ایران اکونومیست- تردیدی نیست که وجود علائم فرسودگی شغلی از میزان کارآمدی و رضایتمندی شغلی افراد میکاهد و این نقطه آغاز بیانگیزگی است.
فرسودگی شغلی معلمان با توجه به اهمیت شغل آنها و ارتباط آنها با کودکان و نوجوانان اهمیت ویژهای دارد تلاش برای کاستن از سطح فرسودگی شغلی معلمان وظیفه عمده مسئولان نظام آموزشی کشور است. در سایر جوامع برای کاهش فرسودگی شغلی، علاوه بر توجه به همه عوامل تلاش میشود تا با برقراری یک نظام حقوقی و پاداش مکفی، بهادادن به حضور و فعالیت درگیرانه معلمان در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای مربوط به حرفه معلمی و احترام به منزلت معلمی اقدام شود.
نتایج پژوهشی که توسط دکتر زینب طولابی دانشیار گروه مدیریت، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ایلام، دکتر یاسان اله پوراشرف دانشیار گروه مدیریت دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام انجام شده نشان داده است که کم شدن تعهد سازمانی بیشترین تاثیر را در بیانگیزگی و فرسودگی شغلی معلمان و کارکنان سازمانهای آموزشی ایران دارد همچنین کیفیت زندگی کاری و هوش هیجانی نیز بر فرسودگی شغلی موثر هستند.
در بخشی از این پژوهش آمده است: پژوهش در مورد فرسودگی شغلی، در آغاز دهۀ 1330 وارد حیطۀ آموزش شد و از آن زمان پژوهشهای متعدد در حیطۀ استرس و فرسودگی با تأکید بر کارکنان در بخش خدمات انسانی مانند کارمندان بخشهای اجتماعی، پرستاران، معلمان، پزشکان، حقوقدانان و افسران پلیس انجام شده است وجه مشترک چنین مشاغلی در این است که ماهیت کار میتواند در حد بالایی هیجانی و احساسی باشد.
بسیاری از افرادی که در حیطۀ آموزش مشغول به کارند نشانههایی مانند افزایش سردردهای ناگهانی، استرس در روابط شخصی و حرفهای، افسردگی و کاهش بهرهوری را تجربه میکنند، پژوهشها نشان دادهاند که فرسودگی در میان این افراد، آنها را به سمت تدریس پایینتر از استاندارد، فقدان اشتیاق در پژوهش، کاهش انعطافپذیری و توانایی در روزآمد بودن آموخته ها در دنیای حرفه ای و کاهش تواناییهای مدیریت کلاس سوق میدهد.
شناسایی عوامل تنشزا در معلمان و عواملی که به فرسودگی شغلی میانجامند، موجب میشود که روشهایی را برای کنترل و درمان این تنشها به کار بندیم بنابراین شناسایی عواملی که به فرسودگی شغلی معلمان در ایران میانجامند، از اهمیتی ویژه برخوردار است.
نتایج این پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی و هوش هیجانی دارای اندازه اثر درحد متوسط بوده و تعهد سازمانی دارای بیشترین اندازه اثر بوده است البته این تاثیرگذاری در جهت عکس بوده است به این معنا که فرسودگی بیشترین تاثیر منفی یا اثر کاهشی را بر تعهد سازمانی در سازمانهای آموزشی داشته است.
کاهش تعهد سازمانی در محیطهای آموزشی سبب شده است که افراد انگیزۀ کمتر برای عملکرد مطلوب درجهت تحققپذیری اهداف داشته باشند این مسئله زمینهساز عدم هماهنگی در سازمان مربوطه میشود و عدم تعادل در سیستم آموزشی و تدریس معلمان و اساتید در محیطهای آموزشی را به وجود میآورد این عوامل فرسودگی شغلی را تشدید میکند، سلامت روانی کارکنان را به خطر میاندازد و سبب دلسردی، ناخشنودی و عدم وفاداری به شغل میشود.
با توجه به اینکه تعهد سازمانی علاوه بر نتایج سودمندی که برای سازمان دارد میتواند برای پیشگیری از فرسودگی شغلی معلمان نیز مفید باشد، لازم است مدیران و مسئولان برای بالا بردن آن بیش از پیش بکوشند و آن را جزء برنامههای خود قرار دهند از این رو جهت بالا بردن تعهد سازمانی پیشنهاد میشود:
مدیران، افرادی را به کار بگمارند که به آن کار علاقهمندترند.
مدیران زمینۀ ایجاد رضایت شغلی دبیران خود را بالا ببرند.
مدیران معلمان را در تصمیمگیریها سهیم کنند و جو مشارکتی به وجود آورند.
مدیران با برقراری روابط انسانی و توجه به مسائل و مشکلات کارمندان خود در حل مشکلات شخصی و سازمانی آنها بکوشند.
مدیران سعی کنند کارمندان را به صورت یک تیم در آورند و مشکلات و کارها را به روش گروهی و با تفویض اختیار حل کنند و به کارمندان خود اعتماد داشته باشند.