به گزارش تسنیم، جعفر بای درخصوص بازیهای رایانهای و نقش آنها در تغییر
فرهنگ فرزندان اظهار داشت: بازی لازمه رشد و تکامل کودکان است و باید گفت
که بازی که بخشی از فرهنگ یک جامعه محسوب میشود ریشه در آداب وسنن،
هنجارها و ارزشهای حاکم بر جامعه دارد، کودکان با بازیهای بومی و محل در
واقع فرایند جامعه پذیری را طی میکنند.
وی افزود: کودکان در هنگام
بازی تعاملات و ارتباطات را بنیان نهاده، همکاری را تمرین میکنند و
محبتها را نثار کرده و بغض و کینه را نیز میآزمایند.بازی مسیر تکامل و
پیشرفت کودکان است، آنها با بازی رشد میکنند، نشاط و شادابی یافته و جامعه
پذیر میشوند و با فرهنگ خود مانوس شده و تلاش میکنند تا آن را حفظ کنند.
این
جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی با اشاره به اینکه بازیهای رایانهای که
ارمغان دنیای مجازی برای کودکان عصر حاضر است، گفت: این نوع از بازیها
اگرچه برخی از نیازهای خانوادهها را پاسخ داده است مثلا در خانوادههای تک
فرزندی که کودک امکان هیچ گونه تعاملی با دیگر فرزندان ندارد و باید به
تنهایی بازی کند،بازی رایانهای به کمک او شتافته و زمینه انجام بازیهای
گروهی را فراهم میسازد ولی یکی از بزرگترین مشکلات، بنیان و ریشه این
بازیهاست که فرهنگ طراحان و سازندگان دیار خویش را به فرزندانمان منتقل
میسازد.
بای ادامه داد: بازیهای رایانهای معمولا زمینه اعتیاد
را برای کودکان فراهم میکند، این بازیها امروزه چندین نسل را طی
کردهاند، نسل گذشته این بازیها زمینه تحرک و فعالیتهای بدنی را از
کودکان سلب کرده و آنها را به سوی تنبلی سوق میداد اگر چه امروزه با
پیدایش ایکس باکسها زمینه تحرک در حین بازی برای کودکان فراهم شده است.
اگر
بررسی اجمالی نسبت به محتوای بازیهای موجود در بازار داشته باشیم
میفهمیم که جفای نابخشودنی در حق کودکانمان انجام شده است چرا که ماهیت
این بازیها به گونهای است که خشونت و نامهربانی را در روحیه کودکان
تقویت میکند.
وی بیان کرد: بازیهایی که با شعار بکش تا زنده بمانی
صرفا با دشمن پنداری رقیب وکشتن آنها به کودک امتیاز میدهد زمینه خشونت و
بزهکاری را در میان کودکان تقویت میکند.
مهمترین بخش کاستی و ضعف
بازیهای رایانهای عدم ایجاد تعاملات و ارتباطاتی است که در این بازیها
کودکان با همزاد پنداری دل به داشتن دوستان مجازی خوش میکنند و از تعاملات
و ارتباطات واقعی دور میشوند، کودکان به خاطر عدم انطباق دنیای مجازی با
دنیای واقعی در ایجاد ارتباط موثر با اطرافیان خود ضعیف و ناتوان میمانند.
این
جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی تصریح کرد: بازیهای سنتی گذشته در فضاهای
عمومی برگزار میشد و بزرگترها نظارت مستقیمی نسبت به بازیهای کودکان
داشتند متاسفانه بازیهای رایانهای که در خلوت منزل و کنج اتاق کودکان
صورت می پذیرد معمولا بدون نظارت بزرگترهاست و این امر زمینه هرگونه انحراف
و مشکلات را فراهم میکند
گاهی نظارت و کنترل بزرگترها در بازیهای
سنتی موجب میشد تا کودکان از راهنمایی و ارشاد بزرگترها بهرهمند شوند و
این امر زمینه رشد، تعالی و هنجارپذیری مطلوب آنها در مسیر جامعه پذیری را
فراهم میکرد.
بای با اشاره به اینکه در بازیهای رایانهای به علت
نوع پردازش هیچ گونه مداخلهای از سوی اطرافیان انجام نمیشود، گفت:
غیرمنعطف بودن، کلیشهای بودن و تغییر ناپذیری در برنامههای رایانهای
هرگونه مداخله و اظهارنظر بزرگترها را نسبت به شیوه بازی سلب کرده و کودکان
مجبورند به شیوهای عمل کنند که در بازی برای آنها طراحی شده است.
لازم
به یادآوری است که کودکان با بازی قانون پذیر میشوند و قانون سالاری را
در جامعه با رعایت مقررات بازیها میآموزند آنها گاهی با به اصطلاح
"جرزنی" در بازی قانون گریزی را نیز تمرین میکنند.
وی عنوان کرد:
فرهنگ غنی و ادبیات پرمحتوای ما این امکان را برای جوانان خوش فکر فراهم
میسازد تا نسبت به طراحی بازیهای رایانهای بومی و محلی اقدام کنند اگر
چه گروههایی در این زمینه اقداماتی انجام دادهاند ولی با اقتباس از مدل
بازیهای واراداتی تحت تاثیر غلبه فرهنگی آنان هستند به عنوان مثال نخستین
بازی رایانهای طراحی شده که با تبلیغات فراوانی در جامعه همراه بود در
حقیقت نوعی تبلیغ خشونت و کشتار را با حمله به دزدان دریایی فراهم میساخت
اگر چه این بازی آموزش دشمن ستیزی را به فرزندان منتقل میکرد ولی آتشبازی و
تیراندازی زمینه تقویت خشونت را در میان کودکان فراهم میکرد؛ با توجه به
حاکمیت فرهنگ مهرورزی، عطوفت و مهربانی در ادبیات گرانسنگ فارسی و
اندیشههای ناب دینی میتوان بازیهایی را طراحی کرد که ضمن آموزش تعاملات و
تقویت ارتباطات، مهرورزی و عطوفت را نیز آموزش دهد.