رسول بهروش نوشت: اعتراضات شدید به جعفر کاشانی باعث شد او موضعش را در مورد برانکو عوض کند. رئیس هیأتمدیره پرسپولیس پیشتر گفته بود برانکو نقش اول موفقیتهای این تیم نیست و با رفتن او خللی در امور باشگاه رخ نخواهد داد. این اظهارات با عصبانیت شدید هواداران مواجه شد تا جایی که کاشانی دیروز به ناچار سخنان متفاوتی به زبان آورد و بالاترین هنر باشگاه را حفظ مربی کروات دانست!
این عقبنشینی کاملاً قابل انتظار بود اما آن چه همچنان مایه نگرانی به نظر میرسد، ریشه دواندن چنین طرز تفکری در ذهن مدیران و تصمیمسازان پرسپولیس است. این که باورشان بشود طراوت این بهار از برانکو نیست و حالا اگر او رفت، میگردیم و یک مربی خوب دیگر پیدا میکنیم. البته که رویاپردازی اشکالی ندارد اما کاش اول اجازه بدهید فدراسیون فوتبال با کمکهزینه دولتی برای نیمکت خالی مانده تیم ملی مربی پیدا کند و بعد دنبال هوا کردن برانکو باشید. حتماً هم یادتان باشد مربی بعدی، در مقابل تمام ناملایمات فوتبال ایرانی همین مقدار بردبار باشد. یعنی اگر ناگهان به او اعلام کردید یک سال کامل نمیتواند بازیکن بگیرد یا اگر پرداخت حقوقش را ۱۱ ماه به تعویق انداختید و حتی نتوانستید یک پرواز چارتر هم برای مسابقهای به اهمیت فینال لیگ قهرمانان آسیا پیدا کنید، طرف جیک نزند و با وقار و آرامش کارش را ادامه بدهد. اگر چنین کسی را پیدا کردید، روی سر به تهران بیاورید و بر نیمکت تیمتان بنشانید.
نه این که برانکو مربی بیعیب و نقصی باشد که اگر بود، لابد الان منچسترسیتی و رئالمادرید را هدایت میکرد. در عین حال اما باید پذیرفت او برای پرسپولیس «خیر الموجودین» است؛ یک هدیه خدادادی برای تیمی که سابقا هر چند ماه یک بار مربی عوض میکرد و آن قدر در میانههای جدول دست و پا زده بود که فلسفه ممتاز و تاریخیاش داشت به متوسط بودن آلوده میشد. اصلاً هم نباید در این توهم گرفتار شد که مثلاً عناصر سیستماتیک و تشکیلاتی در رشد سالیان اخیر این تیم مؤثر بوده است. از نظر دیوانی و سازمانی اگر پرسپولیس از رقبایی همچون استقلال، سپاهان و ذوبآهن عقبتر نباشد، قطعاً جلوتر هم نیست. در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی، این باشگاه به طور متوسط هر ۸ ماه یک مدیرعامل عوض کرده که این مساله به اندازه کافی گویای همه چیز هست.
تنها متغیری که توانسته معادله پرسپولیس را تغییر بدهد، شخص برانکو ایوانکوویچ است. شبیه مدل فوتبال انگلیس که در آن مربیان «رئیس» هستند و اختیارات بسیار بیشتری دارند، برانکو هم صفر تا صد کار را در پرسپولیس به دست گرفت. فقط دو ماه قبل از حضور او در پرسپولیس، بازیکن این تیم آن قدر جسارت داشت که سر تمرینات توی چشم سرمربی زل بزند و فستیوالی از خمیازههای کشدار راه بیندازد. همان زمان هم جعفر کاشانی و دوستانش در هیأتمدیره بودند. حالا هم هیچ چیز فرق نکرده جز اسم سرمربی. آن چه اگر نادیده گرفته شود، ممکن است مکافاتی تاریخی در پی بیاورد. رک و رو راست، نشانههای خوبی در پرسپولیس دیده نمیشود اما خوب است آنهایی که سهلانگاری را به ناسپاسی آمیختهاند حواسشان باشد که مقبولیت فعلی خودشان هم به خاطر همین نتایج درخشان است. حالا که سر سفره برانکو نشستهاید، حداقل سفرهدار را نرانید.»
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد