یکی از اصلاحات مهم در بودجه، تغییر روش بودجهنویسی است. بودجهریزی بر مبنای عملکرد میتواند آثار مثبت فراوانی برای اقتصاد ایران داشته باشد اما اجرای دقیق و صحیح آن نیازمند تحقق الزاماتی است.
کد خبر: ۲۹۰۲۷۰
اخیرا رئیس محترم مجلس شورای اسلامی از دستور رهبر انقلاب برای اصلاح ساختار کشور خبر دادند. این اصلاحات ابعاد گستردهای دارد و باید در حوزههای مختلفی انجام شود. اما یکی از آنها مستقیما به مجلس شورای اسلامی مربوط است و مجلس میتواند نقش مهمی در موفقیت آن داشته باشد. اصلاح نظام بودجهریزی در کشور امر مهمی است که میتواند آثار مثبت بسیاری برای اقتصاد ایران به همراه داشته باشد. اکنون دیگر مشکلات نظام بودجهریزی بر کسی پوشیده نیست و همه کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی به نواقص و اشکالات بودجه اذعان دارند. دولتهای مختلف نیز در سالهای اخیر بر ضرورت تغییر در بودجه کشور تاکید داشته اند اما هنوز اقدام شایستهای برای این منظور انجام نشده است. یکی از اقداماتی که برای اصلاح بودجه باید انجام شود تغییر در روش بودجهنویسی است. بودجه بر مبنای عملکرد یا همان بودجه عملیاتی روشی است که میتواند بسیاری از مشکلات فعلی بودجهنویسی در کشور را برطرف کند و کارایی بودجه را به شدت افزایش دهد. درباره محاسن این روش به کرات صجت شده است و در اینجا قصد نداریم به این موضوع بپردازیم. آنچه در این نوشتار مورد توجه است دلایل عدم اجرای بودجهنویسی بر مبنای عملکرد است متاسفانه علیرغم تمام تلاشهایی که در سالهای اخیر برای اجرای بودجهنویسی بر مبنای عملکرد شده است و بارها گفته شد که بودجه جدید برمبنای عملکرد است اما همچنان بودجه کشور فاصله زیادی با بودجه عملیاتی دارد و بیشتر ظاهر بودجه تغییر و شبیه به بودجه عملیاتی شده است. برای اثبات این مدعا میتوان دلایل مختلفی ذکر کرد که ساده ترین و روشنترین دلیل این است که هنوز هزینه تمام شده خدمات دولتی در بسیاری از سازمانها و نهادها به صورت دقیق و شفاف مشخص نیست تا زمانیکه هزینه تمام شده خدمات و کالاها مشخص نباشد و بر اساس این هزینه تمام شده بودجه به سازمانها اختصاص یابد نمیتوان از بودجهریزی عملیاتی صحبت کرد و ان را اجرایی دانست. حال سوال این است که چرا با وجود همه تلاشها تاکنون بودجهریزی عملیاتی در کشور اجرایی نشده است؟ چه موانعی بر سر راه اجرای این طرح وجود داشته که سبب عدم موفقیت ان شده است؟ به نظر میرسد بودجهریزی عملیاتی نیازمند الزاماتی است که بدون تحقق آنها بودجهریزی عملیاتی اجرایی نخواهد شد. از مجموع الزامات مورد نیاز، چهار مورد از اهمیت بیشتری برخوردارند که در ادامه به بررسی اجمالی آنها خواهیم پرداخت. برآورد هزینه تمام شده، در روش بودجهریزی برمبنای عملکرد، تخمین هزینههای سازمان و هزینه تمام شده خدمات ارائه شده از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا برای تخصیص بودجه ابتدا باید هزینه تمام شده خدمات ارائه شده محاسبه شود و متناسب با آن، بودجه اختصاص داده شود. این در حالی است که سازوکار مشخصی در بسیاری از دستگاههای دولتی برای تخمین هزینه تمام شده خدمات و محصول وجود ندارد. بطوریکه تخمین هزینه اجرای برنامهها و فعالیتها به طور دقیق و شفاف مشخص نیست. بنابراین برای بودجهریزی عملیاتی ابتدا باید سازوکار دقیق و مشخصی برای تخمین هزینه تمام شده تمام فعالیتهای مراکز دولتی ایجاد کرد. برنامه استراتژیک و راهبردی، بودجه عملیاتی را میتوان محصول برنامهریزی استراتژیک دانست. بر اساس برنامههای جامع دولت، اولویتها و اهداف سازمانهای دولتی نیز تدوین میشود. سپس بر اساس این اهداف و استراتژیها و نیز عملکرد گذشته سازمان، بودجه مورد نیاز تخصیص داده میشود. سازمان باید وظایف و برنامههای خود را به گونهای تدوین کند که درنهایت اهداف میان مدت و استراتژیهای آن محقق شود. بنابراین یکی از دلایل عدم امکان بودجهریزی عملیاتی؛ عدم وجود چنین برنامهها و استراتژیهایی در سازمانها است. علیرغم انکه اسناد بالادستی متعدد و برنامههای توسعه پنج ساله در کشور تدوین میشود اما برنامه مشخص و مدونی برای میان مدت برای اکثر سازمانهای دولتی وجود ندارد. درنتیجه امکان تدوین بودجه عملیاتی بر اساس اولویتها و استراتژیهای سازمان وجود ندارد. توجه به تضاد منافع، هر تغییری در نظام بودجهریزی میتواند میزان دریافتی گروههای مختلفی که از بودجه دولتی ارتزاق میکنند را تغییر دهد و درنتیجه منافع آنها را به خطر بیاندارد. طبیعی است که دربرابر چنین تغییری مقاومت نشان دهند و بر سر راه آن مانع ایجاد کنند. برای تحقق بودجه عملیاتی باید فکری برای این موضوع کرد و راهکارهای مناسب برای آن اندیشید. یکی از راهکارهای مناسب برای کاهش مقاومتها دربرابر تغییر بودجه، تغییر پلکانی و مستمر بودجه است. بدین معنا که طی یک برنامه چند ساله بودجه سازمانها تغیر کند و به مرور منطبق با عملکرد آنها شود. تغییر ساختارهای مرتبط، در کشور ما سالهاست که بودجه سازمانها متناسب با تورم و براساس چانهزنی، افزایش پیدا میکند. روشی که دهها سال از عمر آن میگذرد در فکر و ذهن مدیران، کارمندان و ساختارهای کشور رسوخ کرده است. درواقع ساختار نهادی ما بر اساس این روش بودجهریزی شکل گرفته است و تغییر آن به سادگی و در کوتاه مدت ممکن نیست. لذا باید توجه داشت که چنین تغییری نیاز به صرف زمان و انرژی بسیاری دارد. باید موارد مرتبط با این روش بودجهنویسی در ساختارهای اداری و اجرایی کشور شناسایی گردد و بصورت تدریجی اصلاح شوند.