بسیاری از کارشناسان مدتهاست که نسبت به رفتار هیجانی مشتریان در مواجهه با نوسانات بازار خودرو هشدار میدهند. هر چند رفتارهای هیجانی سمت تقاضا، واکنشی است نسبت به عملکرد عرضهکنندگان خودرو، با این حال به نظر میرسد این رفتارها سمت و سوی مشخصی ندارد؛ به طوری که در برخی مقاطع مشتریان به بازار خودرو پشت کرده و تقاضا افت میکند و در زمانهایی نیز تقاضا به بالاترین میزان خود میرسد و عرضه خودروسازان پاسخگوی تقاضای بازار نیست.
این افت و خیز تقاضا، تأثیر زیادی بر قیمت محصولات تولیدی داشته و در برخی موارد نیز آشفتگی بازار را به همراه دارد. به این ترتیب نقش طرف عرضه در ایجاد نوسان قیمتی در بازار خودرو امری واضح و مشخص است. اما در اتفاقات هفته گذشته بازار که قیمتها روند صعودی به خود گرفت برخی تحلیلگران بر نقش مؤثر متقاضیان خودرو تاکید دارند و اینکه رفتارهای هیجانی آنان را یکی از عوامل آشفتگی بازار میخوانند؛ بهطوریکه برخی متقاضیان با انتظار تورمی سال آینده به بازار هجوم آورده و هر خودرویی را با هر قیمتی خریداری کردند که همین موضوع منجر به افزایش قیمتها در سطح غیرمعقولی شد. به این ترتیب بخشی از تقاضا بهدلیل بیاعتمادی به شرکتهای خودروساز در زمینه تولید همراه با کیفیت و همچنین تورم انتظاری این روزها در بازار شکل گرفته است. در این بین اما برخی مشتریان نیز افزایش قیمتها را تنها حبابی خواندند که با افزایش تولید این حباب از بین خواهد رفت. برخی کارشناسان نیز در این مورد با مشتریان همنظر بودند؛ بهطوریکه تاکید بر نخریدن خودرو در شرایط کنونی داشتند. آنها با این ادله که دلالان و واسطهگران بار دیگر سرمایه خود را به سمت بازار خودرو حرکت دادند و همین عامل منجر به افزایش کاذب قیمتها شده، خریداران را از خرید بر حذر داشتند.
البته میتوان دیدگاه دیگری هم برای بخش تقاضا تعریف کرد. بر اساس این دیدگاه، مشتریان بهمنظور خرید خودروی مورد تقاضای خود در بازار حضور پیدا نمیکنند و تنها تقاضای خرید را تا زمان عرضه خودرو توسط خودروسازان به تأخیر میاندازند. آنها مترصد فرصت باقی میمانند و به محض اینکه شرکتهای خودروساز در قالب پیشفروش یا فروش قطعی اقدام به عرضه محصولات خود کنند در صف فروش حضور پیدا کرده و اقدام به خرید خودروی مورد نظر میکنند. حال با توجه به تنوع دیدگاه مشتریان در شرایط فعلی بازار این سوال مطرح میشود که کدام دیدگاه، دست بالا را در میان متقاضیان و مصرفکنندگان دارد؟ و سوال دیگر اینکه تأثیر این رفتار غالب بر نمودار قیمتی بازار چگونه است، آن را صعودی میکند یا در سراشیبی قرار میدهد؟
کارشناسان در پاسخ به این سوال معتقدند سه مؤلفه مؤثر روی قیمت خودرو در شرایط فعلی فعال شده است. نرخ ارز، تورم انتظاری و حضور پررنگ دلالان در بازار خودرو. آنها میگویند: در شرایط حاضر نرخ ارز روند صعودی به خود گرفته است. از طرف دیگر بهدلیل بیاعتمادی به سیاستگذاران و سیاستهای اتخاذ شده این ذهنیت در جامعه تشدید شده است که سال آینده به دلیل افزایش نرخ تورم، قیمتها روند صعودی به خود میگیرد، بنابراین یک تورم انتظاری در ارتباط با سال آینده در اذهان شکل گرفته است. بنابراین کارشناسان معتقدند تورم انتظاری شکلگرفته بیشترین سهم را در تفکر متقاضیان دارد. در راستای شکلگیری همین تفکر شاهد هستیم که سرمایههای سرگردان نیز بر اساس همین تحلیل به بازار ورود میکنند. وجود سرمایههای سرگردان و تورم انتظاری شکلگرفته دست در دست هم سبب افزایشی شدن نمودار قیمت در بازار خواهند شد. کارشناسان تنها مسألهای را که میتواند صعود قیمتها در بازار را متوقف کند، افزایش عرضه عنوان میکنند.
کالبدشکافی تقاضا
همانطور که اشاره شد مصرفکنندگان یا بهعبارت دیگر طرف تقاضا سهم عمدهای در صعودی شدن نمودار قیمتی در بازار دارند. آنها بر اساس تحلیل خود به کنش در بازار میپردازند. بخش اول کنشگران به این دلیل در بازار حضور پیدا کرده و اقدام به خرید خودرو میکند که چشمانداز مثبتی برای آینده اقتصاد و همچنین بازار خودرو قائل نیستند. این دسته از متقاضیان معتقدند با توجه به ضربهپذیر بودن اقتصاد کشور از یک طرف و هوشمندانهتر شدن تحریمها از طرف دیگر، وضعیت تولید خودروسازان از این دو ناحیه آسیب خواهد دید. استناد آنها اتفاقی است که در دور اول تحریمها در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ شاهد آن بودیم. در دور اول تحریمها، شرکتهای خودروساز نیمی از توان تولیدی خود را بهدلیل اعمال تحریم از دست دادند و به لحاظ کیفی محصولات تولیدی خودروسازان شرایط مساعدی نداشت. بنابراین متقاضیانی که این تحلیل را دارند با تاکید بر نیاز خودروسازان به تأمین بخشی از قطعات از منابع تأمین خارجی و اینکه در شرایط فعلی شرکای اصلی خودروسازان از خطوط تولید خارج شدهاند، چشمانداز روشنی برای آینده خودرو نمیبینند. بنابراین آنان معتقدند که هر چه به جلو برویم خطوط تولید خودروسازان خلوتتر میشود و نمودار کیفیت هم سیر نزولی به خود میگیرد، در این شرایط نمایندگان این تفکر تاکید دارند باید هر چه زودتر در بازار حضور پیدا کرده و خرید خود را انجام دهند. بدبینی به شرایط اقتصادی کشور و مه آلود بودن فضای آن، سبب میشود تا خودرو به عنوان یک کالا دچار تغییر جایگاه شود.
خودرو که به طور معمول در طبقه کالاهای مصرفی قرار دارد بهدلیل فساد ناپذیر بودن و امکان نگهداری طولانی، جایگاه خود را از یک کالای مصرفی به یک کالای سرمایهای در میان جامعه تغییر میدهد؛ بنابراین شاهد هستیم که بخشی از متقاضیان برای حفظ ارزش دارایی خود به بازار ورود کرده و سرمایه ریالی خود را به خودرو تبدیل میکنند. این بخش از متقاضیان در واقع دلالانی هستند که در وهله اول بهدلیل حفظ ارزش سرمایه خود و در مرحله بعد به طمع کسب سود در بازار حضور پیدا کرده و خودرو خریداری میکنند.
مسألهای که این نوع تفکر به آن استناد میکند، این است که طی سال آینده درآمدهای ارزی دولت از فروش نفت کاهش خواهد یافت و دولت برای جبران کسری بودجه مجبور به چاپ اسکناس و بالا بردن پایه پولی کشور میشود. این اتفاقات اسباب صعودی شدن نرخ تورم در اقتصاد کشور را مهیا میکند. بنابراین طی سال آینده شاهد جهش تورمی خواهیم بود. بنابراین علاوهبر کاهش عرضه، تورم انتظاری و حجم تقاضایی که این تورم به بازار تحمیل میکند، سبب افزایش بیش از پیش قیمتها خواهد شد.
بخش دیگری از متقاضیان به اندازه دسته اول به شرایط اقتصادی کشور بدبین نیستند. آنها معتقدند وضعیت فعلی بازار بیش از اینکه از مؤلفههای اقتصادی تأثیر گرفته باشد، تحت تأثیر شرایط هیجانی و جولان دلالان و واسطهها در بازار است. نمایندگان این تفکر بر خلاف نمایندگان تفکر پیشین که امیدی به سیاستگذاران و دولتمردان برای حل بحرانهای آتی ندارند، همچنان نیمنگاهی امیدوارانه به سیاستگذاران کلان کشور دارند. آنها معتقدند در شرایط خاص و ویژه دولتمردان به بازار ورود کرده و اجازه نمیدهند واسطهها حاکم مطلق بازار باشند. بنابراین این تفکر تقاضای خرید خود را تا زمان عرضه دستوری شرکتهای خودروساز به تأخیر میاندازند. البته در این تفکر هم باز رد پایی از دلالان قابل مشاهده است. با توجه به فرمول جدید قیمتگذاری از مبدا، شرکتهای خودروساز موظف هستند محصولات خود را ۵ درصد زیر حاشیه بازار عرضه کنند. این ۵ درصد در شرایط نوسانی میتواند برای واسطهها و دارندگان سرمایههای سرگردان جذاب باشد و آنها را مجاب کند تا در طرحهای فروش خودروسازان حضور داشته باشند.
بخشی از تقاضا هم با توجه به اوج گرفتن نمودار قیمتی خودرو و ناتوانی در تأمین نقدینگی برای خرید به ناچار از چرخه بازار حذف خواهد شد.
چگونگی مدیریت بخش تقاضا
همانطور که در ابتدای گزارش به آن اشاره کردیم رشد قیمتی خودرو در بازار دور از ذهن نخواهد بود؛ حال این سوال مطرح میشود که واکنش مشتریان به شرایط بازار چگونه خواهد بود؟ و سوال دوم اینکه رفتار سمت تقاضا چه تأثیری بر قیمتها خواهد داشت؟
در این زمینه حسن کریمیسنجری کارشناس خودرو به «دنیای اقتصاد» میگوید: در ارتباط با شرایط فعلی بازار سه عامل دخیل هستند. افزایش نرخ ارز، ایجاد تورم انتظاری و پیشخریدهای صورت گرفته توسط دلالان که توانسته در روزهای اخیر بازار خودرو را ملتهب کند. این کارشناس میگوید: در حال حاضر طرف تقاضا، چه مصرفکننده واقعی، چه دلال این تحلیل را دارد که قیمت خودرو باز هم روند صعودی خواهد داشت؛ بنابراین در بازار حضور پیدا میکند.
امیرحسن کاکایی، کارشناس خودرو نیز به نقش فروشهای فوری صورت گرفته توسط خودروسازان اشاره میکند و به خبرنگار ما میگوید: چنانچه خودروسازان بتوانند با فروش فوری خودرو نیاز بازار را تأمین کنند و این عرضه تداوم داشته باشد، میتوان امیدوار بود که قیمت خودرو در بازار روند نزولی به خود بگیرد. این کارشناس خودرو با اشاره به وضعیت بازار میگوید: در حال حاضر تقاضای موجود در بازار به لحاظ نیاز به خودرو نیست بلکه متقاضیان به دنبال بیمه کردن ارزش پول خود در آینده و در مواجهه با رشد تورم آتی هستند. بنابراین با توجه به تورم انتظاری و حضور سرمایههای سرگردان در بازار خودرو، روند افزایش قیمت حداقل تا پایان سال صعودی خواهد بود.
این کارشناس تاکید میکند: چنانچه فروش فوری خودروسازان نتواند جوابگوی نیاز بازار باشد. بازار برای سرمایههای سرگردان جذابتر خواهد شد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد