ایران اکونومیست- رمان «طعم سیب زرد» نوشته ناصر یوسفی بهتازگی توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار شر شده است.
داستان این رمان درباره نوجوانی به نام سیناست که پدرش، خانه و زندگی را رها کرده و رفته است. به همین دلیل فقط سینا مانده و مادرش. اما این اتفاق مربوط به گذشته و خردسالی سیناست چون او در زمان روایت داستانش در این کتاب، بزرگ شده و به سنین نوجوانی رسیده است. اما رفتن پدر در گذشته موجب اضطراب، ترس و شبادرای در سینا شده بود و...
سینا به عنوان شخصیت اصلی رمان «طعم سیب زرد» بزرگ شده اما مشکلات همچنان وجود دارند و او فقط با مادرش درباره آنها حرف میزند. سینا ترسها و کارهایش را از همه جز مادرش پنهان میکند. او دورههای مشاوره و رواندرمانی را پشت سر میگذارد، با یک پسر افغانی به نام نثار دوست شده و از رهاشدگی دوباره میترسد. ظاهراً کسی نمیتواند به سینا کمک کند و او باید خودش فکری به حال خودش بکند...
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
سینا میتوانست ضربان قلب مادرش را بشنود. چقدر سخت بود که زنی با این صراحت درباره شوهرش بگوید او عاشق کسی دیگر بود و رفت. سینا پشیمان شد. انتظار چنین پاسخی را نداشت.
«من نمیدانستم. پدرت هم هیچوقت به من نگفت. او دختر دیگری را دوست داشت… انگار خانواده پدرت با این ازدواج مخالف بودند و به او اجازه ندادند با کسی که دوست دارد ازدواج کند. بعدها _ شاید با اجبار _ با من عروسی کرد. شاید برای اینکه بتواند آن زن را فراموش کند. اما انگار نشد... البته هیچوقت به من نگفت؛ بعدها فهمیدم. فهمیدم که هیچوقت دلش پیش من نبود...»
سینا نمیدانست باید بیشتر بپرسد و یا همینجا گفتگو را عوض کند. اما مادر همچنان ادامه داد: «انگار دختری که عاشقش بود دین دیگری داشت… خانواده پدرت نمیتوانستند قبول کنند که عروسشان همدین و همکیش آنها نباشد.»
اما سینا نتوانست کنجکاویاش را پنهان کند: «خب چرا با تو عروسی کرد؟ مگر مجبورش کرده بودند؟ یا چرا به تو نگفت؟»
مادر گفت: «شاید ترسیده بود، شاید هم برای ازدواج با من مجبورش کرده بودند. شاید اینطوری میخواست از یک حس عمیق فرار کند. یا پشت یک ماجرای دیگر پنهان شود.»
«خب چرا تو با او عروسی کردی؟ اگر دوستت نداشت، اگر تو او را دوست نداشتی… کسی که تو را مجبور نکرده بود.»
مادر گفت: «من دوستش داشتم. جوان خوبی بود. مثل تو خوشتیپ بود. مرد خوبی بود، مهربان بود، فکر میکردم دوستم دارد. شاید دروغ گفت؛ شاید خواستم که دروغ بگوید؛ شاید هم گفت که عاشقم نیست و من نشنیدم و یا نخواستم بشنوم…»
موضوع پیچیدهتر شد. سینا پرسید: «بعد چه شد؟»
این کتاب ۱۶۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۲ هزار تومان منتشر شده است.