سفر کردن به شهرهای شمالی ایران تجربه آشنایی ونزدیکی برای ایرانیهاست.
انتخاب مقصدی که لذت خاطرههای مشترکی همچون بهره گیری از آرامش دریا و گشت
و گذار در دل طبیعت را زنده میکند، شهرهای شمالی را درصدر انتخاب
مسافران قرار میدهد. اگر یک یا دو روز فرصت سفر داشته باشید، بیشک شمال
اولین انتخاب شماست. تعدد و تکرار سفر به شهرستانهای شمالی این گزینه
ذهنی را مبدل به یقین میکند که آمار گردشگران شهرهای استانهای شمالی
همواره رو به افزایش است و صنعت گردشگری را در آن مناطق به بالندگی رسانده
است. اخبار رسیده از آمار گردشگران شهرهای شمالی خبر از واقعیتی دیگر را
منعکس میکند. واقعیتی که صنعت گردشگری شمال را در جایگاهی مینشاند که در
قیاس با ظرفیتهای آنها چندان درخشان نیست.
گردشگران ثابت یا مهمانان مقطعی
توسعه توان گردشگری در مناطقی همچون استانهای شمالی که توان تبدیل شدن به
قطبهای گردشگری را دارا بودهاند،در سالهای اخیر مبدل به یک شعار
شدهاند. انتخاب ۶۵ منطقه نمونه گردشگری از شهرستانهای شمالی را میتوان
تابیدن نور امیدی بر دل فعالان صنعت گردشگری تعبیر کرد امیدی که دیری
نپایید که جای خود را با تلخکامی از رخوت صنعت گردشگری تعویض کرد، زیرا هیچ
تغییر جدی و پایداری که خبر از رونق صنعت گردشگری بدهد در این مناطق
نمودار نشد. مشخص نبودن آمار گردشگرانی که پا به این خطه میگذارند و رشد
نیافتن مناطق نمونه گردشگری نشاندهنده واقعیتی تلخ بود. اینکه گردشگری در
استان مازندران هنوز جایگاه ثابت و مشخصی نیافته واقعیتی دور از انتظار
است که پرسشهای فراوانی را درباره دلایل آن دراذهان خلق میکند.
کدام عوامل گردشگری شمال را مردود نموده است ؟
ارائه نکردن تسهیلات کافی مسئلهای استکه بسیاری آن را از دلایل افول این
موضوع در شهرستانهای شمالی مطرح میکردند. رئیس سازمان گردشگری مازندران
دلایلی چون همکاری نکردن بانکها در ارائه تسهیلات به هتل داران را از
عوامل ضعف گردشگری در این مناطق بر شمرده بود. موضوعی که به گفته وی ضعف
هتلداری در دولت نهم را رقم زده است. به گفته رحمت عباسنژاد رئیس سازمان
گردشگری مازندارن از ۴۰۴میلیارد اعتبار مصوب از محل بنگاههای زود بازه
اقتصادی که ارائه تسهیلات برای احداث هتل ومکانهای گردشگری را پی
میگرفتند، فقط ۸۰ میلیارد به دامن گردشگری ریخته شده است.
ارائه نکردن تسهیلات برای زیرساختهای گردشگری همه ابعاد ضعف گردشگری در
استانهای شمالی نیست.طرح آزادسازی سواحل که همواره از آن به عنوان یک
سکوی پرتاب صنعت گردشگری نام برده میشد، هنوز با اما و اگرهایی روبه
روست. طرحی که بعضی از مسئولان همچون عیسی هاشمی معاون عمرانی استاندار
مازندران معتقدند اگر برنامهای درخصوص ساماندهی سواحل نداشته باشیم
آزادسازی آن شاید به نتایج معکوسی ختم شود. نداشتن برنامه برای آزادسازی
سواحل این روزها خودش را در بررسی علل ناتوانی گردشگری به خوبی نشان
میدهد.
آئین نامه اجرایی طرح آزادسازی سواحل دریای خزر در سال ۸۶ پس از تصویب در
جلسه هیات وزیران به وزارتخانههای راه، نیرو، جهاد کشاورزی، مسکن، کشور و
سازمانهای حفاظت محیطزیست، مدیریت و برنامهریزی و میراث فرهنگی و
گردشگری ابلاغ شد. براساس این آییننامه وزارتخانهها، سازمانها، شرکتها
و موسسات وابسته به دولت موظف به آزادسازی سواحل در اختیار خود شدند. با
وجود الزام جدی، این طرح، تا به امروزتنها آزادسازی کمتر از ۱۰درصد
سواحل از صددرصد آن به مرحله اجرا درآمد و در عمل محقق شد. تبلور
ساختوساز در سواحل خرز نشان میدهد که آزادسازی سواحل به شکل محسوسی
نیمه تمام مانده است وتصرف املاک دولتی و غیردولتی به شکل محسوسی در آن به
چشم میخورد.
طرحی که با آورد کمتر از ۱۰درصد از برنامه چهارم به برنامه پنجم توسعه
منتقل شد بدون آنکه افق روشنی را برای گردشگری شهرستانهای شمال کشور
ترسیم کرده باشد. در ایام تعطیل تراکم جاده نشان میدهد که حجم گستردهای
از مسافران راهی شهرهای شمالی هستند. با این وجود آیا ضعف صنعت گردشگری در
شمال کشور قابل توجیه است؟ یوسفیانملا ، نماینده مردم آمل در پاسخ این
پرسش میگوید: «گردشگری زمانی در قامت یک صنعت به کار مردم یک منطقه
میآید که درآمد حاصل از آن به جیب مردم آن شهرها ریخته شود. کسانی که در
ایام تعطیل به شهرهای شمالی سفر میکنند معمولا از ویلاهای شخصی استفاده
کرده و مواد غذایی را نیز با خود به همراه میآورند بنابراین میتوان
اینگونه نتیجه گرفت که ضعف صنعت گردشگری در شهرستانهای شمالی محسوس است.
صنعت به معنای آن است که درآمد ثابت و مشخصی برای یک استان رقم بخورد، در
صورتی که در شهرستانهای شمالی چنین نیست و شمالیها فقط ازدحام جمعیت و
ترافیک را در روزهای تعطیل تجربه میکنند.»
آزادسازی سواحل عملا اجرا نشد
بسیاری استفاده از نوار ساحلی و هویدا شدن آبی بیکران دریا منوط به اجرای
طرح آزادسازی سواحل میدانستند. یوسفیان ملا درباره افت و خیزهای این طرح
میگوید: «آزادسازی سواحل که از مصوبات استانی دولت نهم و دهم بود عملا
دردی از گردشگری استانهای شمالی دوا نکرد. بسیاری از دستگاههای دولتی با
کارشکنی در این طرح مانع از آزادسازی سواحل شدهاند.
این موضوع نشاندهنده آن است که آزادسازی سواحل به شکل چشمگیر و کمکزا
محقق نشده و به گردشگری نیز فایدهای نمیرساند.» با اینکه توسعه و رونق
گردشگری در بسیاری از نقاط جهان به رشد و توسعه آن مناطق و رفع معضلاتی
همچون بیکاری کمک شایانی میرساند میبینیم که مشاهده این آثار مثبت در
شهرستانهای شمالی به شکل روشن و ملموس قابل مشاهده نیست و یوسفیان ملا به
ریشه این ضعف نگاه کرده و میافزاید: «صنعتی که میتوانست درآمد زیادی را
برای مناطقی که ظرفیت گردشگری دارند را به بار آورد، چون به شکل صنعت در
آمدزا به آن نگاه نشد عملا بر عکس عمل کرد. بسیاری از زمینهای کشاورزی به
علت مشکلات ریشهدار کشاورزان به ویلاسازان فروخته شد و در نتیجه بسیاری
از کشاورزان که باید در زمینه تولید کشور کوشا باشند مبدل به سرایداران یک
ویلا شدند. این موضوع حکایت از واقعیتی تلخ و انکار ناپذیری دارد که به
ما میگوید کار خاصی برای توسعه صنعت گردشگری انجام ندادهایم.
مفهوم گردشگری در کشور ما سالهاست که شبیه یک موضوع تزیینی شده است و ما
خود را به مسافرتهای مقطعی دلخوش نمودهایم غافل از اینکه توجه جدی به
این صنعت درآمدزا میتوانست بسیاری از مشکلات استان را حل کرده و برای
استانهای شمالی درآمدزایی کند.» افزایش بیرویه ساخت و ساز در
شهرستانهای شمالی ایران به چند عامل گره میخورد. ضعف بنیانهای کشاورزی و
ضررهای مکرر کشاورزان عاملی است که این قشر را به سوی در آمدی مشخص و
ثابت سوق میدهد. این خواسته زمانی که در پروسه افزایش ویلاسازی با
نابسامانی گردشگری در این مناطق تلاقی مییابد یک نتیجه نا خوشایند به
وجود میآورد،افزایش ساخت و سازهای گسترده که بیکاری کشاورز و نا بسامانی
گردشگری را همراه وهمزاد یکدیگر متولد میکند.