محمدرضا گلدانساز در گفت و گو با ایسنا با اشاره به اینکه منابع آب زیرزمینی در کشور با وجود بارندگیهای کمسابقه در سال آبی جاری همچنان در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و بارشها نتوانسته کسری مخازن آب زیرزمینی که طی چند دهه برداشت بیرویه به وجود آمده است را جبران کند، اظهارکرد: طبق آمار و اطلاعات وزارت نیرو، سطح آب زیرزمینی در اغلب دشتهای کشور افت شدیدی دارد و تاکنون بیش از ۴۰۰ محدوده از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی کشور در شرایط ممنوعه و ممنوعه بحرانی قرار گرفتهاند.
وی ادامه داد: وضعیت سفرههای آب زیرزمینی در کشور یکسان نیست و مسلماً در برخی نقاط وضعیت آب زیرزمینی شرایط بحرانیتری دارد و نیاز است که این مناطق مورد توجه قرار گیرند بنابراین باید با در نظر گرفتن شاخصهایی این مناطق را شناسایی کرد.
این پژوهشگر حوزه منابع آب با بیان اینکه اولین شاخصی که برای مقایسه وضعیت آبخوانها باید در نظر داشته باشیم، میزان افت سطح آب زیرزمینی است، تصریح کرد: ممکن است در نگاه اول اینطور به نظر بیاید که هرچه افت سطح آب زیرزمینی در یک آبخوان بیشتر باشد آن آبخوان دارای شرایط بدتری است اما در نظر گرفتن افت سطح آب زیرزمینی بهتنهایی نمیتواند بیانگر تصویر دقیقی از وضعیت نسبی آبخوانها باشد. برای اینکه بتوان مقایسه دقیقتری بین محدودههای مطالعاتی داشت، باید ضخامت آبخوانها را نیز در نظر گرفت.
گلدانساز ادامه داد: نسبت ضخامت آبخوان به میانگین افت سالانه تصویر بهتری از وضعیت یک آبخوان نشان میدهد. هرچه ضخامت آبخوان کمتر و افت سطح آب بیشتر باشد آبخوان در وضعیت ناپایدارتری قرار دارد. این نسبت را که شاخصی برای سنجش پایداری منبع آب زیرزمینی است «میرایی» مینامند و به عبارتی بیانگر عمر آبخوان در صورت ادامه روند برداشت فعلی است.
به گفته وی طبق شاخص «میرایی» ناپایدارترین آبخوانهای کشور بهترتیب آبخوان کِردی شیرازی در استان هرمزگان، آبخوان ارسنجان در استان فارس و آبخوان دامنه در استان اصفهان است.
این پژوهشگر حوزه منابع آب با اشاره به اینکه حل مشکل این آبخوانها با وجود وضعیت بسیار ناپایداری که دارند، پیچیده و سخت نیست چراکه مصرف از این آبخوانها کم است، گفت: برای مثال کل مصرف کشاورزی از آبخوان کردی شیرازی ۶ میلیون متر مکعب در سال است. این مقدار حدود یک صدم درصد از مصرف کل آب زیرزمینی در کشور است.
گدانساز افزود: مشکل اصلی در واقع در محدودههایی است که در شرایط ناپایدار قرار دارند و میزان مصرف آب زیرزمینی از آنها زیاد است. در محدودههای این چنینی در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت وابستگی زیادی به آب زیرزمینی وجود دارد و درصورت اتمام منبع آب زیرزمینی معیشت و اقتصاد منطقه به خطر میافتد. از مهمترین آبخوانهایی که دارای چنین شرایطی هستند میتوان به آبخوانهای قزوین، تهران - کرج، ورامین، ساوه، ابهر - خرمدره، قروه - دهگلان، فریمان - تربتجام، مشهد، زنجان، نیشابور و هشتگرد اشاره کرد.
این فعال حوزه منابع آب در ادامه با بیان اینکه مصرف کشاورزی در محدوده مطالعاتی قزوین که در شرایط بسیار ناپایدار قرار دارد ۱۷۰۰ میلیون مترمکعب در سال است، تصریح کرد: این یعنی حجم بالایی از کشاورزی در این محدوده وابسته به آب زیرزمینی است همچنین در محدوده تهران - کرج سالانه حدود ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب آب زیرزمینی برای تامین آب شرب برداشت میشود. این عدد معادل ۲۰ درصد کل مصرف کشور از آب زیرزمینی در بخش شرب است و نشان میدهد که جمعیت بسیار زیادی در این محدوده برای تامین آب شرب وابسته به آب زیرزمینی هستند در حالیکه آبخوان این محدوده در شرایط ناپایدار قرار دارد.
گلدانساز در ادامه اظهار کرد: نکته قابل توجه این است که برخی محدودههای بسیار ناپایدار در ناحیه استانهای البرز، قزوین، زنجان و همدان تمرکز دارند. در این نواحی محدودههای مطالعاتی هشتگرد، اشتهارد، قزوین، ابهر - خرمدره، زنجان، کبودرآهنگ، همدان - بهار، کنگاور و کمیجان همگی در شرایط بسیار ناپایدار هستند، همچنین جمعیت این ۴ استان حدود ۷ میلیون نفر است بنابراین میتوان حدس زد که در صورت از بین رفتن منبع آب زیرزمینی در این منطقه چه چالش بزرگی ایجاد میشود.
این پژوهشگر حوزه منابع آب در پایان با اشاره به اینکه گرچه وضعیت منابع آب زیرزمینی در اکثر نقاط کشور نگرانکننده است اما برخی مناطق دارای اهمیت بیشتری هستند و باید برنامهریزی دقیقی برای این محدودهها صورت گیرد، گفت: برنامهریزی در این محدودهها باید در مسیری باشد که وابستگی به آب زیرزمینی در کشور کاهش یابد و بتوان مصرف آب زیرزمینی را کمتر کرد تا وضعیت آبخوانها به حالت پایدار بازگردد،. در این صورت میتوان کشاورزی و صنایع پایداری را برای این مناطق متصور شد.
انتهای پیام