به گزارش ایسنا: دفتر رئیس جمهور منتخب اگر چه از همان روزهای اول خواستار پرهیز رسانهها از گمانهزنی درباره کابینه او و انتشار اسامی نامزدهای احتمالی حضور در دولت شده است اما این روزها، اغلب رسانهها پر است از اسامی مختلفی که گفته میشود احتمالا در دولت روحانی مسئولیتها را بر عهده میگیرند. اما همه گمانهها درباره کابینه حسن روحانی به یک گروه اسم از مدیران و سیاستمداران قدیمی ختم میشود و این اسمها در همه فهرستهای منتشر شده و گمانههای موجود درباره کابینه یازدهم وجود دارد.
گمانهزنیها درباره کابینه حسن روحانی از همان فردای پیروزی «شیخ دیپلمات» در انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد؛ اما خیلی زود و با گذشت تنها چند هفته، معلوم شد گزینههای این گمانهها چندان متنوع نیست و اگر با جمع جبری همه این فهرستها را کنار هم بگذاریم، سرانجام 15 نام از دل آن بیرون میآید.
اما این سیاستمداران کهنه کار چه کسانی هستند؟ بیشک محمدرضا نعمتزاده را میتوان رکورددار تکرار نام در همه فهرستهای مربوط به کابینه آینده دانست.
نعمتزاده متولد 1324 تبریز تقریبا در همه دولتهای بعد از انقلاب حضور داشته است، از سابقه ده ماه وزارت کار در دولت شورای انقلاب (1358) تا تصدی وزارت صنایع در دولتهای شهید رجایی تا دولت دوم هاشمی و حضور در دولت خاتمی و احمدینژاد به عنوان معاون وزیر. از مهندس نعمتزاده به عنوان یکی از «حتمیهای کابینه یازدهم» از سرپرست نهاد ریاست جمهوری تا وزیر صنعت و معدن نام برده میشود. دومین نام پر تکرار در فهرستهای مربوط به کابینه آینده، حجتالاسلام علی یونسی است.
چهارمین وزیر اطلاعات بعد از انقلاب اسلامی که بعد از استعفای اجباری حجتالاسلام دری نجفآبادی درباره قتلهای زنجیرهای، وزیر اطلاعات کابینه خاتمی شد. یونسی که شش ماه قبل از انتخابات در همه مجامع و دیدارها در کنار دکتر روحانی حضور داشت، به عنوان وزیر کشور یا اطلاعات دولت حسن روحانی نام برده میشود.
شباهتهای شخصیتی و سیاسی این دو چهره، شاید از دلایل حضور قطعی یونسی در کابینه آینده باشد. شباهت مهم یونسی و روحانی در این است که هر دو خاستگاهی اصولگرا داشتند، اما در جریان تحولات بعد از دوم خرداد، ترجیح دادند که به جناح اصلاحطلب هم نزدیک شوند.
بیژن نامدار زنگنه، وزیر نیرو در دولت هاشمی و وزیر نفت دولت خاتمی نام بعدی تکراری در دولت آینده است. از زنگنه به عنوان وزیر نفت دولت روحانی نام برده میشود.
نام تکراری بعدی در فهرستهای مربوط به کابینه بیشک متعلق است به محمدعلی نجفی. او که وزیر آموزش و پرورش دولت هاشمی و رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت خاتمی بود یکی از نامهای ثابت در فهرستهای احتمالی دولت روحانی است که به عنوان وزیر علوم یا آموزش و پرورش یا رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت آینده از وی نام برده میشود.
اما محمد نهاوندیان نام بعدی پرتکرار در فهرستهای مربوط به کابینه آینده است. او در ایام انتخابات ریاست جمهوری در ستاد ولایتی به عنوان رئیس بخش اقتصادی مشغول بود، اما با ستاد روحانی نیز روابطی داشت.
نهاوندیان به عنوان چهرهای مقبول در میان همه اقتصاددانان کشور و حتی بازاریان به عنوان شخصیتی که میتواند در شرایط کنونی بین سیاست خارجی و اقتصاد پیوند دهد، شناخته میشود.
نام محمد نهاوندیان به عنوان معاون اول دولت روحانی تا مهمترین پستهای اقتصادی دولت در همه فهرستها به چشم میخورد.
دیگر اسامی تکراری فهرستهای مربوط به کابینه آینده عبارتند از: محسن مهرعلیزاده، حسین علایی، مجید انصاری، محمدباقر نوبخت، محمد شریعتمداری، کمال خرازی، علیاکبر صالحی و حسین فریدون.
با نگاهی به این نام ها مشخص میشود در صورت تحقق این فهرستها حسن روحانی عملا از «وزرای اجرایی و غیرسیاسی» کابینههای سازندگی و اصلاحات که وارد دهه ششم یا هفتم زندگیشان شدهاند یا نزدیک به بازنشستگی هستند برای ترکیب اصلی دولت آینده استفاده کرده است.
نکته قابل توجه این است که بر اساس این فهرستها دکتر حسن روحانی ظاهرا ترجیح داده است که حتی از رقبای انتخاباتی مثل آقایان قالیباف و محسن رضایی هم استفاده نکند، هرچند نام علیاکبر ولایتی و مصطفی پورمحمدی دو نفر از چهرههای اصولگرایان سنتی به عنوان گزینه سوم یا چهارم بعضی از مناصب دولت آینده به چشم میخورد و این در حالی است که نام محمدرضا عارف، نامزد اصلاحطلب و انصرافی انتخابات یازدهم هم در بیشتر فهرستهای کابینه وجود ندارد. البته اکبر ترکان، مشاور روحانی گفته است که او به استفاده از عارف در کابینه آینده علاقهمند است.
نبود نامهای جدید در کابینه روحانی را میتوان چنین تحلیل کرد که رئیس جمهور منتخب عملا نتوانسته است حامیان اندیشه محوری خویش یعنی اعتدال را بیش از این نامهای قدیمی در میان جناحهای سیاسی کشور بیابد، از سوی دیگر حضور نامهای تکراری و قدیمی در کابینه آینده را میتوان نشانهای از آن دانست که حسن روحانی نمیخواهد ریسک ورود چهرههای جدید یا جوان با حاشیههای خاص آن را در دولت اعتدال بپذیرد و مایل است با تشکیل یک دولت منسجم، پرتجربه و البته محافظهکار به جنگ چالشها برود.