می گویند 70 درصد صنعت نفت ایران قابلیت بومی سازی دارد و این یعنی همچنان اضطراب در تامین تجهیزات برای صنعت نخست کشور که این مساله با ادبیات توسعه پایدار زاویه دارد.
نمایشگاه نفت تهران امسال با حضور بیش از 1000 شرکت داخلی و تعداد محدودی شرکت خارجی در اردبیهشت ماه به کار خود پایان داد.
عدم توازن بین تعداد شرکت های خارجی حاضر در نمایشگاه در کنار شرکت های داخلی فرصت را به شرکت های داخلی برای عرض اندام فراهم می کرد.
ایران با اقتصاد مبتنی بر نفت، صاحب 9.3 درصد نفت جهان و 18.2 درصد گاز جهان است. اما همچنان وابستگی به خارج، وابستگی به استراتژیک ترین مواد و تجهیزات در آن وجود دارد.
این برهه از زمان با عدم آگاهی مسئولین و عدم درک صحیح آنها از فرصت های تحریم از دست می رود.
در این دوران، مردان نفتی به چند دسته تقسیم شدند؛
دسته اول هنر خود را بر این می دانند که به هر قیمتی شده کالای خارجی وارد کنند و در مصاحبه هایشان ، آن را مدال افتخاری برای خود می دانند.
دسته دوم کسانی هستند که سعی می کنند با شعارهای پوشالی امضای خود را پای رونق تولید بیاندازند. و با چند عکس یادگاری و امضای تفاهم نامه های بدون تعهد در طول نمایشگاه، شعار اهتمام بر رونق تولید را سر دهند. ولی هیچ جریانی از بومی سازی از قبال این شعارها دیده نمی شود.
دسته سوم کسانی هستند که دیگر چاره ای جز انتخاب بین جنس چینی و یا تولید داخلی ندارند. و با ایجاد هزاران گرفتاری ضمانت نامه، بیمه، مالیات، بانک از تولید کننده داخلی انتظارات بالایی دارند. اینها همان هایی هستند که با ایجاد بمب صنعت (بیمه، مالیات، بانک) چوب لای چرخ صنعت می گذارند!
در صورتی که بنگاههای کشور عامل کلیدی برای رشد کارآفرینی، انتقال فناوری، افزایش نوآوری و توسعه اشتغال در کشور هستند.
از اینرو مظلومیت قشر تولید در کشور ایران و عدم توجه به آنها بر همگان آشکار شده است و سالیانیست اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخل، آنچنان که باید مورد مقبولیت صنایع نفت و گاز کشور نمی باشد.
اما در این بین صنایعی هم بودند که قبل از دوران تحریم و قبل از شرایط اضطرار به فکر تقویت جایگاه تامین کنندگان داخلی افتاده و این روزها ثمره تلاش خود را می بینند و در معنایی بالاتر اقدام و عمل به مفاهیم اقتصاد مقاومتی را شکل دادند.
صنایعی مانند فولاد که از دو دهه قبل به سراغ بومی سازی تجهیزات استراتژیک خود رفتند. در واقع کاری که فولاد کرد این بود که با حمایت صحیح و با هدف رشد تولید داخل، آن را توانمند ساخت.
در حال حاضر اگر مرزهای کشور را ببندند صنعت فولاد بدون دغدغه میتواند بیش از 95 درصد تجهیزات، مواد مصرفی و مواد اولیه خود را از داخل تامین کند.
این بدان خاطر است که مدیران فولاد با هدف تضمین توسعه پایدار صنعت فولاد (ایران در حال حاضر با تولید 26 میلیون تن آهن اسفنجی رتبه دوم را در جهان دارد که این عدد طبق افق چشم انداز برنامه ششم توسعه به میزان 55 میلیون تن خواهد رسید.) حمایت صحیح و نه گلخانه ای به زنجیره تامین خود داشته اند. به عبارتی با قرارگیری در کنار تولید داخل، آن را به ظرفیتی رساندند که ریسک پذیرش تامین کننده را کاهش و کیفیت و قابلیت اطمینان تولید داخل را به حدی رساندند که به راحتی می توان به تولید داخل اتکا کرده و آن را جایگزین تامین کننده خارجی نمود.
از اینرو در هیچ کدام از سه دسته ذکر شده در بالا، نمی توان سهم صنعت نفت را در موضوع داخلی سازی لمس نمود.
در حقیقت بخش تولید داخل با سرمایه گذاری در خط تولید خود و افزایش سبد محصولات، تلاش خود را برای جلب اعتماد مصرف کنندگان با چشم امید به اخذ قراردادهای صنعتی به کار برده است؛
به طوری که در واقع بخش تولید داخل، سهم خود را در داخلی سازی ایفاد نموده و اینبار نوبت مصرف کنندگان و دولت است تا حمایت خود را با ارائه قراردادهای صنعتی به آنها نشان داده و چرخ زنجیره صنعت نفت کشور را به حرکت در آوردند.
احسان ابراهیمی
کارشناس ارشد مهندسی صنایع
باید با پشتکاراز کمترین روزنه های استفاده کرد
تا سرمایه ها نسوزند