ورود مربی و بازیکن با سلام و صلوات به ایران و خروج بی سر و صدای آنان به رویه ای معمول در تاریخ لیگ برتر تبدیل شده است. رفتن بی سرو صدا و فسخ قرارداد یک جانبه قرارداد آنان از سوی باشگاه، در نهایت به محرومیت های سنگینی برای فوتبال ایران ختم می شود.
محرومیت سه باشگاه استقلال تهران، تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس از پنجره نقل و انتقلات تنها مشتی از خروار تبعات استخدام چشم بسته بازیکنان خارجی است.
لیگ برتر ایران در هجده دوره گذشته از نام های عجیب و غریب خارجی که کیفیتی پایین تر از بازیکنان داخلی داشتند، خالی نبوده است. اگر بازیکنانی خارجی مانند آرمناک پطروسیان، رافت قلی اف، عماد رضا، جانواریو، جی لوید ساموئل و ... نماد خارجی های با کیفیت لیگ برتر به شمار می روند، اما ظهور نام های مانند سامبا جوجی، کوئیکه، رینالدو، عادل شیحی، دی کارمو، ایسما، الحاجی گرو و نیومایر در تیم های ایرانی و شیوه ورود آنان به ترکیب تیم های لیگ برتری به معادله ای چند مجهولی تبدیل شده است.
معادله ای که برخی در آن پای دلال وسط می کشند و برخی دیگر علاقه مربیان به بازیکنان خارجی بدون توجه به کیفیت آنها را دلیل این کار می دانند. اما سوای تمام گمانه زنی ها، واقعیت ورود این افراد فراتر از دلال بازی و علاقه مربی است.
واقعیت خسارت ورود این بازیکنان به فوتبال ایران را باید در زمان تنظیم قرارداد جستجو کرد که در برخی از مواقع بدون تست پزشکی و توجه به رزومه امضا خواهد شد.
برخی در تبین این محرومیت ها بحث مدیریت فوتبالی و غیر فوتبالی را پیش می کشند، مدیریت هایی که ناآشنا به قوانین و مقررات بین المللی در تدوین قراردادهای فوتبالی هستند. آنان با تحمیل مدیریت تک صدایی در باشگاه، بدون توجه به معاونت های مختلف، زمینه را برای ورود بازیکن یا مربی سرشناس به کشور فراهم خواهند کرد.
این مدیران در حالی در زمان امضای قرارداد با مربیان و بازیکنان خارجی عکس یادگاری خواهند گرفت که خارجی های مهمان لیگ برتر، با پشتوانه وکلا و مشاوران بین المللی خود در نهایت دقت قراردادها را تنظیم می کنند. اما مدیر تازه وارد یک تیم برای ثبت موفقیت در روزمه کاری خود، کمتر به بند و حاشیه های قرارداد توجه می کند و در نهایت پای برگه ای را امضا خواهد کرد که «خسارت محض» لقب خواهد گرفت.
کمیته حقوقی باشگاه و فدراسیون فوتبال در تنظیم قراردادها چه نقشی دارند؟ این مهم علامت سوال ذهن بسیاری از کارشناسان و اهالی فوتبال است.
در حالی که براساس قوانین فوتبال حرفه ای برای امضای نهایی قرارداد بازیکن یا مربی در هر سطح، باید زیر مجموعه های باشگاه اعم از حقوقی، پزشکی و کادر فنی نظر دهند، اما در ایران مشاهده می شود که بازیکن یک روز پس از امضای قرارداد با مصدومیت طولانی مدت مواجه خواهد شد. چنین رویه ای نشان از آن دارد که مدیریت باشگاه تحت تاثیر عوامل مختلف که در برخی از مواقع دلالان و در مواقع دیگر تاکید و پافشاری مربی است، پای برگه ای را امضا می کند که کمتر نسبت به آن علم دارد.
با این شرایط و شیوه تنظیم قراردادها، کنار گذاشتن بازیکن و مربی از تیم های فوتبالی ایران داستانی با پایان باز است که تحولات ماه های بعد در دنیای فوتبال نتیجه آن را مشخص خواهد کرد؛ رای فیفا و محرومیت های سنگین یکی از مهمترین نتیجه های این داستان است.
صدور چند محکومیت از سوی فیفا برای ایران در کمتر از یک سال و ارسال پرونده های متعدد از سوی بازیکنان خارجی به این نهاد بین المللی موجب شده تا برخی از بی اعتباری فوتبال ایران در این نهاد بین المللی سخن به میان آورند.
هر چند در که پرونده ای مانند ماجرای آلفا و شکایت آن از سرخآبی ها، در نهایت فوتبال ایران پیروزمندانه از فیفا خارج شد اما برخی شکست های پیاپی فوتبال ایران در این نهاد را ناشی از نبود کرسی های بین المللی تاثیر گذار می دانند. کرسی هایی که نه در سطح جهان، بلکه در سطح آسیا نیز آنچنان که باید در جهت منافع فوتبال ایران نیستند بلکه بیشتر این کرسی ها شخص محور به شمار می روند.
منبع: ایرنا