گلادیاتورها را فقط در فیلمهای هالیوودی دیده بودیم. آنها به جان هم میافتند و مردم هم با شور آنها را تشویق میکنند. خون که میپاشد، صدای خوشحالی مردم بالاتر میرود. آنها از پیروز میدان میخواهند شکست خورده را به دیار باقی بفرستد.
در این فیلمها، گلادیاتور هرچقدر وحشیتر و خونخوارتر، محبوب تر و موفقتر.
داستان این گلادیاتورها شده است داستان استادیومهای ایران. ورزشگاههایی که در آن در ظاهر 22 نفر به دنبال یک توپ میدوند اما در اصل مثل گلادیاتورها به جان هم میافتند و حسابی از خجالت هم در میآیند.
نمونه آخرش دیدار پرسپولیس و سپاهان. دیداری که به همه چیز شباهت داشت جز فوتبال. بازیکنان در زمین از خجالت هم درآمدند و تماشاگران در خارج از زمین. فحشهایی که شنیده میشد، چشم کودکی که کور شد و ماشینی که به آتش کشیده شد.
مرگ بر این فوتبال اگر در آن کودکی دیگر نتواند ببیند. اصلا مگر یک قهرمانی چه ارزشی دارد که به خاطر آن این چنین به جان هم میفتیم.
در جنگها هم هوای مجروحان و آمبولانسها را دارند. اورژانس اصفهان اعلام کرده طرفداران بعد از بازی سپاهان و پرسپولیس به آمبولانسی حمله کردند که مجروحان را به بیمارستان منتقل میکرد!
دیگر نودی هم نیست که این صحنهها را به تصویر بکشد و عادلش به خاطر قانع نشدن از صحبتهای مدیرعاملهای پرسپولیس و سپاهان سرش را به میز بکوبد.
به نظر میرسد اهالی فوتبال با توجه به غیبت نود، خیالشان راحت است و هرکاری دلشان میخواهد میکنند. از تبانی تا کتککاری.
تصور کنید دادگاهی را در شهر تعطیل کنند، پلیس نباشد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نود برای اهالی فوتبال دادگاهی بود که نمیشد از آن فرار کرد.
جایگزین این برنامه که یکی از اصحاب عادل فردوسیپور آن را اجرا میکند هم نتوانسته است، این آتش افتاده به جان فوتبال را مدیریت کند.
ببیند چقدر آش این فوتبال شور شده است که پیشکسوتهایی که در این سالها دم از اخلاق میزدند در یک بازی دوستانه و خیرخواهانه به جان هم افتادند و تا میخوردند همدیگر را زدند. کسانی که مثلا الگویی جوانترهای این فوتبال هستند.
وقتی بازیکن در زمین، مربی در خارج زمین، اخلاق را لگد مال میکند، دیگر چه انتظاری میشود از تماشاگران داشت. تماشاگری که چند ده کیلومتر راه آمده، زیر آفتاب مانده، خسته شده است و منتظر جرقهای است تا آتش بگیرد.
در فوتبال ایران، لذت جایش را به نفرت داده است. طرفداران تیمها چنان به جان هم افتادهاند که گویی با هم پدرکشتگی دارند.
واقعا اگر نمیتوانید برای این نفرت در فوتبال، نقطه بگذارید، آن را تعطیل کنید. نبود این فوتبال به نفع جامعه است. در فوتبالی که در آن شعار نژادپرستانه سر داده شود به هیچ دردی نمیخورد.
چشم کور شده یک کودک مهمتر از هر آبی، قرمز و زردی است.