ایران اکونومیست- انتقاد از طرحهایی که روی کاغذمانده یا در مسیر اجرا نیمه کاره رها شدهاند همواره در آموزش و پرورش برقرار است؛ انتقادی که گویا با آمدن و رفتن وزرا تا امروز حل شدنی نبوده است و فقط انتقادات شدت و ضعف پیدا میکند؛ مشکلاتی مزمن از معیشت معلمان گرفته تا طرحهای پر زرق و برق و خوشنامی مثل هوشمندسازی و آموزش مهارتهای زندگی.
سال ۹۰ یعنی حدود ۷-۸ سال پیش بود که سندتحول بنیادین به عنوان نقشه راه بومی کشور برای آموزش و پرورش به تصویب رسید؛ سندی که بعد از گذشت این مدت هنوز آنطور که باید و شاید در مسیر اجرا قرار گرفته نگرفته است و گذارههای بسیاری از آن جامه عمل نپوشیدند و هنوز مرد و میدان عمل برای آن وجود ندارد.
آنچه از ثمره سندتحول تاکنون بیشتر خودنمایی میکند تغییر نظام به ۳-۳-۶ و تحول در کتابهای درسی است، اما هنوز تکالیف بسیاری در سند تحول آمده است که یا زیرساخت آن تکلیف یا ساختار آموزش و پرورش اجازه اجرا به آن نمیدهد.
سند تحول بنیادین بعد از سالها بررسی، تصویب شد تا کمک حال نظام تعلیم و تربیت باشد و در بستر آن مشکلات مزمن این نظام رفع شود؛ حال این سند خود مطالبهای شده است که زیرساخت لازم برای اجرای آن فراهم شود تا شاید به دنبال آن اصلاحات در آموزش و پرورش کلید بخورد.
بارها و بارها وزرای آموزش و پرورش به ویژه سه وزیر اخیر این وزراتخانه بر اجرای سند تحول تاکید داشتند، اما هنوز که هنوز است گویی وضع موجود اصلاح را نمیپذیرد در همین راستا سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش بارها بر مقاومت و ساختار سنتی آموزش و پرورش نگاه انتقادی داشته است.
حال سوال اینجاست که تا کی باید بر این انتقاد پافشاری کرد، راهکار چیست تا از این اوضاع خارج شد و آیا دریچه نگاه مسئولان به ویژه در حوزه ستاد با صف سر سازگاری پیدا خواهد کرد؟
هربار که از تحول و تغییر در نظام تعلیم و تربیت صحبت میشود؛ نگاهها به خط مقدم این نظام یعنی معلمان معطوف است و از همین جاست که چالشها آغاز میشود؛ هرچند هستند معلمانی که خود را با علم روز پیش میبرند، اما گاه، به دلیل مشکلات معیشتی و منزلتی، معلمان انگیزهای برای رویکرد تجددگرایی در آموزش ندارند و مسیر گذشته را همچنان طی میکنند.
مهدی بهلولی کارشناس حوزه آموزش و پرورش که خود در کسوت معلمی هم فعالیت دارددرباره تاثیر انگیزه معلمان با توجه به شرایط منزلتی و معیشتی بر اجرای برنامههای آموزش و پرورش و تحول در آن بیان کرد: در ادبیات تحول آموزش و پرورش وقتی از بهسازی صحبت میشود همیشه درباره حقوق و مزایای و دریافتی معلم بحثهای بسیاری داریم؛ هرچند که پیش از بهسازی و اصلاحات باید حقوق معلم در نظر گرفته شود.
وی ادامه داد: بهسازی و تحول در آموزش و هر برنامهای با این هدف در نهایت باید از کلاس درس بگذرد که معلم نقش مهمی در آن دارد؛ وقتی با معلمانی سروکار داریم که در خرج زندگی درماندهاند و برای گذران زندگی به کارهای دوم و سوم روی میآورند روشن است که برای تحول در آموزش مشکل پیدا میکنیم.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش به روایتی از برنامه کاری یک معلم اشاره کرد و گفت: وقتی معلمی شیفت صبح در مدرسه کار میکند و از ساعت حدود سه تا هفت در مدرسه شبانه و از آن زمان تا حدود ۱۰-۱۱ شب به رانندگی در تاکسی تلفنیهای اینترنتی مشغول است، چطور میتواند درباره روش نوین تدریس فکر کند بنابراین در این فضا وقتی از اصلاحات بخواهیم صحبت کنیم حقوق و دریافتی معلمان را هم باید در نظر بگیریم.
بهلولی تاکید کرد: در آموزش و پرورش معلم ما مزایا ندارد؛ برخی مسئولان برنامه و بودجه آماری از میانگین حقوق میدهند، اما موضوع معلمان نداشتن مزایا است، کارمندان ارگانهای دیگر در حقوق شاید تفاوت فاحشی با آموزش و پرورش نداشته باشند، اما در عوض مزایای خوبی دریافت میکنند.
همچنین میرحمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره زمان اجرایی شدن تحولات در آموزش و پرورش گفت: تا زمانی که شان معلمان رعایت نشود، آرامش لازم را نداشته باشد و به این قشر بدهی داشته باشیم صحبت از تغییر و تحول جایز نیست.
وی تاکید کرد: اول باید به فکر پرداخت حق و حقوق معلمان باشیم و دریافتی به موقع و مکفی برای آنها در نظر بگیریم.
بهلولی با اشاره به اینکه نکته مهم تری هم در تاثیر معلمان بر تحول وجود دارد، تصریح کرد: پول تا اندازهای انگیزه میآورند آن هم تا حدی که یک زندگی معمولی را برای معلم فراهم کند، اما بعد از این مرحله آنچه بیشتر انگیزه بخش است توجه به انگیزههای بیرونی است.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش بیان کرد: بعد از مشکلات معیشتی، معضل بعدی آموزش و پرورش سیاست زده، ایدئولوژیک و متمرکز ماست که اجازه نوآوری به مدیر مدرسه داده نمیشود و مدرسه به عنوان نهاد مجری عوامل بالایی است، اما در کشورهای پیشرفته در آموزش همچون فنلاند بیش از هرچیز بر معلم و مدرسه تاکید میشود و بنابراین در کنار حل مشکلات معیشتی، آموزش ما باید تمرکززدایی شود.
وی تصریح کرد: در موانع تحول ۲ نکتهای که اجازه پویایی به نظام تعلیم و تربیت نمیدهد نگاه از بالا به پایین نسبت به مدرسه و پولی سازی آموزش است.
تمرکززدایی و جلوگیری از سیاست زدگی موضوعاتی است که نه تنها متولیان تعلیم و تربیت بلکه مسئولان بالادستی هم بر آن و به ویژه سم مهلک بودن سیاسی بازی در آموزش و پرورش تاکید دارند؛ البته وزیر فعلی آموزش و پرورش بیش از سایر متولیان اجرایی و در قامت یک منتقد به این موضوع انتقاد بسیاری دارد؛ پولی کردن آموزش هم که چالش بزرگ و پر سر و صدا و محل اختلاف بسیاری از سیاستگذاران است و هنوز پاسخی روشن برای آن وجود ندارد بنابر این شرایط هنوز موعدی دقیق برای اصلاحات در آموزش و پرورش نیست؛ در واقع گویی نامناسب بودن زیرساختها و نبود گفتمانی مشترک از اصلاحات و بهسازی، این مهم را به تعویق انداخته است.