به نقل از کالا خبر، در این میان با نامگذاری سال ۹۸ با عنوان رونق تولید از سوی مقام معظم رهبری، همه نگاه حول محور تولید داخلی پس از آرامش نسبی پس از طوفان اقتصادی سال گذشته می چرخد. در همین زمینه شاپور محمدی، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار معتقد است که یکی از اقدامات مهم که می تواند از پایه های رونق تولید داخلی باشد، احترام به نظام بازار و مکانیسم عرضه و تقاضا در مبادلات کالاها است که بهترین بستر برای پیاده سازی نظام بازار، استفاده از ظرفیت بورس کالاست. در ادامه گفت و گوبا رییس سازمان بورس و اوراق بهادار را می خوانید.
به اعتقاد شما بورس کالا چرا در اقتصاد ایران متولد شد؟
بورس کالا در اکثر اقتصادها وجود دارد. بعضی از اقتصادها بیشتر بر ابزارهایی همچون مشتقه تکیه دارند اما در کشور ما به دلیل ماهیت بازار، تکیه بیشتر بر بازار نقدی بوده است. اما در خصوص چرایی تولد بورس کالا در اقتصاد ابتدا باید عنوان کرد که شفافیت، عامل اصلی پدیدار شدن بورس های کالایی است.
موضوع دوم، کشف قیمت صحیح تری است که در بورس ها انجام می شود. بورس ها به دلیل تابلو های شفافی که دارند، محتوای اطلاعاتی بیشتری در روند کشف قیمت منتشر می کنند که مکانیسم این کشف قیمت نیز براساس عرضه و تقاضاست. اما عامل سوم تولد و توسعه بورس های کالایی در اقتصاد ها، اهمیت روز افزون بازارهای مالی در خدمت رسانی به فعالان اقتصادی است. امروزه بازارهای مالی دارای نقش ویژه ای در اقتصادها هستند که در کشور ما نیز طی سال های اخیر توجه ویژه ای به این بازارها شده است.
سه عامل فوق باعث شد تا در سال ۱۳۸۲ شاهد تولد بورس فلزات و در سال ۸۳ راه اندازی بورس کالای کشاورزی در بازار سرمایه ایران باشیم و در ادامه با ادغام این دو بورس، شرکت بورس کالای ایران آغاز به کار کند. همچنین در ادامه بورس انرژی ایجاد شد تا دو بورس کالایی در کشور ما فعالیت کنند.
در این بین نکته حائز اهمیت و قابل دفاع این است، شفافیتی که بورس کالا در مبادلات کالای کشور ایجاد کرده و می کند، نمی توان در هیچ سازو کاری این سطح شفافیت را ایجاد کرد و از این رو بورس کالای ایران طی سال های اخیر کمک ویژه ای به بخش های مختلف اقتصاد کشور کرده است.
بیش از ۱۵ سال است از راه اندازی نخستین بورس کالایی کشور یعنی بورس فلزات تهران میگذرد. به نظر شما سازوکار بورس کالا در طول سال های گذشته چه خدماتی به صنایع مختلف ارائه داده است؟
یکی از مهمترین تحولاتی که با راه اندازی بورس فلزات و بعدا بورس کالا در کشور اتفاق افتاده و در کشورهای دیگر به این میزان و یا شاید اصلا مطرح نبوده، بحث حواله ای بودن معاملات کالاها بود که مکانیسم بورس کالا به آن سیستم ناکارآمد پایان داد. در آن سال ها، معاملات میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به شکل حواله ای انجام می شد اما با راه اندازی بورس کالا، نظام حواله ای توزیع کالاها جمع شد که به اعتقاد من این اتفاق از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است که کارایی و ظرفیت بالای بورس کالا را نشان می دهد.
دومین رویدادی که با ایجاد بورس کالا افتاد، این بود که قیمت ها به سمت آزاد شدن رفتند. به طوریکه در قوانینی که ناظر بر قیمت گذاری کالاها است، آمده است کالاهایی که در بورس کالا معامله می شوند از شمول قیمت گذاری آزاد هستند و مشمول قانون تغییرات حکومتی نمی شوند؛ این قانون نشان می دهد با راه اندازی بورس کالا شاهد یک تحول بزرگ و مثبت در اقتصاد بوده ایم به طوریکه از نظام کنترل قیمتی یا به عبارتی قیمت گذاری دستوری به نظام قیمتی که انعطاف پذیر است و می تواند به صورت تلاقی نیروهای بازار تعیین شود، حرکت کردیم. به جرات می توان گفت از همین نقطه بود که سودهای واقعی به سمت تولید حرکت کرد و با واقعی شدن قیمت ها، سرمایه گذاری بخش خصوصی در تولید کشور نیز سرعت گرفت.
اما خدمت سوم و با اهمیتی که بورس کالا به اقتصاد ایران کرده است، موضوع شفافیت است. پیش از عرضه و معامله کالاها در بورس کالا، آمارهای شفافی از روند مبادلات وجود نداشت اما امروز همه مردم حتی آنهایی که در خرید یا فروش کالاها نقشی ندارند هم می توانند از طریق تلفن همراهشان آمار معاملات کالاها در بورس کالا را مشاهده کنند.
سهولت خرید و فروش برای تولید کنندگان و خریداران و ایفای تعهدات طرفین، مسئله دیگری بود که با راه اندازی بورس کالا اتفاق افتاد. در واقع یکی از دلایل تشکیل بورس ها، کاهش ریسک عملیاتی در ایفای تعهدات است، به این معنا که کسی که باید کالایی را تحویل دهد، حتما تحویل می دهد و از طرفی وجه کالا نیز براساس معامله، حتما پرداخت می شود که این اقدامات همگی براساس مقررات تسویه و پایاپای بورس کالا انجام می شود.
در طول این ۱۵ سال همواره مقاومت هایی در مسیر بورس کالا وجود داشته است. به نظر شما ریشه این مقاومت ها چیست؟
انتقادهایی که در مقاطعی در خصوص معاملات کالاها در بورس بروز می کند در واقع به سازوکار بورس مرتبط نمی شود بلکه معتقدم عمده این موارد به موضوع قیمت گذاری برمی گردد. در واقع وقتی قیمت گذاری روی یک محصولی صورت می گیرد، فردی که مواد اولیه خود را از بورس با قیمت آزاد خریداری کرده، مجبور است محصول تولیدی اش را با قیمت های تعیین شده و دستوری بفروشد. در زمان هایی، عکس این رویداد هم صدق می کند، یعنی طی مقطعی خاص یک محصولی در بورس کالا با محدودیت هایی و به شکل دستوری قیمت گذاری می شود؛ در شرایطی که تولیدکنندگان می توانند خارج از بورس آن محصول را با قیمت بالاتر بفروشند اینجاست که تضاد منافع میان خریداران و فروشندگان اوج می گیرد و به اشتباه این انتقادها به سمت بورس کالا می رود.
در مجموع باید عنوان کرد اگر زنجیره تولید محصولات در بورس کالا عرضه شود و شاهد کانال غیررسمی و غیرشفاف دیگری خارج از بورس کالا و بورس انرژی نباشیم، این مشکلات وجود نخواهد داشت. مگر اینکه یکی از حلقه های پایین یا حلقه های بالایی در زنجیره تولید محصولات با قیمت گذاری روبه رو شود. با همه این تفاسیر هر چقدر به سمت احترام به مکانیسم بازار و دوری از قیمت گذاری برویم و به اقتصاد اجازه دهیم که نیروهای بازار، قیمت ها را تعیین کنند، بدون شک منافع تولیدکنندگان و مصرف کنندگان براساس واقعیت های بازار برآورده می شود و شاهد تحقق شعار سال یعنی رونق تولید خواهیم بود.
قیمت گذاری کالاها در چه مواقعی به سود مصرف کنندگان تمام نمی شود؟
در خصوص قیمت گذاری، زمانی است یک کالا به اندازه کافی وجود دارد و دولت می خواهد برای آن کالا قیمت تعیین کند. در اینجا اگر این اطمینان از شبکه توزیع وجود دارد که کالا به قیمتی که دولت تعیین کرده به دست مصرف کننده نهایی برسد، آن وقت می توانیم بگوییم که ما یارانه ای به مصرف کنندگان یک کالا داده ایم که در نگاهی واقع بینانه این شرایط در بازار ما وجود ندارد.
اما در حالتی دیگر، قیمت گذاری صورت می گیرد اما کالا به دست مصرف کننده نمی رسد. در این بین ممکن است یک سری واسطه های مخرب و محتکری باشند –واسطه ها لزوما در بازارهای مالی بد نیست- که به هر روشی به کالا دست پیدا کنند؛ اینجا قیمت گذاری غلط است. به این ترتیب نه تنها نتوانسته ایم به مصرف کننده کمک کنیم بلکه با این اقدام به تقاضای کاذب دامن زده ایم که خود راند دومی برای افزایش قیمت و التهاب بازار است.
بنابراین قیمت گذاری عملا به جای افزایش رفاه مصرف کنندگان به آسیب بیشتر منجر می شود. با این تفاسیر اگر احساس می شود که مصرف کنندگان در بازاری باید حمایت شوند میتوان به صورت مستقیم یا نقدی به مصرف کننده یارانه اختصاص داده شود.
به نظر شما چه زمانی در اقتصادمان دیگر از این قیمت های دستوری خبری نخواهد شد و میتوانیم به اقتصاد آزاد اعتماد کنیم؟
زمانی میتوانیم به اقتصاد آزاد اعتماد کنیم که منحنی عرضه آن کالاها، انعطاف پذیر باشد اصطلاحا باید سمت راست و چپ معامله امکان جابه جایی داشته باشد. در واقع بتوانیم با استفاده از مکانیسم بازار، حجم عرضه و تقاضا را مدیریت کنیم که در این زمان، پیاده سازی اقتصاد آزاد به طور کامل قابلیت اجرایی خواهد داشت؛ در یک جمله، اگر سمت عرضه انعطاف پذیر باشد، قیمت گذاری به هیچ وجه لازم نیست.
بورس کالا در چند سال گذشته به سمت توسعه بخش کشاورزی حرکت کرده است، این اقدام را چگونه ارزیابی می کنید؟
بورس کشاورزی در سال ۱۳۸۳ به عنوان یک بورس مستقل تشکیل شد. در آن مقطع توفیقاتش کم بود و در ادامه فعالیتش با بورس فلزات ادغام شد.
اما طی چند سال اخیر در این حوزه قوی عمل شد و حتی بورس کالا توانست در بحث خرید تضمینی کالاهای کشاورزی به دولت کمک کند. بورس کالا براساس سیاست قیمت تضمینی محصولات کشاورزی شرایطی را مهیا کرد تا دولت بدون اینکه پول خرید تضمینی جو و ذرت را یکجا بپردازد فقط آن بخشی را بپردازد که قرار است دولت به عنوان یارانه به کشاورزان بدهد و این اقدام کمک بزرگی به خزانه بوده است. تصور کنید در ماه های مختلفی که خزانه بار سنگینی به لحاظ حقوق، پرداخت یارانه های نقدی و انواع هزینه های دولت دارد و اگر در کنار این موارد، خرید تضمینی محصولات کشاورزی هم باشد، دولت با کسری بودجه و تحمل هزینه های سنگین مواجه می شود. حتی ممکن است دولت نتواند این بار مالی را تامین کند و مجبور شود اوراق منتشر کند. از این جهت بورس کالا با اجرای طرح قیمت تضمینی مسیری را آغاز کرده است که علاوه بر دولت، به بخش کشاورزی و کشاورزان نیز کمک ویژه ای می کند.
از طرفی دیگر با ورود برخی کالاها همچون زعفران به بورس کالا شاهد تحقق رویای کشاورزان بودیم. زعفران صنعتی بزرگ از نظر گردش مالی بالا در دنیاست اما متاسفانه کشاورزان ما از این سفره جهانی سهم بسیار کمی دارند.
در این شرایط عرضه زعفران در بورس کالا کمک کرد تا قیمت واقعی این محصول که سال ها در اختیار واسطه ها بود، کشف شود و سود اصلی نیز نصیب کشاورزان شود.
امروز خوشبختانه قیمت های زعفران به قیمت های قابل قبول تری از گذشته رسیده ولی هنوز دسترنج کشاورز به شیوه ای ایده آل داده نمی شود که رونق هر چه بیشتر قراردادهای آتی و آپشن زعفران، نوید بخش افزایش انگیزه کشاورزان برای تولید بیشتر و توسعه صنعت زعفران است. همچنین در خصوص بازار پسته و خرما و محصولات اصلی کشاورزی می توانیم با استفاده از ظرفیت های بورس کالا به مرجع تعیین قیمت این محصولات در منطقه و جهان تبدیل شویم. در واقع وقتی عمده تولید یک محصول در اختیار ایران است و بورس نیز به عنوان محلی برای کشف واقعی قیمت در کشورمان فعال است، کشورهای دیگر نباید برای ما تعیین قیمت کنند.
به اعتقاد شما بورس کالا می تواند میزبان معامله حجم بالایی از معاملات گندم و اجرای طرح قیمت تضمینی این محصول باشد؟
بله، در بورس های معتبر دنیا هم غلات همچون ذرت، جو و گندم معامله می شود. همچنین گندم به دلیل حجم و شمار بالای تولیدکننده و مصرف کننده، یک کالای بازار پذیر است و به طور حتم با همکاری وزارت جهاد کشاورزی می توان به مرور با اجرای طرح قیمت تضمینی گندم و آشنایی کشاورزان به بسیاری از مشکلات دولت در این زمینه پایان داد.
بورس کالا بر توسعه ابزارهای مالی تمرکز ویژه ای کرده است؛ به نظر شما چه زمانی می رسد که فعالان صنایع مختلف در صنایع فلزی و پتروشیمی به بازارهای مالی به منظور پوشش ریسک نوسان های نرخ در آینده ورود کنند؟
قراردادهای آتی و آپشن از اجزای اصلی بورس های کالایی به شمار می روند که سال گذشته قرارداد آتی و آپشن زعفران راه اندازی شد که براساس آمارها با استقبال سرمایه گذاران و فعالان بخش کشاورزی روبه رو شده است. همچنین در بورس تهران، قرارداد آتی روی سبد سهام راه اندازی شده و توسعه این بازارها در دستور کار مجموعه بورس ها قرار دارد.
اما در خصوص معرفی دارایی های جدید همچون محصولات فلزی و پتروشیمی در بازار مشتقه، یکی از پیش شرط های بسیار مهم پر معامله بودن دارایی پایه است. وقتی یک دارایی پایه در ماه یک یا دو بار معامله شود، قرارداد آتی روی آن به سختی تعریف می شود. کالاهایی که اصطلاحا پر فراوانی یا به صورت مکرر به طور مثال در طول روز چندین بار معامله می شود، روی آنها پتانسیل تعریف قرارداد آتی وجود دارد.
البته شرایط دیگری هم باید وجود داشته باشد که برای مثال باید اطمینان داشت که کالا به طور مستمر در بورس معامله می شود و جزییات و شرایط قرارداد نیز برای خریداران و فروشندگان جذاب باشد چون در این قراردادها هم ویژگی های کسب سود و هم ویژگی هج کردن یا پوشش ریسک وجود دارد. از طرفی این قراردادها انعطاف بسیار خوبی دارند یعنی هم برای افرادی که دنبال کسب سود بسیار بالا همراه با ریسک هستند و هم برای افرادی که درصدد پوشش و مدیریت ریسک هستند، کارایی دارد. با این تفاسیر، هر محصولی که دارای شرایط فوق باشد، فعالان آن بازار می توانند علاقه مندی خود برای ایجاد بازار آتی را اعلام کنند تا بررسی بورس کالا در این زمینه آغاز شود.
چشم انداز شما از آینده بورس کالا چیست؟
به اعتقاد من چون اقتصاد ما اقتصاد بزرگی است، جمعیت بالا و بازار مصرف بزرگی دارد، منابع معدنی، نفتی و پتروشیمی قوی دارد و در آخر روحیات مردم ما با تجارت عجین شده و تجارت را دوست دارند، ما طی سالهای آینده شاهد بزرگ تر شدن دایره فعالیت های بورس کالا و رونق معاملات انواع محصولات در این بورس خواهیم بود. در این بین سرعت رشد بورس کالا در چند سال اخیر مطلوب بوده است به طوریکه بیشترین ارزش معاملات در بین چهار بورس کشور به بورس کالا اختصاص دارد و این بورس متناسب با نیاز اقتصادی در مسیر پیشرفت قرار گرفته است.
از سوی دیگر نیروی انسانی تحصیل کرده می تواند یک برگ برنده برای آینده بازار سرمایه و اقتصاد کشور باشد. هم اکنون فارغ التحصیلان رشته مدیریت مالی، اقتصاد، حسابداری و حتی رشته های مهندسی علاقه خوبی به بازارهای مالی پیدا کرده اند و فرهنگ سازی مناسبی نیز در حال انجام است. به همین خاطر، می توان گفت چشم انداز بورس کالا با توجه به ظرفیت های بالای آن، بسیار مثبت است وجهه بین المللی این بورس در سال های پیش رو به هیچ عنوان دور از انتظار نیست. در این راستا، بسیاری از کالاهای تولیدی ما در کشورهای دیگر مصرف می شود که مذاکراتی برای راه اندازی تابلو و سکوهای معاملات مشترک با سایر بورس ها انجام شده است.
همچنین با توجه به اینکه سازمان بورس اوراق بهادار ایران توانست به عضویت عادی سازمان بین المللی کمیسیون های اوراق بهادار آیسکو درآید، فرصت بزرگی برای ما فراهم شده است که به دنیا اعلام کنیم بازارهای مالی ایران از استانداردهای بالایی برخوردار است.