به گزارش ایران اکونومیست-خبر انتصاب دکتر مصطفی سالاری بعنوان مدیرعامل جدید سازمان تأمین اجتماعی مدتی است که به سرتیتر اصلی سایت های خبری و جراید مبدل شده است. گویی صندلی مدیریت سازمان پس از مرحوم نوربخش عزیز بار دیگر به آرامش نسبی رسیده است.
اطمینان دارم که آقای دکتر سالاری با توجه به سوابق تحصیلی و اجرایی اش بخوبی از عهده ی این کار برخواهد آمد و آرامش سازمان را حفظ خواهد کرد. نکته ای که قابل اهمیت برای جوامع کارگری است حضور آقای دکتر سالاری در سِمَت قائم مقامی شرکت پارس جنوبی و همچنین مدیریت پارس شمالی است و این یعنی حضور ایشان در فضای کارگری که نشان از بیگانه نبودن دستان ایشان با دستان کارگران زحمتکش است. قبل از انتصاب تلاش بر این بود که فرد منتخب از درون سازمان باشد و یا حداقل از جنس کارگران؛ حال می بینیم که آقای سالاری تا حدودی برآمده از دل تولید، صنعت و کارگران است. می توان امید داشت که دکتر نوربخشی دیگر روی صندلی مدیریت تکیه داده است و حامی جامعه کارگری است.
به نظر می رسد مدیرعامل بزرگترین سازمان بیمه ای کشور با بیش از 42 میلیون بیمه شده می بایست برنامه ای جامع، مدون و استراتژیک را در پیش گیرد تا بتواند سازمان را از مشکلات پیش رو نجات دهد. مشکلاتی از قبیل عدم وصول طلب صدها هزار میلیاردی از دولت، عدم شفافیت و استقرار انضباط مالی و تشکیلاتی، عدم شناسایی تهدیدات و فرصت های سازمان، عدم بکارگیری نیروهای جوان و با استعداد و ... . به زعم بنده مهم ترین چالش فعلی سازمان عدم وصول طلب صدها هزار میلیاردی از دولت است. دولت با پرداخت نکردن بدهیهای سنگین خود به تأمین اجتماعی، تعادل میان منابع و مصارف این سازمان بیمهگر را به هم ریخته است و حال با همراهی مدیران سازمان و برخی از نمایندگان مجلس، تلاش دارد با سختتر کردن شرایط بازنشستگی و کاستن از میزان مستمری پرداختی به بازنشستگان، زیانهای ناشی از پرداخت نکردن سهم بیمه تکلیفی قانون به دولت را از جیب کارگران پرداخت کند.
عدم رفع مشکلات مذکور سبب به زمین نشستن سازمان تأمین اجتماعی و همچنین سبب بغرنج تر شدن شرایط زندگی کارگران اعم از شاغلین و بازنشستگان خواهد شد. کارگران به عنوان سرمایه های انسانی کشور نقش محوری در توسعه مفهوم اقتصاد مقاومتی دارند. مفهوم اقتصاد مقاومتی یعنی داشتن یک اقتصاد محکم و پویا که در آسیب ها و بحران ها، دچار فروپاشی نشود و لازمه آن نیز داشتن نیروی کاری است که خود جایگاه محکم و باثباتی در اقتصاد کشور داشته باشد؛ چرا که در رأس تمام حرکت های اقتصادی علاوه بر سرمایه، آنچه که نقش اصلی را ایفا می کند نیروی کار است. با شرایط فعلی سازمان کارگر امروزی دارای جایگاهی متزلزل تر از همیشه خواهد بود و همه روزه شاهد لبخندهای تلخ دستان پینه بسته جامعه کارگری و بازنشستگان خواهیم بود؛ لذا مدیرعامل جدید سازمان تأمین اجتماعی باید جامعه کارگری و بازنشستگی و نیروی زحمتکش کارگر را بیش تر از پیش بشناسد.
از جمله راهکارهایی که می توان برای بهبود و حل مشکلات فعلی سازمان در حوزه شاغلین و بازنشستگی به آن اشاره کرد عبارت اند از :
- تعامل با تشکلات کارگری و استفاده از تجارب رهبران این تشکلات؛
سازمان متعلق به کارگران است و مدیریت جدید سازمان جهت احقاق حقوق قشر ضعیف جامعه کارگری می بایست تجارب و رهنمودهای مدیران از جنس کارگر این تشکلات را در اولویت قرار دهد.
- تمرکز بر استفاده از توانمندی های منابع انسانی سازمان؛
- جلوگیری از وارد کردن مدیران برون سازمانی یا مدیریت اتوبوسی؛
- تلاش در جهت اصلاح ساختار سازمان تأمین اجتماعی؛
- تمرکز بر احیای شورایعالی سازمان تأمین اجتماعی مبتنی بر قانون مصوب سال 1354؛
- تمرکز برعملیاتی کردن همسان سازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی به استناد برنامه ششم توسعه سیاسی اقتصادی کشور؛
امید داریم مدیریت جدید سازمان با بکارگیری راهکارهای مطروحه و همچنین تلاش و بهره گیری از ظرفیت نیروهای جوان و مستعد و روش های مدیریتی نوین جهت نظارت و ارزیابی دقیق عملکرد در حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی آن سازمان، خصوصاً اطمینان از کفایت کنترل های داخلی و به روز رسانی حساب ها و انجام حسابرسی به موقع از فعالیت های مالی، ضمن ارتقای شفافیت و استقرار انضباط مالی و تشکیلاتی بستری مناسب جهت افزیش بهره وری سازمان را فراهم آورد واین سازمان را از چالش های احتمالی پیش رو نجات دهد.