زمانه یافت نمیشود. انگار همراه خودت همه را بردی. از آن دنیا دعا کن
کمی مرام خودت بین مردم باقی بماند. "
سهراب خلیلی – مدیر عامل باشگاه میثاق تهران: " بابک جان اسطوره اخلاق، ایثار، مقاومت، مرام و معرفت فوتسال بود."
ابراهیم
مسعودی: "ان شاالله بتوانم یکی از راه های ایشان را بروم و بتوانم همانطور
که او به جوانان کمک می کرد، بتوانم به جوانان خدمت کنم."